صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۶۰۰۱۲۴
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۶ - ۰۲ فروردين ۱۳۹۷ - 22 March 2018

15 سال از حمله آمریکا برای «آزادی عراق» گذشت! (+عکس)

دو توجیه عمده برای آغاز این جنگ توسط جرج بوش رئیس‌جمهور وقت آمریکا مطرح شد که یکی از آن‌ها رابطه صدام حسین با القاعده و دیگری نابود کردن سلاح‌های کشتار جمعی عراق بنابر توافق‌نامه ۱۹۹۱ بود که هیچکدام بعدها ثابت نشد.

در روزهای پایانی سال 1381، آمریکا به عراق حمله کرد، حمله ای که برای آزادی! انجام شد ولی عامل بی ثباتی و جنگ در خاورمیانه تا کنون و پس از 15 سال شده است.

به گزارش عصرخبر، حمله به عراق از ۲۷ اسفند ۱۳۸۱ تا ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۲ به طول انجامید و جنگی را آغاز کرد که بعدتر به جنگ عراق مشهور شد، که از سوی آمریکا به عملیات آزادی عراق خوانده می‌شد.

حمله از ۲۱ روز عملیات رزمی اصلی، که در آن نیرویی ترکیبی از ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، استرالیا و لهستان به عراق حمله کردند و دولت بعثی صدام حسین را سرنگون کردند، تشکیل می‌شد.

حمله اساساً یک جنگ واقعی کلاسیک بود که در نتیجهٔ آن بغداد پایتخت عراق به اشغال نیروهای آمریکایی درآمد.

در فاز اولیهٔ اشغال که از ۱۹ مارس تا ۹ آوریل ۲۰۰۳ به طول انجامید سربازان چهار کشور مشارکت کردند.

آمریکا با 248000، بریتانیا 45000،  استرالیا 2000 و لهستان با 194 سرباز نیروهای اصلی حمله‌کننده به عراق بودند ولی ۲۹ کشور دیگر از جمله ژاپن، کره جنوبی، ایتالیا، اسپانیا و… با فرستادن بخشی از نیروهای نظامی و لجستیکی خود به همراهی با نیروهای ائتلاف، در اشغال عراق نقش داشتند.


همچنین برخی شرکت‌های پیمانکار تأمین نیروی نظامی و امنیتی، با فرستادن ده‌ها هزار نفر از مزدوران خود که دارای تابعیت کشورهای مختلف بودند، مسئولیت تأمین امنیت بخش‌های وسیعی از مراکز مهم تجاری عراق از جمله چاه‌ها و مراکز پالایش نفت را بر عهده داشتند.

این جنگ با خروج آخرین تیپ رزمی آمریکایی در ۲۸ مرداد ۱۳۸۹ به‌طور رسمی خاتمه یافت. هر چند بعد از آن هم حدود ۵۰ هزار نیروی آمریکایی عمدتاً برای آموزش سربازان عراقی در این کشور باقی ماندند. در آن هنگام زمانِ خروج این نیروها با توافق دو کشور تا پایان سال ۲۰۱۱ اعلام شده بود. خروج آخرین سربازان آمریکایی از این کشور در دسامبر ۲۰۱۱ اتفاق افتاد.

دو توجیه عمده برای آغاز این جنگ توسط جرج بوش رئیس‌جمهور وقت آمریکا مطرح شد که یکی از آن‌ها رابطه صدام حسین با القاعده و دیگری نابود کردن سلاح‌های کشتار جمعی عراق بنابر توافق‌نامه ۱۹۹۱ بود که هیچکدام بعدها ثابت نشد.

علت حمله به عراق
دیوید بلر" سردبیر بخش بین الملل روزنامه دیلی تلگراف، درمطلبی با عنوان "چگونه اشتباه صدام زمینه ساز حمله به عراق شد؟"، نوشت:« تصمیم آمریکایی ها برای حمله به عراق درسال 2003، لحظه ای واتفاقی نبود. برای پی بردن به علت این تصمیم گیری، باید به بررسی اوضاع عراق در بیش از یک دهه قبل و به ویژه پس از شکست عراقی ها در جنگ اول خلیج فارس (جنگ کویت) پرداخت».

وی افزود: «حمله عراق به کویت درسال 1991 و خارج شدن عراق از این کشور بعد از عملیات ائتلاف گسترده بین المللی موسوم به " طوفان صحرا" با رهبری واشنگتن و با مشارکت چند کشوراز جمله پاکستان، مصر و سوریه، صورت گرفت».

سردبیر بخش بین الملل دیلی تلگراف نوشت: «پس ازآن شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ای را درباره عراق تصویب کرد و درآن از صدام خواست که همه سلاح های کشتار جمعی خود را نابود کند. بلافاصله پس ازاین درخواست، تیم بازرسان سازمان ملل برای تحقیق درباره میزان جدیت عراق در اجرای این قطعنامه، عازم عراق شدند».

