مروج درویشبازی و حامی جریانها و فرقههای درویشی در طول تاریخ گذشته نظام ستمشاهی در دوره قاجار و سلطنت پهلوی، رجال سیاسی دستنشانده انگلیس و بعد هم آمریکا بودند.
به گزارش عصر ایران به نقل از Alamolhoda.com، آیتالله علمالهدی ظهر امروز در خطبه دوم نماز جمعه این هفته، 4 اسفندماه در حرم امام رضا (علیهالسلام)، ضمن تشکر از حضور پررنگ مردم در مراسم شهادت صدیقه اطهر (علیها سلام)، اظهار کرد: ابتداً تشکر میکنم از مجموعه برادران و خواهران دلداده ولایت اهلالبیت (علیهالسلام) که در روز سهشنبه، سالروز شهادت صدیقه اطهر (علیها سلام) با این عزاداری مجلل و شایسته مقام ولایت امام هشتم (علیهالسلام)، اشکریزان، بر سر زنان و بر سینهزنان از میدان شهدا تا حرم مطهر راه افتادند برای عرض تسلیت به میوه دل صدیقه اطهر، امام هشتم (علیهالسلام)، انشاءالله قدمهای شما بر صراط نلغزد که شعائر فاطمی را با این عزت، احترام و تجلیل از اهلالبیت(علیهالسلام)، انجام دادید.
ایشان ادامه داد: شایسته زهرا نهتنها بالاتر از اینهاست بلکه نهتنها این شعائر و اظهار عشقها، بتواند کمی از جراحت قلب نازنین امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بزداید، برادران و خواهران، اگر یکدرصدی از شما و ما آن شب بودیم که بدن و جنازه زهرا روی علی ماند، آنطور امیرالمؤمنین (علیهالسلام) مستأصل نمیشد، شاید اگر یکدرصدی از ما آنجا بودیم، شاید علی به این زودی زهرا را از دست نمیداد.
استیصال امیرالمؤمنین هنگام دفن صدیقه اطهر
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی در بیان وضعیت امیرالمؤمنین در زمان دفن صدیقه اطهار، اضافه کرد: در تمام زندگیاش امیرالمؤمنین یک بار مستأصل شد، آن شبی که میخواست فاطمه را در میان قبر بگذارد،او دو رکعت نماز خواند و از خدا صبر خواست تا مقاومتی به علی بدهد شاید بتوان این کار را بکند اما درد آنقدر سنگین بود که شاید دو رکعت نماز هم آنطور اثر نگذاشت؛ وقتی علی دست را برد زیر بدن مجروح زهرا، با کند زانو تا دم قبر آمد، تا آنجا آمد اما دیگر نتوانست ادامه دهد، نگاهی به داخل قبر کرد، نگاهی به بدن مجروح روی دستش کرد، مگر میشود این بدن را در میان قبر گذاشت؟ مگر میشود با دست خودم روی این بدن خاک بریزم؟
ایشان افزود: همینطور مستأصل مانده بود، در نهجالبلاغه خود مولا اینطور میگوید که دو دست شبیه دستهای پیامبر ظاهر شد، اگر این دستها ظاهرنشده بود، آن شب دفن زهرا بهوسیله امیرالمؤمنین (علیهالسلام) امکان نداشت، این جنازه را به دستها داد، گفت «یا رسولالله، سلام بر شما از جانب خودم، از جانب این دختری که امشب به شما سپردم و امشب مهمان شماست»، امانتی که به من داده بودی به تو پس دادم، دخترت به تو خبر خواهد داد با او چه کردند، بعد از شما امت با او چطور برخورد کرد، از زهرا بپرس حالش را جویا شو؛ مولا میفرماید فهفه السؤال، یعنی سؤالپیچ کن زهرا را، چون علی تجربه دارد، سه ماه است زهرا از صورت نیلی به علی چیزی نگفت، از بازوی شکسته به علی چیزی نگفت، از دنده خورد شده بین در و دیوار چیزی نگفت، میگوید عادی سؤال کنی، چیزی نمیگوید، سؤالپیچش کن.
انحراف ستیزی، محور قیام صدیقه اطهر
آیتالله علمالهدی با بیان اینکه محور قیام صدیقه اطهر، انحراف ستیزی در جامعه بود، خاطرنشان کرد: محور قیام صدیقه اطهر(علیهالسلام) که به شهادت حضرت به این کیفیت منجر شد، انحراف ستیزی بود؛ برادران جوان، خواهران جوان، درسخواندهها، مرتبطان با فضای مجازی با همه فرهنگهای دنیا، انحراف ستیزی، آزادیستیزی نیست، اینی که اگر بنا شد محورهای اقتدار یک نظام در خط مقابله با انحراف قرار بگیرد و دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی و خصوصاً شما، انحراف ستیزی را با آزادیستیزی اشتباه بگیرید و جلوی حرکتهای صیانت از نظام و ارزشهای انقلاب را با این جوسازیهای دشمن و تلقینات سوء بخواهید بگیرید، خیلی بیانصافی است.
