عصر ایران - یادداشت زیر را فؤاد صادقی در نقد مطلبی در عصر ایران نوشته و برایمان ارسال کرده است. این یادداشت عیناً منتشر می شود:
روز جمعه یاداشتی از آقای جعفر محمدی همکار قدیمی و سردبیر سایت عصرایران خواندم در لزوم تقویت تفکر توسعه ورفع موانع آن در ایران که در آن کشور مالزی بعنوان بنچ مارک و معیاری برای مقایسه روند روبه توسعه یک کشوراسلامی مورد استناد قرار گرفته بود.
بخاطر دارم در سفری که حدود دهسال قبل به کشور مالزی داشتم، یکی از سوالاتی که در محیطهای دانشگاهی و حتی عمومی مالزی می پرسیدیم دیدگاه آنان نسبت به ماهاتیر محمد معمار توسعه مالزی بود. با این که آنزمان مدت چندانی از ترک پست نخست وزیری پس از 22 سال توسط وی نمی گذشت و شایعات زیادی پیرامون ثروت و سواستفاده های وی، مطرح شده بود، نخبگان وحتی مردم عادی مالزی احترام عمیقی برای وی قایل بودند و او را معما توسعه مالزی می شمردند.
با آنکه رشته تحصیلی و تدریس صاحب این قلم ، مدیریت و راهبردهای توسعه است باید اذعان کرد که ماهاتیر محمد باوجود آنکه پزشکی بود که تخصصی در مدیریت و توسعه نداشت اما در عمل موفق تر از بسیاری از متخصصان این حوزه بود.
او بود که حرکت در مسیر توسعه را برای مالزی گشود واین مردم مالزی بودند که با حمایت و احترام خود، ماهاتیر محمد را قادر به ایفای نقشی چنین کردند.
حالا سؤال این است که چرا در این چنین اتفاقی نمی افتد؟
راه دوری نرویم، همه تقصیرها متوجه مسئولان عالی رتبه وارشد نظام یا مردم نیست، بخشی از مشکل نیز بعهده ما اصحاب رسانه است که در فرهنگ سازی نقش خود را ایفا نمی کنیم.
در همین سایت وزین عصرایران که منصفانه نقاط مثبت چشمگیری نسبت به بسیاری از دیگر رسانه های داخلی دارد، مطالبی در مورد حادثه سقوط هواپیمای شرکت آسمان، در یاسوج منتشر شده است که نه تنها جنبه حمایت گرانه از توسعه ندارد بلکه با عبور از مرزهای حرفه ای واخلاقی ، به نوعی اثری ضد توسعه ایفا می کند.
اینکه با انتشار مطالبی به نقل از افراد غیرمسئول مختلف، علاوه بر آنکه کمکی به روشن شدن مساله وراه حل های نکنیم، فرصتی برای تسویه حسابهای سیاسی و جناحی فراهم کنیم، فراهم کردن مسیر توسعه است.
انتشار مطلبی مفصل که سراسر کینه توزی علیه دکتر علایی مدیرعامل هواپیمایی آسمان به نقل از مدیری معزول در حیطه اداری چه اثری خواهد داشت؟
آیا دکتر علایی که پیش از انقلاب دانشجوی رشته مهندسی مکانیک دانشگاه تبریز بوده است و در سراسر دفاع مقدس در جبهه ها حضور داشته است اکنون باید به خاطر دفاع از وطن شماتت شود؟
چرا کسانی که روزگاری که دکتر علایی شجاعانه وبا پذیرش تمامی هزینه ها، به انتقاد از افراط گرایی وسوءاستفاده از ارزشها در دوران احمدی نژاد می پرداخت وتاوان سنگینی نیز بابت این حریت پرداخت، سکوت کرده بوده و برسرسفره جریان انحرافی مشغول تناول بودند، اکنون وی را بدلیل حضور در سپاه پاسداران سرزنش می کنند؟
آیا اولین شرط توسعه، مقابله با رانت و تبعیض نیست؟ کدامیک از مدیران جمهوری اسلامی به میزان موفقیتی که دکتر علایی در شرکت آسمان در برچیدن سفره فساد، رانت وسوءاستفاده داشته است موفق بوده است، کارنامه ای درخشانی دارند؟
سانحه هوایی دست کم در ایران، پدیده ای بی سابقه وکم سابقه ای نیست و می توان در مقایسه با سوانح سابق میزان نقش مدیریت ایرلاین را در آن ارزیابی کرد.
آیا این هواپیماها در دوره مدیریت فعلی خریداری شده اند؟
آیا گزینه ای بهتری برای جایگزینی پرواز به فرودگاههای کوچک وکم مسافر که بعنوان یک وظیفه به آسمان محول شده است، در اختیار این ایرلاین بوده است؟
آیا می توان خطا در پیش بینی هواشناسی و یا احتمال خطای انسانی خلبان را برعهده مدیرعامل ایرلاین گذاشت؟
اگر قرار بود همه پروازهایی که احتمال تغییر در شرایط آب وهوایی وجود دارد لغو شود، میزان نارضایتی مردم قابل مدیریت بود؟
پس اگر می پذیریم که مدیران سالم، متخصص، زحمتکش ومخالف با فساد ورانت، چرخهای توسعه هر کشوری هستند برای شتاب دادن به حرکت جامعه خودمان در مسیر توسعه این چرخها را پنچر نکنیم.
و ايا اگر گماردند، به صرف خدمات سابق ان شخص بايد در مقابل اشتباهات اين شخص سكوت كرد؟به چه قيمتى؟
فراموش نكنيم كه انتقاد به معنى دشمنى نيست. هر چند بسيارند كسانى از هر دو طرف (منتقد و منتقد شونده) هنوز هم انتقاد و دشمنى را يكى ميدانند.
