عصر ایران؛ مازیار آقازاده - رییس جمهوری آمریکا دیروز با یک وزیر خارجه "سرمایه دار و اقتصادی" وداع کرد و یک وزیر خارجه " خشن " را به جای او گمارد. هر دو وزیر امور خارجه کابینه ترامپ در یک مساله اشتراک دارند که هر دو فاقد تجربه کار دیپلماتیک هستند اما تفاوت آنها در این است که دستکم فردی مثل "رکس تیلرسون" به واسطه سالها فعالیت اقتصادی در عرصه بینالمللی – به عنوان مدیر عامل کمپانی نفتی اکسون موبیل - تا حدودی مشق سیاست بینالمللی کرده بود اما "مایک پمپئو" که قرار است جای او را بگیرد حتی تجربه چنین مشقی را نیز نداشته و چند دوره در کنگره و یک دوره یک ساله در سمت ریاست بزرگترین دستگاه اطلاعاتی آمریکا بوده است.
دونالد ترامپ دیروز افتخار نخستین وزیر امور خارجه برکنار شده از طریق پیامرسان "توییتر" را نصیب "رکس تیلرسون" وزیر امور خارجه کابینه خود کرد و این گونه به نظر میرسد تلافی همه اختلافات، حرف و حدیثها و حواشی 14 ماه گذشته بین خود و رییس کمپانی نفتی" اکسون موبیل"را تلافی کرد.
تیلرسون به شکلی مفتضحانه از کار برکنار شد؛ تحقیری که باعث شد او دیروز به هنگام نطق کوتاهش در جمع خبرنگاران در واشنگتن نتواند آن را از واکنشهای عصبی و چهره برافروخته خود پنهان کند.
حالا آمریکا خود را آماده آن می کند که در اقدامی کمسابقه و یا شاید بیسابقه یک سیاستمدار تندرو جنگطلب فاقد سابقه کار دیپلماتیک سکان هدایت بزرگترین و مشغول ترین دستگاه دیپلماسی جهان را به دست گیرد.
"مایک پمپئو" نماینده سابق کنگره و رییس سیا در یک سال گذشته، از مدیریت مهمترین دستگاه اطلاعاتی آمریکا به مدیریت بزرگ ترین دستگاه دیپلماسی جهان خواهد رسید.
مایک پمپئو
دیدگاهها و نظرات تندروانه پمپئو درباره مسایل مختلف و به ویژه درباره ضرورت "برخورد جدی و خشن با جمهوری اسلامی ایران " بر کسی پوشیده نیست.
او قرار است مسئول دستگاه دیپلماسی آمریکا باشد در حالی که در گذشته کمتر علاقهای به آزمودن مسیرهای دیپلماتیک داشته و غالبا طرفدار ایدههای برخورد و "بزن بزن" بوده است.
پمپئو در یکی دو سال گذشته درباره ایران دو کار کم سابقه انجام داده : نخست آنکه در بحبوحه انتخابات مجلس دهم در ایران به همراه جمعی از نمایندگان کنگره با نگارش نامه ای سرگشاده ضمن ابرام بر این مساله که انتخابات در ایران غیر دموکراتیک و غیرآزاد است خواستار سفر به ایران و نظارت بر روند انجام انتخابات در این کشور شده است.
اقدام نادر دیگر او درباره ایران نگارش نامه چند ماه پیش او خطاب به "قاسم سلیمانی" فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران بوده است؛ نامه ای که ظاهرا بدون جواب مانده و حتی پمپئو خود اعتراف کرده از اینکه نامهاش احتمالا از سوی سلیمانی حتی باز هم نشده ناراحت نیست و او خواسته موضع آمریکا را درباره حضور ایران در عراق و سوریه به طور شفاف و بیواسطه به اطلاع مقامات ایران برساند.
پمپئو حتی مجاری رسمی انتقال پیام را هم کناری گذاشته و به جای ارسال نامه به مسئولان سیاسی ایران ترجیح داده یک ژنرال پرنفوذ ایرانی را مخاطب نامه قرار دهد و این گونه این پیام را نیز مخابره کند که همه کاره سیاست های منطقه ای ایران نه افرادی مثل ظریف یا روحانی بلکه نظامیانی مثل قاسم سلیمانی هستند.
این دیدگاه پمپئو و افرادی مانند او البته از دیدگاه کلی آنها درباره کشورهایی مثل ایران نشات می گیرد که معتقدند مسئولانی که با رای مردم روی کار میایند تعیین کننده نیستند.
پس از اقرار پمپئو به نگارش این نامه بسیاری از کارکنان سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) به این اقدام او انتقاد کرده و این کار رییس سیا را بی سابقه دانسته اند.
پمپئو پیش از رسیدن به منصب ریاست سیا در دوران مذاکرات هسته ای با ایران نیز یکی از مخالفان سرسخت دیپلماسی با ایران و مدافع ایده حمله به تاسیسات هستهای به ایران بوده است.
