صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۵۹۹۴۱۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۰ - ۲۶ اسفند ۱۳۹۶ - 17 March 2018

تهیه کننده فیلم "بدون تاریخ، بدون امضاء": چه باید می‌کردیم تا حقی از ما و فیلم مان پایمال نشود؟

قطعا اگر امروز این سوال مطرح است که چرا مردم سخیف می‌پسندند، به دلیل این است که دقیقا آن کسانی که متولی امر هستند به ما یاد داده‌اند که اگر سخیف حرف بزنید هیچ کس با شما کاری ندارد.

علی جلیلوند یکی از تهیه کنندگان فیلم "بدون تاریخ، بدون امضاء" در مصاحبه ای با "ایسنا" از شرایط اکران فیلمش گلایه کرده است. 

با توجه به موفقیت و جوایز داخلی و خارجی این فیلم، انتظار می‌رفت اکران عمومی آن در یکی از بهترین فصول اکران باشد ولی به نظر می رسد یکی از بدترین زمان‌ها یعنی زمان پس از جشنواره فجر که عطش فیلم دیدن فروکش کرده، برای نمایش «بدون تاریخ بدون امضاء» درنظر گرفته شد که البته گویا هم، چاره‌ای جز این نبوده و همچنین اینکه سازندگان بنا به شرایطی خاص راضی به اکران شده‌ بودند.  

با این حال آنچه وضعیت اکران آخرین ساخته برادران جلیلوند را که از زمان شروع نمایش فروش خوبی هم داشته، پیچیده و متفاوت می‌کند این است که این فیلم که تنها یک ماه از اکرانش می‌گذرد، با ابلاغ آیین‌نامه جدید اکران، در سال جدید سرگروه سینمایی خود را از دست داد و گفته‌های تهیه‌کننده‌اش حاکی از این است که "آن‌ها در توافقی که با وزارت ارشاد داشته‌اند به نوعی رودست خورده‌اند."


فیلم "بدون تاریخ، بدون امضاء"در جشنواره‌ سی‌وپنجم فیلم فجر رونمایی و در 11 رشته نامزد دریافت جایزه شد و در نهایت با سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، بهترین کارگردانی و بهترین صداگذاری جشنواره را به پایان برد و پس از فجر هم در چند رویداد بین‌المللی از جمله جشنواره‌ معتبر ونیز  و جشنواره های دیگر 14 جایزه کسب کرده است. 

علی جلیلوند تاکید دارد برای گله کردن از آنچه برای این فیلم پیش آمده نه شکایتش را به خدا می‌برد و نه اهل گِل مالیدن و داد زدن است.

بخش‌های از مصاحبه او به شرح زیر است:

من در جلسات هم گفته‌ام که از مدیران ارشاد هیچ کمکی نمی‌خواهم. این فیلم خودش دستش را بر روی زانوانش زده و تا امروز کاملا مستقل همه کارهای خود را انجام داده است. لطفا سنگ سرِ راهمان نیاندازید.

همه کمکی هم که وزارت ارشاد کرده از طریق بنیاد سینمایی فارابی بوده که ۳۵۰ میلیون تومان به ما وام دادند؛ وامی که حدود ۱۵ درصد از کل هزینه تولید فیلم ماست. ضمن اینکه هنوز قسط آخر قرارداد برای فیلمی که سال گذشته در جشنواره اکران شده هم پرداخت نشده است.

جناب حیدریان سوال اساسیِ من اینجاست که به عنوان تهیه‌کننده بخش خصوصی، دیگر باید چه می‌کردیم که نکردیم. در این سینما، ما به عنوان تهیه‌کننده مستقل که تمام این راهِ پرموفقیت را بدون کمک دولت و با سرمایه بخش خصوصی پیش‌ برده‌ایم چه باید کنیم که زیر فشار فیلم‌های پرنفوذتر، امکان حیات داشته باشیم؟

چه باید می‌کردیم تا حقی از ما و فیلم مان پایمال نشود؟ شما به عنوان رییس سازمان سینمایی، چرا نباید حامی فیلم‌هایی باشید که با سرمایه شخصی، سینمای اجتماعی را دنبال می‌کنند؟ 


درنهایت تنها خواسته‌ مان از شما و سازمان مطبوع‌تان حمایت معنوی بود که آن را هم دریغ فرمودید!

به حضرات هم گفتم که شما رسما مرا و فیلم ما را نابود کردید. آن هم چه فیلمی؟ فیلمی که یک سال است خودتان هر بار که مرا می‌بینید دائم از آن تعریف می‌کنید و تبریک می‌گویید. این فیلم را شما نابود کردید و نه هیچ‌کس دیگر.


