صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۵۸۹۱۸۶
تعداد نظرات: ۴۴ نظر
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۴ - ۰۸ بهمن ۱۳۹۶ - 28 January 2018

ببار ای برف...

پس ببار ای برف! شهر تشنه، شهر آلوده، شهر عبوس با مردمان خسته به تو نیاز دارند. ببار ای برف! شهر سیاه به تو نیاز دارد تا جامه سپید بپوشد.

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- و سرانجام برف بارید و امسال بیش از هر سال قدر برف را می دانیم و باید بدانیم. چرا که کابوس خشک سالی بیش از هر زمان دیگری سایه انداخته است. بیش از هر سال دیگر آلودگی هوا را احساس کردیم و همه به روشن ترین بیان گفتند تنها باد و باران می توانند نجات مان بدهند و حالا برف باریده است.

این که در شهری کوهپایه‌ای و پر از خاطرات سفید برفی به خاطر بارش برف ذوق کنیم خود از این واقعیت حکایت می‌کند که مدت ها از این نعمت محروم شده بودیم.

پس ببار ای برف! شهر تشنه، شهر آلوده، شهر عبوس با مردمان خسته به تو نیاز دارند. ببار ای برف! شهر سیاه به تو نیاز دارد تا جامه سپید بپوشد.

ببار ای برف. تو دیگر واقعی هستی و مثل فضای مجازی بلای جان کسانی نخواهی شد. ببار ای برف. به خاطر تو مدرسه ها تعطیل شدند و این خوش ترین خبر است برای بچه هایی که مثل محکومان باید بهترین ساعات عمر خود را پای آموزه هایی تلف کنند که در دنیای امروز چندان به کار نمی آید.



ببار ای برف. تا کودکان ما از این خانه های کوچک بیرون بیایند. چرخی بخورند و رقصی کنند و گلوله های برفی را به سوی هم پرتاب کنند.

برف که می بارد یادمان می آید که زندگی زیباست و به یاد شعر سیاوش کسرایی می افتیم:

برف می بارد

برف می بارد

به روی خار و خاراسنگ

کوه ها خاموش، دره ها دل‌تنگ..

تا می رسد به آنجا که

آری، آری، زندگی زیباست

زندگی آتشگهی دیرَنده پابرجاست 

گر بیفروزیش

رقص شعله‌اش

در هر کران پیداست

ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست...

ببار ای برف تا بدانیم گناهی بزرگ تر از خاموشی نیست. ببار که بر این دیار غبار دروغ نشسته است. برف، مثل حقیقت سفید است و دروغ از بس که بی فروغ است سیاه. برف اما انگار خود حقیقت است. منتها حقیقت هم گاهی یخ می زند مثل برف...

سال ها پیش یکی از بستگان که در دوره آموزشی مربی یی که از خاور دور آمده بود- در یکی از معابد آن دیار خدمت می کرد - خاطره جالبی تعریف می کرد و می گفت: این خانم داشت تکنیک هایی را یاد می داد که ناگاه چشمش به بیرون پنجره افتاد و دید برف می بارد. مثل کودکی پنجره را گشود. گریست و عذر خواست و به حیاط مجموعه دوید تا برف را از نزدیک لمس کند. تا به حال انگار برف ندیده بود.

کم نیستند مردمانی که برف را از نزدیک ندیده اند و نمی بینند. دکتر الهی قمشه ای می گفت این برف نیست که می بارد الماس است که از آسمان می افتد و اگر این تعبیر را صرفا شاعرانه می دانید کافی است برف را در زیر میکروسکوپ تماشا کنید تا ببینید چه قدر زیبا و دقیق و مهندسی شده است.

ببار ای برف. تا ایدیولوژیک‌ترین تلویزیون دنیا هم ناچار شود دقایقی دست از نصیحت مستمر خلق بردارد و از زیبایی هم بگوید. ببار تا جوان همسایه بتواند در روز فرد اتومبیل نمره زوج خود را به خیابان ببرد و دل‌خوش باشد به این که دوربین‌های پوشیده از برف قادر به ثبت تصویر نمره او نیست! اگر هم باشد خود ماشین پوشیده از برف است. دوستی می‌گوید این بخش را حذف کن. بد آموزی دارد و من می گویم این تخلف اندک هم سهم جوانی که یک هفته است حسرت می خورد کاش من کارمند حسابداری شرکت نفت بودم تا 100 میلیارد را برمی داشتم!