او بارها در اظهارنظرها و سخنرانیهای مختلف خود رویکرد دیپلماسی در قبال ایران را زیر سوال برده و خواستار لغو برجام و شدت عمل در قبال جمهوری اسلامی ایران با عنوان" بر هم زدن توافقی افتضاح با بزرگ ترین کشور حامی تروریسم" شده است.
حالا قرار است چنین شخصیتی در بحبوحه دو انتخاب بسیار مهم برای دستگاه دیپلماسی آمریکا سکان هدایت آن را بر عهده بگیرد.
یکی از این انتخابها درباره کره شمالی و مذاکرات احتمالی در پیش رو بین رهبران ارشد دو کشور است که هنوز مکان و زمان دقیق آن معلوم نشده است.
دولت کره شمالی اخیرا با عقب نشینی در مواضع سابق خود اعلام کرده در صورت دریافت تضمین امنیتی حاضر است با عالیترین مقام آمریکا بر سر میز مذاکره نشسته و درباره خلع سلاح هسته ای مذاکره کند. قرار اولیه این است که رهبران دو کشور در ماه می -2 ماه دیگر- به صورت مستقیم مذاکره کنند.
شاید ترامپ و بسیاری از دولتمردان و طرفداران او این تغییر نگرش دولت پیونگ یانگ را به حساب خود گذاشته و مدعی شوند فشارها و تهدیدهای فزاینده ایالات متحده آمریکا در قبال کره شمالی در 14 ماه گذشته در نهایت منجر به عقبنشینی این کشور از موضع سابق خود شده است و بر همین منوال بر این گزینه پای فشارند که اقدام مشابه علیه جمهوری اسلامی ایران نیز جواب خواهد داد. آنها ممکن است در این اندیشه باشند که با حل شدن مساله کره شمالی فضایی به غایت عالی برای زیر سوال بردن "دیپلماسی چند جانبه بین المللی منجر به برجام" فراهم میشود و زمینه برای برخوردهای خشنتر با جمهوری اسلامی ایران بهتر از هر زمان دیگری در گذشته فراهم میشود.
جمهوری اسلامی ایران و "برجام" دومین انتخاب مهم دولت آمریکا در 2 ماه آینده است.
از زمان روی کار آمدن ترامپ و مشخص شدن ترکیب کابینه او این مساله مشخص بود که نگاه و روشهای دولت ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران تفاوتی 180 درجه با نگاه و روش های دولت اوباما خواهد داشت و این چنین نیز شد.
حالا با راهیابی پمپئو به وزارت امور خارجه، وزیری در جایگاه اجرای منویات و تصمیمات دولت ترامپ در قبال ایران خواهد نشست که خود او از دوآتشه ترین مخالفان نظام جمهوری اسلامی و خواهان در پیش گرفتن رویکرد تغییر رژیم در قبال ایران است.
شاید عدهای بر این باور باشند که این تغییر مساله تازه ای نیست و ایالات متحده آمریکا در طی نزدیک به 4 دهه گذشته همواره کوشیده جمهوری اسلامی ایران را تحت فشار قرار داده و هرجا مجالی یافته ضربه زده و در واقع به دنبال سیاست سرنگونی جمهوری اسلامی بوده است؛ اما به گمان راقم این سطور تفاوت این دولت با دولتهای پیشین آمریکا در طی 4 دهه گذشته در این است:
اولا شخص اول این دولت به رغم همه روسای سابق ایالات متحده آمریکا فردی غیر قابل پیش بینی و بدون استراتژی مشخص در سیاست خارجی است و بر این منوال اتخاذ هر تصمیم و در پیش گرفتن هر اقدامی از این دولت دور از انتظار نیست.
ثانیا این دولت رسما و علنا ابایی از اقرار به مساله تغییر رژیم در ایران نداشته و ندارد و شاید این سیاست از این پس به طور رسمی تدوین شده و مورد اجرا قرار گیرد وبدون اینکه در دالانها و جلسات خصوصی مقامات اطلاعاتی و نظامی و.. بر سر آن بحث شود در جلسات رسمی دیپلماتیک و در نشستهای خبری و رسانهای مورد بحث قرار گیرد.
به نظر میرسد روابط جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا در آستانه ورود به پرتنشترین دوران خود در 4 دهه گذشته است و چنین به نظر میرسد صبر طرف آمریکایی با تجربه عملکردهای 4 دهه گذشته در قبال ایران به سر رسیده و در صورت تایید سنا شخصی سکان هدایت دستگاه دیپلماسی را بر عهده خواهد گرفت که زبان دیپلماتیک را دستکم در قبال ایران نمیپسندد و مدافع ایده برخوردهای سخت و حتی جنگ است.