عصر ایران؛ مرتضی مونسی- حرف های خانمی که در شبکه استانی یزد، توصیه هایی برای زنان کرده بود، نقل محافل و شبکه های اجتماعی شده است. او در این برنامه خطاب به زنان می گوید: اگر می خواهید در دل شوهران تان جای بگیرید، هر از گاهی تشتی پر از آب یا شیر کنید و پاهای او را ماساژ دهید، با حوله خشک کنید و بوسه ای بر آن بزنید.
همان طور که پیش بینی می شد، فیلم این حرف ها به سرعت در شبکه های مجازی دست به دست شد و موجی وسیع علیه آن شکل گرفت.حتی صدا و سیمای یزد هم بابت پخش این سخنان از تلویزیون عذرخواهی کرد.
واقعیت تلخ این است که بسیاری از ازدواج ها در ایران، نه عاشقانه شکل می گیرد و نه عاشقانه ادامه می یابد. با تأسف فراوان می توان گفت که زندگی های مشترک امروزی، عمدتاً شکل معامله گرفته اند و یا به این خاطر ازدواج می کنند که بعد از سال ها تجرد، باید طبق رسم اجتماعی ازدواج کنند تا به قول معروف، سر پیری کسی باشد که یک لیوان آب دست شان بدهد.
در ازدواج هایی که زن می خواهد مرد را تحت سلطه خود در آورد و مرد هم حتی قبل از ازدواج در اندیشه کشتن گربه دم حجله است، روابط خانوادگی بر اساس فرمول قدرت شکل می گیرد که در که در آن، هر کدام از زوج ها سعی می کنند دیگری را کنترل کنند. اینجاست که مفاهیم احمقانه و البته رایجی مانند مردسالاری و زن ذلیلی شکل می گیرد و کل زندگی مشترک را در یک ادبیات غیرعاشقانه تعریف می کند.
زندگی های مشترک کنونی را ببینید؛ اغلب شان بر اساس تسلط یکی از همسران بر دیگری شکل گرفته است یا در بهترین حالت، وضعیت توازن قوا برقرار است و جنگ سرد!
بدیهی است که عشق در چنین وضعیتی، محلی از اعراب ندارد و چیزهایی مانند هدیه گرفتن و بیرون رفتن و جشن سالگرد ازدواج و مهمانی های خانوادگی و ... رویکرد مناسکی و آیینی دارند.
حال اگر به زنی که زندگی او و همسرش بر مبنای منافع، سلطه وکنترل طرفینی پیش می رود، بگویند که برو و پاهای شوهرت را در تشت آبی بگذار و ماساژ بده و خشک کن و بوسه ای هم بزن، حتماً واکنش نشان خواهد داد و خواهد گفت که با این کار، سلطه او بر من بیشتر خواهد شد.
قطعاً اگر در آن برنامه، برعکس این موضوع نیز گفته می شود و مردان به شستن پای همسران شان توصیه می شدند، باز هم واکنش ها منفی بود و مردها می گفتند که فقط همین مان مانده است که پای زنمان را بشوییم و او را پر رو تر کنیم!
اما زن و مردی که همدیگر را عاشقانه دوست دارند، دل شان برای هم نه تنها می تپد که می لرزد، عشق را با ایثار برای همدیگر معنی کرده اند، دلتنگ یکدیگر می شوند، به خاطر درد یکی، درد در تمام وجود دیگری پراکنده می شود، هر دو می کوشند در خوشحال کردن هم، از یکدیگر پیشی بگیرند، خیلی راحت می توانند در خلوت عاشقانه شان، پای دیگری را بشویند، ماساژ دهند، خشک کنند، ببوسند و به همدیگر آرامش دهند. عشق که باشد، نه آن که پای دیگری را می شوید ، احساس می کند که در موضع پایین تری قرار گرفته و نه دیگری حس تسلط و تفرعن پیدا می کند.
