عصر ایران؛ معصومه محمدی - این چند نفر را از نظر بگذرانید؛ آیا برایتان آشنا نیستند؟
- پزشک متخصصی که بیماران خود را همچون طعمه ای در نظر می گیرد و می خواهد تا آنجا که برایش مقدور است جیب هایشان را بتکاند...
- کارگری که از صبح اول وقت، سعی در اتلاف وقت داشته تا انرژی کمتری مصرف نماید و به عصر نرسیده تماما چشمش به آفتاب است که کی غروب می کند و کارش به اتمام می رسد...
- کارفرمایی که نگاهی غیر انسانی به زیردستانش دارد و سعی می کند استثمارشان کند و از حق شان بزند...
- مهندسی که با امضاهای پولکیِ خود، سازه های ناامن تحویل مردم می دهد...
- کارمندی که محل کار خود را با محل استراحت اش اشتباه گرفته و کارش شده است مردم را سر دواندن و " امروز برو فردا بیا " کردن...
- مدیری که تخصص مدیریت ندارد و صرفا بر باند بازی و رانت بر این جایگاه نشسته...
- خودرو سازی که با اینکه می داند خودرو هایش به لحاظ کیفیت و ایمنی در سطح بسیار پایینی هستند اما باز خودروی بی کیفیت به قیمت گزاف تحویل مردم داده و باعث مرگ و میر و نقص عضو افراد جامعه می شود...
- راننده ای که با این که می داند خودرویش بی کیفیت است و جاده ها ناایمن، اما باز تمام تخلفات ممکن را انجام داده و با سرعتی حرکت می کند که انگار با هواپیما مسابقه می دهد...
- مغازه داری که کم فروشی کرده و اجناس بی کیفیت با قیمت نامتناسب تحویل مردم می دهد...
- والدینی که حتی نمی دانند با کودک و نوجوان خود چگونه صحبت کنند...
- کارخانه داری که مواد اولیه ی بی کیفیت را در محصولاتش به کار برده و باعث اتلاف پول مردمی می شود که با بدبختی و هزار زحمت خرج خود و خانواده شان را بدست می آورند...
- و...
این ها نشانه چه هستند؟ می توان دلایل مختلفی را قطار کرد، از ضعف نظارت گفت، از خلأهای قانونی سخن به میان آورد، اوضاع اقتصادی را بهانه کرد، فقر اخلاقیات را مطرح نمود و ... ؛ همه این ها و دهها دلیل دیگر درست اند ولی اگر بخواهیم ام المشکلات را بیابیم، باید سراغ جایی برویم که همه این آدم های مشکل دار در آن تربیت روحی، فکری و روانی شده اند: نظام تعلیم و تربیت.
وجود میلیون ها شهروند مانند آنهایی که در این چند بند گفتیم، نشان می دهد و فریاد می زند که راه تعلیم و تربیتِ جامعه، این نبوده است که تابحال به خورد جامعه داده شده است. ما آدرس تعلیم و تربیت را اشتباه آمده ایم و لازم است یک انقلاب فراگیر در عرصه تعلیم اتفاق بیفتد تا زیرساخت های فکری و رویکردی نسل جدید، به شیوه ای علمی تر و انسانی تر شکل بگیرد.
شگفت است که سال هاست راه غلطی را پیش می رویم و به مقصد نمی رسیم و از همان ناکجاآبادی که بدان رسیده ایم، بقیه را نیز فرا می خوانیم که راه همین است که ما رفتیم، شما هم بیایید! این بزرگ ترین ظلم ما پدرها و مادرها بر فرزندان مان است؛ ما هر چند کودک آزاری را زشت و غیر انسانی می دانیم ولی در کمال تعجب،در حق همه کودکان این سرزمین مرتکب نسل آزاری هستیم.
تحول بنیادین و انقلابی در آموزش و پرورش، تنها راه نجات فرزندان ما و ایران ماست.
ولی کو گوش شنوا. الان فیلتر تلگرام مهمتره!!!!
حرف دل میلیون ها خانواده را گفتید که نظام آموزش و پرورش رو قبول ندارن ولی مجبورن بچه هاشونو بفرستن تو این سیستم فشل آموزشی چون جایگزین ندارن
مگه تو اسلام نگفتن علم رو حتی شده از کافر هم یاد بگیر مگه نگفتن برا یادگیری علم تا چین هم برو.
خب مسوولین ما هم برن یاد بگیرن دیگه تا کی میخوان با هدر کردن عمر و جوانی ما و با آزمون و خطا مملکت داری یاد بگیرن
اگر درکشورهایی مانند دانمارک و سوئیس وکاناداو استرالیاو ... دموکراسی، رفاه، آزادی، حقوق عامه و ... وجود دارد علتش این است که نظام آموزشی این کشورها، پیش فرض ها و مدلهای ذهنی مردم را از کودکی حول این مسایل تربیت کرده است. اگر آموزش و پرورش ما اصلاح واقعی شود، بخش اعظم مشکلات اصلا به وجود نخواهد آمد ولی کو گوش شنوا خواهر من؟