بارش برف دیگر امری فانتزی نیست تا فقط شعر بسراییم و برف بازی کنیم. وقتی می‌شنویم نرخ متعارف برداشت از آب‌های زیر‌زمینی در دنیا 25 درصد است و ما بالای 50 درصد برداشته‌ایم. گاه حتی 75 درصد و می‌ترسم بنویسم گاه از این هم بیشتر. پس به  بارندگی و برف و باران بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم.

سال ها پیش وقتی اول بار خاطرات اسدالله عَلَم را می‌خواندم از این همه اشاره به باریدن باران در فلان روز تعجب می‌کردم. بعد تر دانستم با تربیت خان‌زادگی و پیوند با زمین و باران و اهمیت بارش ارتباط دارد. برف به یادمان می‌آورد که در سرزمینی خشک زندگی می‌کنیم و این که خشک‌سالی می‌تواند حیات مُلک و ملت را به خطر اندازد. پس توجه به باران و برف هرگز امری فانتزی نیست. خشک‌سالی می‌تواند تمامیت ارضی ایران را هم تهدید کند. ما به باران به برف و به بارش و آب بیش از هر زمان دیگری در طول تاریخ این سرزمین نیاز داریم و قضیه فراتر از جنبه‌های رمانتیک آن است.

یادمان نرود که هوای آلوده داشت خفه‌مان می‌کرد. پس برف یعنی نفس‌کشیدن. یعنی خود خود زندگی و همان دستی که دستی را که داشت گلوی‌مان را می فشرد کنار زد.

برف در تهران و کلان‎شهرها را می‌گویم و می‌دانم که این سرما به کام زلزله‌زدگان خوش نمی‌نشیند اما اینجا هم یادمان می‌آید که برف در سر پل ذهاب هیبت مخوف خود را به رخ می‌کشد پس باید دوباره به فکر آنها بیفتیم. پس ببار ای برف تا یادمان باشد در غرب سوز سرما با هم‌میهنان ما چه می‌کند و اگر این روایت تلخ نمی‌شد از سارینای کوچک هم می‌گفتم...

میان ما و طبیعت آن قدر فاصله افتاده که برفی باید ببارد تا به خود آییم و بدانیم این همه قیل و قال بهانه است و اصل زندگی جای دیگری جاری است.

بزرگانی که خشک‌سالی را نشانه دورشدن مردم از دین‌داری می‌دانستند نیز به قاعده از دیدن برف و بارش خرسند شده‌اند و از حجم نگرانی‌شان کاسته می‌شود چون با این نگاه هم بارش برف اتفاق خوبی است و دغدغه‌ها را رفع می‌کند.

ببار ای برف...مرا به خاطرات کودکی می‌بری. به یاد اولین کارت‌پستال که یک منظره برفی بود و امضای معلم هنر در دبستان زمان - محمد رضا شریفی نیا- پشت آن...

