عصر ایران؛ کاوه معینفر - همیشه بعد از اهدا جوائز جشنواره فجر اعتراضها و گلایهها شروع می شود، به جایزه ای که نبرده اند، به زحمتی که کشیده اند، به خوردن حق فیلمی که ساخته اند و ... اما جشنواره امسال یک نکته مهم داشت، هم جایزه نبردهها معترضاند هم جایزه بردهها !
یک مرور ساده میکنیم، هومن سیدی جایزه سیمرغ بهترین فیلم هنر و تجربه را می گیرد و وقتی پشت میکروفن می ایستد می گوید: اصلا نمیدانستم چنین جایزه ای وجود دارد! من می گویم من جایزه ام را از شما مردم گرفتم.
کامبوزیا پرتوی بعد از دریافت جایزه سیمرغ بهترین فیلمنامه گفت: قبل جشنواره گفته بودم شب اختتامیه داوران شام خانه ما، ولی حالا می گویم حق سعید آقاخانی دیده نشد و داوران بازی او را ندیدند. از این بازیگر می خواهم روی صحنه بیاید تا این سیمرغ را به او هدیه دهم.
هومن سیدی هم که مشترک با پرتوی سیمرغ فیلمنامه را هم گرفته بود اضافه کرد: ممنون و سپاسگزارم. کمکم داشتم فکر می کردم جشنواره را اشتباه آمدم و مراسم در سالن بغلی برگزار می شود.
ابراهیم حاتمی کیا بعد از دریافت جایزه بهترین کارگردانی به صورت مشترک با بهرام توکلی از دست وزیر فرهنگ و اشاد اسلامی گفت: « امثال رشیدپور واژه هایی می سازند که به آن انتقاد دارم. از صدا و سیما و شبکه های سه و دو به خدا شکایت می کنم. از تلویزیون شکایت دارم که فیلم های من را ۳۰ بار پخش می کند اما وقتی می خواهند کسانی را دعوت کنند تا این فیلم ها حرف بزنند ژست اپوزسیون میگیرند. اگر خانه سینما به محل کارآفرینی تبدیل شود، من کارآفرینم چراکه یک سال رزق به آنها رساندم. حاج قاسم با این فیلم گریه می کند و اوف دارد به کسی که این فیلم را کمدی خواند.این نگاه واقعا زشت است برای این مملکت.»
موضوع شخص خاص یا جریان مشخصی نیست ولی طبیعتا کسی یا گروهی که از جشنواره جایزه ای دریافت می کنند باید راضی باشند و از اینکه فیلم و زحمت آنها مورد توجه و تقدیر قرار گرفته است خوشحال، اما گویا قواعد بازی در جشنواره فجر کاملا برعکس تمام جشنواره های دنیاست، هم جایزه برده اند هم ناراضیاند!
واقعا پسزمینه این رفتار تمامیت خواه چیست؟ چرا هم جایزه می گیرند هم اعتراض می کنند؟ آیا برای فرافکنی باید اعتراض کنم تا باشم؟ احتمالا به دلیل اینکه آنچنان که انتظار داشته اند و به آن تعداد که میخواستند به آنها جایزه نداده اند! یا این اعتراض برای به حاشیه کشاندن مسائل دیگر است؟ یا یک ترفند تبلیغاتی برای مطرح کردن فیلم است؟چرا میکروفن جشنواره را با تریبون های دیگر اشتباه می گیرند؟
در جشنواره های جهانی بعد دریافت جایزه دلخوریهای شخصی یا گلایههای فیلمسازی جایی از اعراب ندارد و عملی دور از شان هنر است، اگر کسی از پشت این تریبون اعتراضی می کند به مسائلی است که دامن بشریت را گرفته و از این راه می خواهند قدمی بیشتر جهت اصلاح آن برداشته شود، مانند نابودی محیط زیست یا تبعیض نژادی و جنسیتی یا نمونه اخیر اعتراض به تعرض در محیط سینما و ...
بهر حال هر جشنواره ای در هر جای دنیا قواعدی دارد و هر کس که پذیرفت در جشنواره شرکت کند باید این قواعد بازی را رعایت کند، دقیقا به مانند آنست که تیم کشتی ما در المپیک در دو وزن طلا بگیرد و در مابقی وزنها جایزه ای نبرد آیا منطقی است زمان دریافت مدال طلا بجای خوشحالی کردن، از ناداوری و نارضایتی خودمان راجع به ما بقی اوزان حرف بزنیم؟
این نوشته در دفاع از عملکرد جشنواره فجر یا تیم مدیریتی آن نیست- که بسیار هم نقد بر آنها وارد است- بلکه بیشتر تلنگری به سینماگران، هنرمندان و روشنفکران کشور است که در هر جشنواره ای که حضور داشتید موقع دریافت جوایز فقط باید خوشحال باشید، مابقی عکس العمل ها بازگو کننده شناخت و درک اشتباه شما از موقعیتی است که خودتان متقاضی شرکت در آن بوده اید.
با صراحت باید پرسید: ابتدا که فیلم را به جشنواره می دهید تا پذیرفته می شود دل و دستتان می لرزد، وقتی که پذیرفته شد تا اعلام کاندیدها در درونتان آشوبی برپاست، حالا که کاندید شده اید و جایزه هم برده اید دیگر چرا حالتان خوب نیست و خوب نمی شود؟ بعد از این چه می خواهید؟ این یک جشنواره است و شما هم جایزه اش را گرفته اید دیگر چه؟ باید توضیح واضحات داد که جشنواره های سینمایی همین است یا جایزه می بری یا نمی بری.
این قضیه فقط به جشنواره ختم نمی شود در تمام سال سینمای ایران با پارادوکسی اینچنینی رو به رو است، فیلم اکران نمی گیرد اعتراض میکنند، اکران می گیرد هم اعتراض می کنند، به زمان آن یا نحوه اکران یا... حتی وقتی بهترین زمان اکران سال یعنی اکران عید را می گیرند باز اعتراض می کنند که چرا فیلم ما را با فلان فیلم اکران کرده اید؟ چرا به ما 10 سینما داده اید به آنها 100 سینما، چرا فلان یا بهمان و ...
کمی موشکافانه به اطرافمان نگاه کنیم در مابقی رشته های هنری یا حتی در شغلها و فعالیتهای دیگر جامعه هم این همه رنجش و گلایه را میبینیم، حال این پرسش خودنمایی می کند آیا کسی به این اعتراض ها و ریشه های آن فکر میکند؟ مدیریت کلان کشور تحقیق و پژوهشی در این زمینه انجام داده که ریشه این اعتراضها در چیست؟ برنده های معترض و شاکی، نشان از یک بیماری است، باید برای آن فکری کرد.
هنرمندان ما همیشه معترضند