حتی می‌توان به این موضوع هم اشاره کرد که بعد از انقلاب، سینمای ایران بیش از دو هزار جایزه گرفته که از این تعداد ۱۴ جایزه متعلق به فیلم «بدون تاریخ بدون امضاء» است. حال باید سوال کرد چرا با فیلمی که این افتخارات را در ایران و خارج از ایران کسب کرده و توانسته است با مخاطب کاملا عام خارجی که نه علی و وحید جلیلوند را می‌شناسند و نه نوید محمدزاده را، ارتباط برقرار کند اینگونه برخورد شود؟ 

تا کنون که ٤ هفته از اکران فیلم گذشته، به رقم فروش بیش از چهارمیلیارد رسیده‌ایم، اگر قبل از اکران هزار نفر از من می‌پرسیدند که آیا می‌توانی در این فصل یعنی زمانی که جشنواره فیلم فجر تازه تمام شده است و مردم اُوِردوز فیلم هستند، این مقدار بفروشی؟ می‌گفتم نه، ولی «بدون تاریخ، ‌بدون امضاء» در سه روز نخست اکران خود، توانست رکورد فروش فیلم‌های اجتماعی را از آن خود کند. با این حال اول قرار بود این فیلم را زمانی روی پرده ببریم که در کنارش فیلم‌های «عصبانی نیستم» و «آن سوی ابرها» هم به نمایش درمی‌آمد.


این که ما در این فصل فیلم را اکران کردیم درواقع یک انتخاب بود چرا که وقتی فضای بین‌المللی را برای فیلم انتخاب می‌کنی دیگر به طور طبیعی یک زمان‌هایی را برای اکران از دست می‌دهی و ما تا بعد از جشنواره ونیز (شهریور) امکان اکران فیلم را نداشتیم. 

ما بنابر همین مکانیزم پخش بین‌الملل و اینکه برای دادن فیلم به اسکار هم برنامه داشتیم تا اواخر آبان‌ماه سال ۹۶ امکان اکران در ایران را پیدا نکردیم. پس می‌رسیدیم به چند زمان از جمله آذرماه، همچنین بهمن که درواقع پس از جشنواره فیلم فجر بود یا اکران نوروزی در سال ۹۷ که اکران نوروز همان اول  به دلیل سخت بودن شرایط با توجه به نمایش فیلم‌های جدید در جشنواره برایمان منتفی شد. اما از آنجایی که می‌دانستیم این فیلم پتانسیل فروش خوبی دارد، از اکران در آذرماه هم منصرف شدیم و فقط با شرط آن که در عید سال ۹۷ اکران این فیلم ادامه داشته باشد، تاریخ ۲۵ بهمن را پذیرفتیم. 

انتخاب این تاریخ هم به خواست خودمان بود و با برنامه‌ریزی دقیقی که برای مدت زمان اکران داشتیم تقریبا به نتیجه آن مطمئن بودیم، اما اتفاقی که برای ما افتاد این بود که دو هفته مانده به شروع اکران خبری از شورای صنفی منتشر شد مبنی براینکه فیلم‌هایی که از تاریخ ۲۵ بهمن اکران شوند، نمی‌توانند در سال ۹۷ قراردادشان را ادامه دهند، یعنی اینکه فیلم ما فقط تا ۲۹ اسفند و تنها پنج هفته می‌تواند نمایش داشته باشد.


به دوستان گفتم فیلم را اکران نخواهم کرد. بعد از آن آقای سیدضیا هاشمی به من گفتند که درباره فیلم شما قرار است راهکاری پیدا کنند. دوشنبه بعد هم شورای صنفی گفتند که زمان اکران فیلم من و آقای مجیدی حل شده است و قرار شد که «بدون تاریخ بدون امضاء» به سرگروهی سینما قدس در صورتی که کف فروش را حفظ کند تا ۷ هفته اکران شود و البته طبق شرایطی بعد از هفت هفته هم می‌توانیم به اکران‌مان ادامه دهیم. 

اما با وجود این توافق و قرار، یکدفعه تصمیم می‌گیرند که  هفت سرگروه داشته باشیم و نکته اینجاست که سرگروه قدس هم جزو این سرگروه‌ها نیست و آن را حذف کردند. واقعا سوال است تکلیف این فیلم در کنار ٧ سرگروه دیگر چه می‌شود؟  

آقایان بارها به من گفته‌اند که «تو در عین حال که از سینما کمکی نگرفته‌ای، به آن کمک هم کرده‌ای. حالا درخواست‌ات چیست؟» من هم در جواب‌شان گفتم فقط می‌خواهم شرایط به زمانیکه قرارداد می‌بستیم تغییر کند. چون شما به من گفتید به این شکل (که در بالا توضیح دادم) حاضری فیلم را اکران کنی؟ و من هم گفته‌ام بله! اما حالا در وسط راه می‌گویید شکل کار تغییر کرده است؟ شما الان هشت فیلم را می‌خواهید به عمده‌ی سینماها بدهید. کدام را پخش می‌کند؟ مگر امکان پخش همه را دارند؟


من قبل از اینکه، این مسائل معلوم شود از آنجا که می‌دانستم شورای صنفی تشکیل نمی‌شود و قرار است چند نفر در یک اتاق بنشینند و تصمیم بگیرند، با آقای هاشمی و فرجی صحبت کردم و هر دو بزرگوار از خواسته‌ی من حمایت کردند.