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۴۴
در انتظار بررسی: ۱۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۲۰:۳۹ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۹
دادا مخصوص تهران نوشتی، خوشبحالتون جای ما که برف نمیاد
ناشناس
۰۹:۵۰ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۹
حبیب عزیز هرگز کسانی را که تو را اذیت کردند مردم فراموش نمی کنند. خوشحال باش که در تاریخ ماندگار هستی و فقط این مهم است
رمضان
۰۹:۳۶ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۹
چقدر رمانیک اما واقعی و زیبا و پر از امید .
ناشناس
۰۸:۳۶ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۹
خانمها حجابشونو رعایت کردن برف اومد
ناشناس
۲۲:۵۹ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
عالی بود. آگه به دور از چپ و راست و حساب سود و زیان و انگ زدن آنرا مطالعه کنید حرف دل بود و سیال و زیبا. مرحبا
ناشناس
۲۰:۲۶ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
همه عالی بود به استثنا آوردن اسم معلمت ، اسم آن شخص کذا.
ناشناس
۱۹:۳۵ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
با آهنگ زمستون از زنده یاد افشین مقدم ترانه سرایی سعید دبیری و تنظیم زنده یاد واروژان. با اینها زمستونو سر میکنم
بزرگوار
۱۹:۳۴ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
طبیعت کار خودش رو انجام میده یه روز آفتاب یه روز برف خوبیش به اینه که بین هیچکی فرق نمیزاره چه پول دار چه بی پول چه عالم چه نادان شاید روزی برسه که تو این قصه برف و آفتاب دیگه خطی از تازیانه سرما بر تن کودکان نباشه و خوب هزاران ای کاش دیگه
امیر
۱۸:۵۸ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
سلام - به نویسنده این مطلب بعه عنوان یک ایرانی وطن دوست توصیه میکنم با انصاف بیشتری بنویسد . مشکلات زیاد است و لی عمده مشکات ریشه در فرهنگ ارانی جماعت دارد . دقت کن دوست من با نگاهی عمیق تر متوجه خواهی شد که در این دیار انسانهای پرکار که همه تقصیرها رو به گردن دیگران نمیاندازنداندک هستند و نیم نگاهی به خودشان نیز دارند که کار کنند و غرغر نکنن و امثال شما هم در شیپور سیاه نمایی انها میدمید . ای کاش که نویسندگانی داشتیم که بذر نامیدی پخش نمیکردند
خویی
۱۶:۱۱ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
باریدن برف نعمت است امکانات امداد رسانی نکبت
rager
۱۵:۵۴ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
زیبا از لحاظ باریدن برف و اندوهگین از بابت نکته ای که گفتی واسه همه بی سر پناه ها هم فکری بکنید چه انسان و چه حیوان
مرسی عصری جون
ناشناس
۱۵:۳۵ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
برخی کامنت ها تعجب آوره. مطلب بسیار احساسی و زیبایی بود! دست شما درد نکنه. نقل قول: "ببار ای برف. تا کودکان ما از این خانه های کوچک بیرون بیایند. چرخی بخورند و رقصی کنند و گلوله های برفی را به سوی هم پرتاب کنند.
برف که می بارد یادمان می آید که زندگی زیباست: آری، آری، زندگی زیباست. "
ناشناس
۱۵:۱۶ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
فقط نمیدونم چرا چند سانتی متر برف باعث قفل شدن ابر شهر چند میلیونی میشه ! ما هم برف ندیده .........
مهری
۱۴:۵۲ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
جای حبیب محبیان خالی.....