مشکل اصلی زندگی های مشترک امروزی، این است که به قول دکتر ویلیام گلاسر، اسطوره روان شناسی آمریکا و بنیانگذار تئوری انتخاب، همسران می خواهند همدیگر را کنترل کنند و این کنترل گری، دیگر جایی برای عشق باقی نمی گذارد. عشق هم که نباشد، این طلاق است که سکه رایج می شود، بعضی ها با طلاق قانونی از هم جدا می شوند و بسیار بیشتر از آنها، با طلاق عاطفی، دل هایشان را از هم جدا می کنند و در خانه های مشترک شان، سنگر بندی می کنند تا روزی که مرگ، آنها را از هم "رها" کند.
متاسفانه زندگی ها عاشقانه شروع نمیشه که عاشقانه ادامه پیدا کنه.
حالا یک نفر هم چنین اظهاری کرده چرا برخوردها اینجوریه
نکته در چیزی که عصرایران گفته
عشق یعنی صبوری
بوسیدن پای کسی بسیار عمل زشت و تحقیر آمیزیه چه عشق باشه چه نباشه.یعنی طرز فکر ماها نباید درست بشه؟
كه آمار طلاق بالا نرود؟
خيلي خنده داره.واقعا راهكار ديگه اي نداشتيد
حواسمون باشه بسیاری از توصیه ها حکم دستورالعمل برای مشاوره ای خصوصی رو داره که بسیاری از مواقع هم فقط به یکی از زوجین گفته میشه و چه بسیاری از این جنس احکام که در بهترین جوامع هم اگر عمومی و برای همه گفته بشه نتیجه ای بهتر از خشم و انزجار اون اجنماع رو نخواهد داشت.
شما دیگه چرا خخخخ
عصر ایران حرف حساب هم بلده !
بسیار تقدیر و تشکر میشود از این رویکرد خانواده محور و اخلاقی
لطفا در همه مواضع تون همینطور منصف و غیر سیاست زده بنویسید !
حرف دلم رو گفتی
ازدواج معامله نیست
خیلی کاسب معاب شدیم ما
مثلا چرا توصیه به ازدواج با دختران کم سن و سال یا بهتر بگویم کودکان بوده آیا این به دلیل کنترل بیشتر بر آنان نبوده البته دلایل بسیار دیگر میتوان مثال زد
بجز تاسف برای نویسنده این مطلب حرف دیگری باقی نمی ماند
زن و مرد اگر عاشقانه همدیگر رو دوست داشته باشند، این کارها براشون لذت بخش هم هست...
الان همه به دنبال این هستند که چطور شوهر خوب داشته باشیم، مادر شوهر خوب داشته باشیم؟!
اما کمتر می بینم کسی بیاد بگه، ای کاش بهترین عروس یا داماد برای این خانواده باشم !!
همه چیز شده منفعت طلبی و راحت طلبی ...
متأسفانه امروز در قالب حقوق زن و برابری زن، دارن زندگی ها رو تبدیل به خودخواهی و پلیسی رفتار کردن زن و مرد میکنند.
تو این زمینه هم مقصر اصلی دولت و مجلس و رسانه ملی هستند...
آسایشی بالاتر از عمل به تعلیمات اسلام نیست. اون کسی که میگه اسلام ضد زن هست، چیزی از اسلام متوجه نشده.
همین اسلام و علمای اسلام رو برید بخونید چگونه با همسران شون رفتار میکردند.
همین اسلام میگه بوسیدن دست همسر از روی محبت جایز و مستحب هست.
علامه طباطبایی رو ببینید که در فراق همسرشون سالها گریه شدید میکردند..
و از همه عاشقانه تر برید زندگی شهدا رو بخونید تا عشق اساطیری رو در واقعیت پیدا کنید...
اگر نه، برید سراغ همین آموزه های غربی که زندگی مشترک را در حد یک سرویس نیازهای جسمی پایین آوردند...
به اسم حقوق زن و برابری زن و مرد ...
واقعا عالی
خیلی موافق نوشته هاتون نیستم.