علارغم همه مطالبى كه نوشتم، من استفاده از مديرى در تخصصى ديگر را كلا هم نفى نميكنم ولى يافتن چنين مديران كميابى اسان نيست و همه هم چنين ادعايى دارند. هنر مدير خوب استفاده بهينه از داشته هايش است. از جمله مهمتريت داشته ها نيروى انسانى متخصص و استفاده از نظراتشان است.
مطلب همچنان قابل بحث است ولى بيش از اين نبايد به اظهار نظر در خصوص موضوعى كه فرا تر از دانشم است ادامه بدهم....
چشم من باور میکنم
به راستی نوشته های اخیر عصر ایران به خصوص مطالب درج شده به عنوان مصاحبه با مدیر سابق اداری شرکت یکی از بدترین مطالب شاید هم بدترینشان طی دوره کاری سایت منصف عصر ایران است.
ماهاتیر محمد رو با سردار دکتر علایی مقایسه کردین؟ مطمئنید ماهاتیر هم برخسب روابط و دوستی انتصاب شده؟
بازهم جناب ربیعی!. از معدن یورت تا کشتی سانچی و آسمان. از زیرزمین تا اقیانوس و آسمان. همه جا پای شما درمیان است
خودتون میگین متخصص
تخصص یا تجربیات ایشون در زمینه حمل و نقل هوایی رو بیان کنین لطفا
البته فقط تقصیر ایشون نیست
اون کسی که این پست رو به ایشون داده باید جوابگو باشه
مسائل موجود که به سانحه ختم شد اینقدر راهم ساده نیست.
سوانح امروزی درایران بیشتر به خاطرضعف مدیریت هست تا عوامل دیگر.
هنوز هم فکر نکنید ماجرا تمام شده هنوز هم اکثر پروازها و جو حاکم در مدیریت شرکتها هروز احتمال حادثه ای دیگر را دارد.
بهترین و مدرنترین هواپیماها راهم که داشته باشیم باز هم سانحه خواهیم داد.
را حل اصلاح زیر ساخت های موجود در این صنعت هست
اما نویسنده سطور بالا بجای جناب علایی در مقام پاسخگویی برآمده
سوالاتی پرسیده شده و موضوعاتی مطرح شده که بجای انتقاد از اونها(که با جان مردم سروکار داره) منتظر جواب صحیح و سریع مدیران عزیز آسمان هستیم
چیزی که جناب صادی در سطور بالا میگن
.
.
مثل این میمونه که :
مثلا به «علی کریمی» یا هر فوتبالی دیگهای
چون الان در تیم مدیریتی فدراسیون فوتبال نیست و اتفاقا کنار گذاشته شده،
بگیم حق نقد عملکرد رئیس فدراسیون فوتبال رو نداره
هر شهروند کشور عزیزم حق نقد(بدون توهین) و پاسخخواهی از هر مسولی رو داره نویسنده عزیز
ضمن اينكه لااقل تا الان اثبات نشده كه دليل حادثه وضعيت جوي يا خطاي خلبان بوده باشد كه اگر هم باشد، باز هم مديريت شركت است كه بايد پاسخگو باشد.
دوست عزيز، لازمه مديريت تخصص و پاسخگويي است كه آقاي علايي اگر اين دو را داشتند، لااقل در اين چند روز بعد از حادثه، اندكي از آن را رو مي كردند.
پیشنهاد میکنم یه مراسم تجلیل از اقای اعلایی بذارید
جان مردم که اساسا برای امثال شماها مهم نیست
1-آقای علایی بر اساس کدوم تخصص در هوانوردی سیویل یهو شدن رئیس هواپیمایی آسمان؟
2-نقد شده که فضای مدیریتی در آسمان مناسب نیست و پرسنل نارضایتی دارند و این نارضایتی خودشو در حوادث نشون می ده
3-حرف های روابط عمومی آسمان که علایی با کمک یک چوپان محل سقوط رو مشخص کرد رو تکذیب کردن
4-از مردم نطرخواهی کردن که آیا باید مدیرعامل این شرکت کنار بره و 80 درصد گفتن بله
5-نوشتن که چرا این هواپیما که قبل از سقوط 5 بار نقص فنی شدید داشته رو تو اون هوا فرستادن
این که آقای صادقی نوشته چرا عصر ایران با مدیر معزول مصاحبه کرده هم خیلی عجیبه. مگه معزول بودن دلیل موجهی برای اینه که با افراد مصاحبه نشه؟ اگر آقای علایی در این باره جوابی دارن بدن نه این که اصل مصاحبه رو تخئطه کنید
به نظر من هیچ کدوم از اینا نه تنها ضد توسعه نیست بلکه عین توسعه گرایی است چون وظیفه رسانه نقد و پرسشگری هست نه این که بولتن مسوولان بشه که آآآآی مردم بیایید ببینید فلانی چقدر خوب کار کرده و ....
نکته ای بسیار بااهمیت را ظاهرا ایشان فراموش کرده اند،
جان انسانها
جان پدر، مادر، برادر، خواهر، همسر، مادر و فرزند...
آیا با تمام علتهای مرتبط یا نا مرتبطی که ایشان در این جوابیه (ازنظر بنده مقاله ای بسیار بی ربط و نامفهوم)، گوشه ای به این موضوع پراهمیت که مهمترین قانون و دلیل وجود روابط اجتماعی و توسعه هرکشوری است، توجه شده است.
بنده یک سوال از نویسنده این جوابیه دارم
پنچر نکردن چرخهای توسعه هر کشوری ( البته از نظر ایشان) آیا به معنی بی ارزش بودن جان انسانهای آن کشور است.
واقعا ایشان در این جوابیه به دنبال تطهیر کردن چیست؟