بلر اظهار داشت: «در صورتی تعجیل عراق در اجرای این قطعنامه، سازمان ملل تأیید می کرد که این کشورهیچ نوع سلاح کشتارجمعی دراختیار ندارد و درنتیجه، لغو تحریم های اقتصادی علیه این کشور الزامی می شد ولی این اتفاق نیافتاد، با وجود اینکه بازرسان سازمان ملل با چشم های خود نابودی مقادیر زیادی از سلاح های شیمیایی و بیولوژیک را دیده بودند».

وی درادامه گفت: «همواره میان آمارهای سلاح های کشتارجمعی نابود شده توسط بازرسان سازمان ملل با میزان واقعی سلاح های نابود شده از سوی صدام اختلاف وجود داشت، یعنی میزان تسلیحاتی که صدام نابود کرده بود، بسیار بیش از مقداری بود که رسما به سازمان ملل اعلام می شد. درنتیجه سازمان ملل بیانیه ای را با این مضمون که عراق تمام تسلیحات کشتار جمعی خود را نابود کرده است، صادر نکرد».

بلر تصریح کرد: «رژیم عراق زمانی که بازرسان سازمان ملل مشغول نابود کردن بخشی از سلاح های کشتار جمعی این کشور بودند، مخفیانه و به دور از چشمان بازرسان، حجم بسیار بیشتری از این سلاح ها را نابود می کرد ولی اعلام نکردن آن از سوی صدام، همه چیز را خراب کرد».

حمله چگونه آغاز شد؟
نخستین تیمِ آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در روز ۱۹ تیر ۱۳۸۱  وارد عراق شدند. این تیم شامل اعضای بخش ماموریت‌های ویژهٔ سازمان سیا (SAD) بود. بعدها اعضای نخبهٔ قرارگاه مشترک عملیات‌های ویژهٔ ارتش آمریکا (JSOC) نیز به آن‌ها پیوستند و این دو با هم شرایط لازم برای حملهٔ نیروهای متعارف را فراهم نمودند.

فعالیت این نیروها متقاعد کردن بسیاری از فرماندهان لشکرهای ارتش عراق به تسلیم و تشخیص رهبران هدف در طول عملیات‌های بسیار پرخطر شناسایی بود.

این گروه توانست در شمال عراق گروه‌های پیشمرگهٔ کرد را سازماندهی کرده و جبههٔ شمالی را به وجود آورد. آن‌ها توانستند پیش از ورود نیروهای ائتلاف، انصارالاسلام را در کردستان عراق شکست دهند و سپس ارتش عراق را در شمال این کشور شکست دهند.

در ساعت ۵:۳۴ بامداد به وقت بغداد (۶:۰۴ به وقت تهران) در ۲۹ اسفند حملهٔ غافلگیرانه به عراق آغاز شد. پیش از شروع هیچ اعلان جنگی داده نشد.

 تهاجم به عراق در سال ۲۰۰۳ به فرماندهی ژنرال آمریکایی تامی فرنکس با اسم رمز «عملیات آزادی عراق» برای نیروهای آمریکایی، اسم رمز «عملیات هدفمند» (Operation Telic) برای نیروهای انگلیسی و اسم رمز «عملیات قوش‌باز» (Operation Falconer) برای نیروهای استرالیایی انجام شد.

 نیروهای ائتلاف با سربازان پیشمرگهٔ کرد در شمال عراق نیز همکاری کردند. تقریباً چهل کشور دیگر با عنوان «ائتلاف راغِبان» با ارسال نیرو، تجهیزات، خدمات و نیروهای حفاظتی و ویژه در این جنگ شرکت کردند.

بنابر اظهارات ژنرال تامی فرنکس اهداف این حمله عبارت بودند از «نخست، نابودی رژیم صدام حسین. دوم، شناسایی، جداسازی و نابودی جنگ‌افزارهای کشتار جمعی عراق. سوم، جستجو و دستگیری تروریست‌ها و بیرون کردن آن‌ها از آن کشور. چهارم، گردآوری اطلاعات پیرامون شبکه‌های تروریست‌ها. پنجم، گردآوری اطلاعات پیرامون شبکهٔ جهانی جهانی جنگ‌افزارهای کشتار جمعی. ششم، پایان‌دهی به تحریم‌ها و فرستادن کمک‌های انسان‌دوستانه به بی‌خانمان‌ها و بسیاری از شهروندان عراقی. هفتم، ایمن ساختن چاه‌های نفت عراق که به مردم این کشور تعلق دارد؛ و در پایان، کمک به عراقی‌ها برای ایجاد شرایط لازم به منظور بر پا نمودن حکومتی عراقی که نمایندهٔ آن‌ها باشد.»

