صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۶۰۴۷۶۲
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۶ - ۳۰ فروردين ۱۳۹۷ - 19 April 2018

نباید تسلیم دروغ شد

این که یک روزنامه آن قدر قدرت دارد که می‌تواند یک خانم آرایشگر را ظرف کمتر از بیست‌وچهار ساعت از غرب کشور به پایتخت برساند و او را در یک برنامه تلویزیونی زنده روبه‌روی دوربین بنشاند تا چهره دولت را تخریب کند، ترسناک است. با خودت می‌گویی چقدر از این خبرهایی که علیه دولت در این سال‌ها پخش شده و تو هم خیلی‌هایش را باور کردی، از این دست بوده‌اند؟

«تکلیف چیست؟ اصلا نکند آنها که در پس این توطئه‌ها نشسته‌اند قصد و غرض‌شان همین است. بی‌اعتماد کردن تو و امثال تو به همه‌ چیز. و از تو یک موجود بی‌اعتنا ساختن به همه اتفاقات. تا در انتخابات بعدی و بعدی دست و پایت بلرزد و ندانی در کدام سوی ماجرا بایستی و همین ناامیدی کافی است تا آنها بتوانند به مقصد و مقصود خود برسند. اوضاع بغرنجی است.»

سید عبدالجواد موسوی، در یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: «کاری که برنامه حالا خورشید تلویزیون با دولت روحانی کرد حیرت‌انگیز بود و غیر قابل باور. باز هم دم خبرنگار سمج و پیگیر خبرآنلاین گرم که توانست ته و توی ماجرا را دربیاورد. البته شاید خیلی‌ها توضیحات برنامه بعدی رشیدپور را نشنیده باشند اما به هر حال همین مقدار روشنگری هم غنیمتی بود گرانبها. قطعا دولت مشکلات بسیاری دارد اما این میزان عداوت با دولت حقیقتا نوبر است.

این که یک روزنامه آن قدر قدرت دارد که می‌تواند یک خانم آرایشگر را ظرف کمتر از بیست‌وچهار ساعت از غرب کشور به پایتخت برساند و او را در یک برنامه تلویزیونی زنده روبه‌روی دوربین بنشاند تا چهره دولت را تخریب کند، ترسناک است. با خودت می‌گویی چقدر از این خبرهایی که علیه دولت در این سال‌ها پخش شده و تو هم خیلی‌هایش را باور کردی، از این دست بوده‌اند؟

بدترین اتفاق این حس بی‌اعتمادی است. نمی‌دانی پس از این با اخباری که علیه دولت می‌شنوی چه کنی؟ همه آنها را که نمی‌توانی به پای توطئه یک روزنامه و خبرگزاری بنویسی. از آن طرف دولت را هم که نمی‌توانی عاری از عیب و خطا بدانی. پس تکلیف چیست؟ اصلا نکند آنها که در پس این توطئه‌ها نشسته‌اند قصد و غرض‌شان همین است.

بی‌اعتماد کردن تو و امثال تو به همه‌ چیز. و از تو یک موجود بی‌اعتنا ساختن به همه اتفاقات. تا در انتخابات بعدی و بعدی دست و پایت بلرزد و ندانی در کدام سوی ماجرا بایستی و همین ناامیدی کافی است تا آنها بتوانند به مقصد و مقصود خود برسند. اوضاع بغرنجی است؛ ناامید نشدن در چنین هنگامه‌ای بزرگ‌ترین و دشوارترین وظیفه همه آنهایی است که با وجود همه مصائب هنوز این گربه زخم خورده را دوست دارند و هر صبح و شام با خود زمزمه می‌کنند: چو ایران نباشد تن من مباد!»

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200