ایشان تصریح کرد: انحراف دشمن جامعه است، انحراف بنبست انقلاب است، انحراف، راه کج کردن برای مردم از صراط مستقیم است، باید با انحراف ستیز شود، امیرالمؤمنین و حضرت زهرا، هم کفر ستیز و هم انحراف ستیز بودند، در عرصه کفر ستیزی امیرالمؤمنین تنها با کفر میجنگید اما وقتی به مرحله انحراف ستیزی رسید، زهرا به کمک علی آمد تا با انحراف مبارزه کند، انحراف رهبری از خط امامت.
اتفاقات گلستان هفتم، نتیجه انحراف در دین بود
امامجمعه مشهد، اتفاقات گلستان هفتم و آشوبگری دراویش را نتیجه انحراف دانست و گفت: دو ماه فاطمیه داریم، اینهمه اشک برای زهرا ریختیم، اینهمه دم از اشک فاطمه زدیم، انحراف ستیزی باید مسیر، حرکت و راه ما باشد، این جریان ناپاکی که در شب شهادت صدیقه اطهر در تهران در گلستان هفتم رخ داد، یک عده اراذلواوباش قدارهکش به جان مردم افتادند، زندگی مردم را تباه کردند، آتش زدند، خانههای مردم را تخریب کردند و عزیزان ما را کشتند، نتیجه انحراف بود.
درویش و درویشبازی، برنامه انگلیس برای تداوم استعمار است
ایشان تصریح کرد: مسئله درویشی، درویشبازی و بوق من تشاء یک اندیشه نیست، هیچ جایش عرفان نیست، عین عرفان را هم بلد نیستند، این انحراف است، این دکانی است که دشمنان ما درست کردند، تمام فرقههای درویشبازی در کشور ما بعد از جریان تحریم تنباکو بهوسیله مرحوم آیتالله میرزای شیرازی و نمایش اقتدار روحانیت و دین و مذهب درست شد، بعد از لغو قرارداد رژی که انگلیسها دیدند برای استعمارشان، روحانیت و دین، یک قدرت مانع عظیم است، مسئله انحراف بهعنوان کجراهه دادن دین را از طریق درویشبازی و بوق من تشاء و گیس و سبیل راه انداختند.
این دراویش گنابادی نیستند، ملاسلطانی اند
آیتالله علمالهدی، مؤسس جریان درویشی گری را «ملاسلطان» بیان کرد و گفت: مروج درویشبازی و حامی جریانها و فرقههای درویشی در طول تاریخ گذشته نظام ستمشاهی در دوره قاجار و سلطنت پهلوی، رجال سیاسی دستنشانده انگلیس و بعد هم آمریکا بودند، اینها مروج درویشبازی بودند؛ دراویشی که میگویند گنابادی، اینها اسمشان گنابادی نیست، اینها دراویش ملاسلطانی اند؛ اخیراً برای عوض کردن خط که این جریان انحرافی، آن جریان دستساز انگلیسی که تحت حمایت رجال سیاسی دولت سلطنت پهلوی بوده، راه را گم کنند، خود را بهجای درویش گنابادی جا زدند.
ایشان یادآور شد: ملاسلطان عنصری بود که او را ساختند، پرداختند، آوردند اینجا و در روستای بیدخت گناباد مستقر شد و این جریان را راه انداخت، رجال سیاسی قاجار از قبیل مقبول السطلتنه راه افتادند به خراسان، به روستای گناباد میرفتند به خاطر اینکه یک محور عرفان و دلدادگی به مقام حق پیدا کردند و به این وسیله، ترویج شد، با حمایتی که افراد جاسوس انگلیسی انجام دادند، اصل این جریان را ملاسلطان راه انداخت و رهبری این فرقه بهصورت موروثی قرار گرفته، این چطور عرفانی است که وقتی خودش به درک میرود، پسرش میشود قطب عرفان و مرشد؟ این جز یک رهبری دستساز انگلیسی در شکل موروثی نیست، این جریان انحراف است.
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی اضافه کرد: از دل این انحراف در قضیه گلستان هفتم چند شب پیش تهران، جریان اغتشاش، آشوب، بلوا و اجرای برنامه سیاسی دشمن در داخل کشور و ضربوجرح مردم صورت گرفت، این آشوبها آشوب معمولی نیست، تصادفی نیست، برنامهریزی آمریکا و انگلیس است. «مرگ بر آمریکا»