این یورش یک عملیات تند و قاطع بود که با مقاومت مواجه شد؛ هر چند که این مقاومت به حدی نبود که نیروهای ایالات متحده و بریتانیا انتظار داشتند. رژیم عراق آماده شده بود تا در یک زمان به شکل متعارف و نامنظم با متخاصمان بجنگد به این شکل که در صورت مواجهه با نیروهای برتر متعارف زرهی زمین را واگذار کنند اما توسط سربازانی که لباس مردم عادی و شبه‌نظامیان را به تن دارند از پشت به نیروهای خارجی ضربه بزنند.

سرنگونی صدام
آمریکا دست‌کم دوبار کوشید تا با حملات هوایی، صدام را به قتل برساند ولی هر دو بار هدف، مورد اصابت واقع نشد. اواسط فروردین 1382 نیروهای ائتلاف بخش زیادی از عراق را اشغال کرده بودند. مقاومت‌های بسیار ضعیف ارتش عراق یا به راحتی در هم می‌شکستند یا تبدیل به تاکتیک‌های پارتیزانی می‌شدند. این وضعیت، نشان‌دهندهٔ خروج کنترل از دستان صدام حسین بود.

محل اختفای صدام

صدام حسین در تاریخ ۹ تیر ۱۳۸۳تحویل دولت موقت عراق شد تا به اتهام جرایم جنگی، جرایم ضدبشری و قتل‌عام محاکمه گردد.

در طول این محاکمه توجه ویژه‌ای به فعالیت‌های وحشیانهٔ وی علیه کردهای شمال عراق در طول جنگ با ایران و علیه شیعیان جنوب در خلال سال‌های ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۸ شد. نهایتاً در تاریخ ۹ دی ۱۳۸۵ و در ساعت ۶:۰۷ به وقت محلی به دار آویخته شد.

سرنگونی صدام، تشکیل دلت عراق، آغاز بی ثباتی و جنگ در عراق
از دی ماه 1382 نوع جدید خشونت‌ها و ناآرامی در عراق شروع شد.

نیروهای شورشی در این مدت به بررسی تاکتیک‌های نیروهای چندملیتی پرداخته و برای حملات جدید طرح‌ریزی کردند. خشونت‌ها در بهار 1383 با ورود پیکارجویان خارجی اهل خاور میانه کم‌کم‌رو به وخامت گذاشت. بسیاری از این افراد جزو القاعدهٔ عراق (وابسته به گروه القاعده) بودند که توسط ابومصعب الزرقاوی هدایت می‌شدند.

با گسترش ناآرامی‌ها هدفِ حملاتِ تروریست ها از نیروهای ائتلاف به نیروهایِ امنیتی عراق متمایل شد و در نتیجهٔ آن صدها پلیس و شهروند عراقی در طول ماه‌های آتی در رشته بمب‌گذاری‌های این گروه‌ها کشته شدند.

یک شورش سازمان‌یافتهٔ سنی با ریشه‌های عمیق و انگیزه‌های ملی و مذهبی در تمام عراق در حال رشد بود. جیش المهدی (شیعه) حملاتی را علیه نیروهای ائتلاف انجام می‌داد تا کنترل را از دست نیروهای امنیتی عراقی بگیرد.

بخش‌های مرکزی و جنوبی عراق از شدت حملات تروریستی در حال انفجار بود و همهٔ این‌ها در حالی بود که نیروهای چندملیتی تلاش می‌کردند اوضاع را کنترل کنند و خود را برای حملات متقابل آماده نمایند.

شدیدترین درگیری ثبت‌شده در ۱۲ فروردین ۱۳۸۳ روی داد که طی آن شورشیان عراقی در فلوجه به یک کاروان از نیروهای حفاظتی بلک‌واتر آمریکا حمله کردند. این کاروان توسط چهار نیروی نظامی خصوصی هدایت می‌شد که موظف به مراقبت از شرکت خدمات پشتیبانی یورست بودند تا آذوقهٔ نیروها را به مقصد برساند.

هر چهار نظامی خصوصی توسط نارنجک و تفنگ‌های کوچک کشته شدند. سپس افراد بومی جنازهٔ آن‌ها را از ماشین بیرون کشیدند و پس از مضروب کردن و آتش زدن از روی یکی از پل‌های فرات آویزان کردند.

 عکس‌های این رخداد توسط آژانس‌های خبری به کل دنیا مخابره شد و موجب عصبانیت شدید مردم گردید. این رویداد باعث شد تا آمریکا دست به اقدامات ناموفقی برای «آرام‌سازی» شهر بزند که به نبرد نخست فلوجه در فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۳ مشهور شد.