کارشناس تلویزیون باید این توصیه رو برای هر دو می کردند اگه واقعا عشق منظور بود. ولی برخی اصلا برای زن ارزش قایل نیستند که حقوقی هم دارند. طبق همین نوشته شما هم زن باید به فکر نیازهای مرد باشه. کلا در جامعه ما به زن نگاه ابزاری میشه که وظیفه اش بدنیا آوردن بچه مراقیت از فرزندان و برآوردن نیازهای مرد هست. ضمنا نوع ابراز عشق برای هر طرز تفکری فرق می کنه ایشون شاید نهایت عشق رو در تشت شیر و بوسیدن پا می دونن چون بیشتر از اون ندیده. شاد باشید
انتظار از عصرایران بیشتر بود
آقا لمیده شما برو یه تشت...
خود همین بکار بردنِ لفظ آقا بیانگر همه فلسفه سخنان آن خانم بود.
متاسفانه 90 درصدازوداجها در ایران یک معامله دوطرفه است اگر شغل خوب درامد خوب و استطاعت مالی برای قول یک مهریه بالا را داشته باشی میتوانی زن بگیری و اگر هم یک زن ظاهری داشته باشد میتواند شوهر کند این خلاصه ازدواج در این کشور است و خودمان را هم گول میزنیم که شریک زندگی داریم ؟؟؟
و برگترین اشکال این کار هم فریب خود است که به ان عادت کردیم و ادای همه چیز را خوب در می اوریم ادای عشق ادای همسر خوب ادای همسر فداکار ادای یک پدر یا مادر خوب ولی پای مهریه و پول که وسط میاد پدر همدیگرو در می اوریم و اونجا تازه میبینیم که همش کشک بوده !!!!!
باور کنید برخی از زوج های غربی در عشق ورزی و کامیابی خیلی جلوتر از ما ایرانی ها هستند.
فقط کافیست آمار طلاق ما ایرانی ها را یک نگاهی بیندازید.
بماند از این که حرف ها مقطع شده بود و شاید در این میان یا قبل و بعد آن حرف هایی مطرح شده بود که با موضوع مرتبط بود.
نکات رک و صریح بودند.
البته اگر در جامعه امروزی عشق در زندگی مشترک رنگ نباخته باشد لعنت بر چشم و چشمی
این یک واقعیت در زندگی مشترک است.... متاسفانه
متاسفانه نظام تبلیغی جامعه امروز اعم از مجازی ، شبکه های ماهواره و فیلم های سینمایی به جای تبلیغ به عشق و فداکاری خودخواهی و حسابگری در مقابل همسر رو تبلیغ می کنند. متاسفانه دختران جامعه امروز به جای عشق ورزیدن به همسر و کودکان تمرکزشون به رفتن ورزشگاه و چهارشنبه های سیاه و سفید شده.
ازدواج ها هم با این پیش زمینه منفعت طلبی تبدیل شده به ازدواج های مسخره
برای همین اگه حرفی زده بشه که در ظاهر نفعی برای آقایون داشته باشه یه عده درنقش دفاع از حقوق زنان سریع موضع میگیرن و آقایون رو متهم میکنن که به خانوما به عنوان یه کلفت نگاه میکنن
اگه هم حرفی زده بشه که در ظاهر نفعی به خانوما برسه هم بالعکس،آقایون سریع میگن خانوما میخوان سوار ما بشن و...
و البته با همون پیش زمینه منفعت طلبی یکی واقعا تبدیل به کلفت میشه یکی هم ازش سواری گرفته میشه.....................
مشکل از طرز نگاه به زندگی و ازدواج هست.
چطور ممکنه آدم کسی رو دوست داشته باشه و اصلا برای محبت کردن بهش برنامه ریزی لازم داشته باشه و نقشه بکشه عشق و محبت واقعی و دوطرفه در لحطه لحطه زندگی لبریز و جاری میشه از هر راهی برای به ارامش رسوندن همسر استفاده میشه امیدوارم همه چنین عشقی رو تجربه کنن و کمتر به منافع مادی و اجتماعی ازدواج فکر بشه