با این حال خوشحالم تا زمانی که آتش دَم خانه‌ام نرسیده بود، داد کشیدم. اصلا شرایط به گونه‌ای شده است که شب می‌خوابی و صبح بلند می‌شوی یک تصمیم جدید اعلام می‌کنند. 

مدتی قبل برای حمایت از آقای درمیشیان نامه‌ای فرستادند که وظیفه‌ام حمایت بود. از آقای امیریوسفی هم حتما حمایت می‌کنم چون می‌دانم چقدر سختی می‌کشند. این چه بلایی است که سر برخی فیلم‌ها می‌آورید؟

واقعا فیلمی مثل «عصبانی نیستم» چه خطری برای نظام دارد؟ چرا حرف جدی اینقدر برایمان خطرناک است که این‌همه فشار برای عدم اکران یک فیلم می‌آوریم ، اما کمدی سخیفی که قرار است یکسری شوخی‌های جلف داشته باشد، خطر ندارد؟


مثل تلویزیون که در آن استاد شجریان برای مردم خطر دارد ولی گروه‌ها و بندهای موسیقی جوان که شاید از نظر خیلی‌ها به لحاظ موسیقایی به اندازه کافی حرفه‌ای نباشند برای مردم ندارد؟ اصلا احساس نمی‌کنید که در حال یاد دادن ابتذال به مردم هستید؟ 


قطعا اگر امروز این سوال مطرح است که چرا مردم سخیف می‌پسندند، به دلیل این است که دقیقا آن کسانی که متولی امر هستند به ما یاد داده‌اند که اگر سخیف حرف بزنید هیچ کس با شما کاری ندارد و مشکلی برایتان پیش نمی‌آید، فقط یکسری خط قرمزهایی هست که باید حواست به آن باشد. 

من همان زمان که گفتند آن پنج فیلمی که توقیف بودند، پروانه نمایش گرفتند به رضا درمیشیان تبریک گفتم، اما بعد ازآن بارها گفته‌ام که ای کاش همان زمان می‌گفتند، آقای فلانی فیلمی که تو ساخته‌ای اکران نمی‌شود و خلاص! آقایان شما که خودتان اکثرا سینماگر هستید، و می‌دانید که این کارها یعنی چه و چه بلایی سرِ فیلمساز می آورد. 

پیش‌بینی می‌کردیم این فیلم با توجه به برنامه‌ریزی‌ها، حدود ۱۰ میلیارد از فروش گیشه را کسب کند»، گفت: الان احساس می‌کنم که همه این را مدنظر دارند که این مقدار فروش در این فصل و برای یک فیلم اجتماعی خوب است. پس دیگر چه می‌خواهی؟ آیا بیشتر از این می‌خواهی؟ برخی مسئولین از من پرسیدند پیش‌بینی‌ات برای فروش چه بود؟ گفتم پیش بینی نداشتیم، برنامه ریزی داشتیم، و آن هم بیش از ۱۰ میلیارد تومان. البته همچنان فروش ما نسبت به سالن هایی که در اختیار داریم، فروش خوبی است، اما نکته اینجاست که با این تصمیم، الان راجع به یک فیلم سوخته حرف می‌زنیم که دیگر کارِ زیادی‌ برای آن نمی‌توان کرد.



ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناصر
۱۲:۳۲ - ۱۳۹۶/۱۲/۲۷
با سلام
هرجا که حکومت میخش را فرو می کند نباید انتظار رشد آزادانه داشت. به نظر می آید می بایست چرخه تولید هنری را بصورت کامل درنظر گرفت. از شروع یک ایده و طرح تا پیش تولید و تولید و همچنین نمایش و اکران. بایستی یک نسته منسجم داشت. یعنی از همان روزی که یک ایده شکل می گیرد و عده ای تهیه کننده بر روی آن سرمایه گذاری می کنند، این سرمایه گذاران می بایست اول دارای یک شبکه پخش مستقل داشته باشند پردیس های نمایشی به تعداد کافی در سطح شهر و کشور و به نوعی از تولید به مصرف باشند. شاید لازم است صنف هنرهای نمایشی خودشان بصورت تعاونی این چرخه را کامل کنند تا به نوعی از دست حاکمیت خرج شوند. اگر فیلمی مجوزهای قانونی ساخت را کسب می کنند باید خودش بازار خودش را درست کندو مخاطبینش را در سطح ملی و بین المللی پیدا کند.
تعداد کاراکترهای مجاز:1200