این تهاجم‌ها  بار دیگر تکرار شد. نبرد دوم فلوجه به اندازه‌ای سهمگین بود که نیروهای نظامی آمریکا آن را «سنگین‌ترین جنگ شهری پس از نبرد شهر هوئه ویتنام» می‌دانند.

 در طول این یورش نیروهای آمریکایی از فسفر سفید به عنوان جنگ‌افزاری آتش‌زا برای مقابله با شورشیان استفاده کردند. نتیجهٔ این نبرد که 46 روز طول کشید به نفع نیروهای ائتلاف بود.

95 سرباز آمریکایی و حدود 1350 شورشی عراقی در طول این نبرد کشته شدند. فلوجه کاملاً نابود شد اما گفته می‌شود که تلفات غیرنظامیان کم بوده است زیرا بیشتر آن‌ها پیش از نبرد این شهر را ترک کرده بودند.

یکی دیگر از اخبار مهم آن سال افشای گستردهٔ بدرفتاری و شکنجهٔ عراقی‌ها در زندان ابوغریب توسط نیروهای آمریکایی بود. رسانه‌های بین‌المللی در آوریل ۲۰۰۴ به شدت روی این اخبار مانور دادند.

نتیجه حمله
تاخت و تاز و اشغال عراق توسط آمریکا و متحدانش آتش خشونت‌های فرقه‌ای را شعله‌ور کرد و باعث شد تا بسیاری از مردم بی‌خانمان شوند.

هلال احمر عراق در سال ۱۳۸۷ آمار بی‌خانمان‌ها را حدود ۲٫۳ میلیون نفر تخمین زد و اعلام کرد ۲ میلیون عراقی در حال خروج از کشور هستند. فقر باعث شد تعداد قابل توجهی از زنان عراقی برای تأمین مالی خود و خانواده‌هایشان مجبور به روسپی‌گری شوند و همین مسئله موجب جذب گردشگران جنسی از سرزمین‌های اطراف شد.

 از سوی دیگر حملهٔ آمریکا موجب شد که قانون اساسی جدید عراق از مردم‌سالاری تا آنجا که اصول سنت‌های اسلامی را نقض نکند پشتیبانی نماید. همچنین حملهٔ آمریکا به عراق باعث شد تا خودمختاریِ منطقه کردستان عراق حفظ شود و به شکوفایی اقتصادی دست یابد. از آن جا که منطقه کردنشین عراق از گذشته دموکرات‌تر از سایر نقاط عراق بوده است، بسیاری از پناهندگان عراقی از سایر نقاط به این منطقه فرار کردند.

پس از عقب‌نشینی آمریکا شورش در عراق به شدت اوج گرفت. عراقی‌های زیادی که بیشتر سنی‌های تندرو بودند در قالب گروه‌های شورشی دست به ترور علیه حکومت مرکزی زدند. رخدادهایی که پس از خروج آمریکایی‌ها در عراق روی داد ادامهٔ شورش‌های پیشین بود اما الگوهای جدیدی در آن‌ها دیده می‌شد که نشان از تبدیل این شورش‌ها به یک جنگ داخلی داشت. در دو ماه نخست بعد از عقب‌نشینی نیروهای آمریکایی حدود 1000 تن از مردم عراق بر اثر اقدامات تروریستی کشته شدند.

در ۱ تیر ماه 1392 حمله‌ای به زندان ابوغریب انجام گرفت. مهاجمان توانستند دست‌کم 500 مجرم که بیشترشان از اعضای ارشد القاعده بودند و حکم اعدام گرفته بودند را فراری دهند. این حمله با کوبیدن یک ماشین بمب‌گذاری شده به درب‌های زندان آغاز شد.

جان جفری سفیر وقت آمریکا در بغداد هنگام خروج آخرین نیروهای آمریکایی از عراق گفت «این حمله باعث خواهد شد تا القاعده دارای رهبران کارکشته شود و روحیهٔ اعضا در عراق و سوریه قوت گیرد… همچنین به احتمال زیاد آن دسته از جمعیت سنی عراق را که نسبت به اوضاع بی‌تفاوت بودند به هیجان خواهد آورد.

حضور نیروهای وابسته به القاعده در عراق همچنان ادامه داشت و بعدها نوع دیگر تروریست ها در عراق و سوریه پدید آمدند که داعش نامیده شدند، ایران نیز پس از ظهور رسمی داعش در سوریه و عراق به کمک مستشاری به دولت مستقر عراق، دست زد تا بتوان ثبات و آرامش را به همسایه ایران بازگرداند.

اکنون پس از گذشت 15 سال، همچنان بی ثباتی و جنگ و کشتار در عراق وجود دارد همچون افغانستان، آمریکایی ها و همفکرانشان با حمله به افغانستان و عراق باعث بی ثباتی و کشتار مردم این کشورها شدند، کشتاری که همچنان ادامه دارد و پایان پذیر نیست.

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200