ببار ای برف
ناشناس
۱۴:۳۳ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
برف سنگینی اومده
چقدر همه آدم هایی که پناهگاهی گرم دارند خوشحالند و خدا را شکر می کنند.
بی سر پناهان اما چگونه؟
پرندگانی که جمعیت زیادی از آنها شب را به صبح نمی رسانند مثلا همین یاکریم ساکن در بالکن خانه همش با خودش فکر می کند آیا او هم تا صبح خواهد ماند و فردا را خواهد دید؟ معلوم نیست.
اما این یاکریم نمی داند که این یکی از راحت ترین روش های خدای کریم برای کنترل جمعیت آنهاست.
آنها که در تصادفات کنترل جمعیت نمی شوند. در کشتی نمی میرند. در برخورد راه آهن از آنجا عبور می کنند و لبخند می زنند و باز هم نمی میرند. سرطان هم بعید است سراغشان برود. از زلزله هم باکی ندارند هر چقدر ریشترش بالا باشد فرقی به حالشان ندارد شاید هم بیشتر اوج می گیرند و خرکیف می شوند. فقط آلودگی هوا می ماند که آن هم اگر یک ذره عقل خدا به آنها می داد اصلا به شهرها نمی رفتند چه رسد به شهرهای کلان. اما دریغ از ذره ای...
سرما خوردگی هم سراغشان نمی رود به جز یک بار. همان بار که خیلی سرما می خورند، در سرما یخ می زنند می میرند بدون اینکه سرفه ای تند کنند. کارشان به دکتر و بیمارستان و شربت اکسپکتران یا گایافنزین یا ادالت کولد یا هر قرص سرماخوردگی کودکان یا بزرگسالان هم نمی کشد. اصلا خودشان هم نمی دانند بزرگسالند یا خردسال...
علی
۱۴:۳۳ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
تا برف تو تهران بارید شما دست به قلم شدید. به خدا ایران فقط تهران و بیابونای مرکز کشور نیست. شما رسانه ایران هستید یا تهران و بیابانهای مرکز کشور؟
عصر ایران دوست عزیز. اخبار ما منحصر به تهران نیست. برخی از همکاران دورکار ما هم در شهرهای دیگر مانند کرج، اهواز و همدان مستقر هستند و چنان که از مطالب سایت یا کانال پیداست اخبار دیگر استان ها هم کاملا نمود دارد. در این فقره البته نویسنده بر پایه مشاهدات خود از برف تهران نوشته است.
ميلاد
۱۴:۱۸ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
سلام خوش بحالتون خوش باشين با برف تهران اقاي خدير برف براي من خاطرات بچگي و برادر و پدري كه خيلي خيلي خيلي وقته نديدمشون يكيشون بخاطر مسافت يكيشون بخاطر اينكه نمي خواد منو ببينه فداي سرت خيلي عشقي اقاي خدير
ناشناس
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
خداروشکر کنید شمال ایران داره برف میاد. جنوب ایران وضیعت بازش افتضاح هست.کسی هیچ حرفی نمیزنه.واقعا وضیعت خرابه آلودگی ما رو نابود کرده.
ناشناس
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
عصر ایران این همه یاس و نامیدی نده
عصر ایران نامیدی؟ امید بود که...
ناشناس
۱۳:۴۷ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
متن زیبا بود ولی یه کم قاطی پاتی...
محمد
۱۳:۴۳ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
شهر عبوس،شهر سیاه، مردمانی خسته و.....
یک نمونه از این ادبیات را در کشور های دیگه اگه پیدا کردید
اگه عصر کشورهای دیگه مثل عصر ایران بود جایزه دارید
علی
۱۳:۳۸ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
من هم موافقم عصر ایران خیلی دیگه داری همه چیز رو سیاه جلوه می دی.حالم بد شد.
عصر ایران مطلب درباره سفیدی برف بود. کدام سیاهی؟!
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۳:۵۱ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
یه ساندیس بزن حالت جا میاد.
ناشناس
۱۳:۳۳ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
کلا عصری دنبال سوءاستفاده کردن است تا همه چیز را به یک چیز وصل کند آنهم ولنگ و وازی
علیرضا
۱۳:۳۰ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
احسنت
علیرضا
۱۳:۳۰ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
احسنت
ناشناس
۱۳:۲۹ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
شهری با مردمان عبوس
ناشناس
۱۳:۲۷ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
از شهردار تهران چه خبر؟ الان اگر قالیباف بود خودتون رو خفه کرده بودید و فریاد وا اسفا سر داده بودید کاش کمی آزاده مرد بودید
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۴:۴۶ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
اجازه بده اثرات بلایا و مصیبت هایی که امپراطوری آقای قالیباف برسر این شهر و مردمانش درآوردند به پایان برسه (که با تفکراتی مانند شماها هیچ وقت این مردم و مملکت روی خوش نخواهند دید) آن وقت برای شهردار جدیدی که هنوز یکسال از آمدنش نیامده، اینجور خوشمزگی کنید.
ناشناس
۱۳:۲۴ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
نبار خواهشا نبار تهران قفل شد
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۵:۰۰ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۹
بشه ! یكی دو روزم چند ساعتمون تو ترافیك صرف شه ! چی میشه !؟!!؟
ناشناس
۱۳:۲۱ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
امروز همه به هم لبخند می زدند خدایا شکرت همه کارهامون به تو می سپریم همه رو روبه راه کن ازجمله خلاق مارو
رضا
۱۳:۱۱ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
چه زیبا تصویر دل ما رو کشیدی آقای مدیر!
ناشناس
۱۲:۵۹ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
چرخی بخورند و رقصی کنند!
شما می خواهید از هر موقعیت برای رقصیدن استفاده کنید؟ چه تصویب برجام باشد جه باریدن برف
درد و مشکل شما فقط رقصیدن و نوکری کردن برای غربی ها است
پاسخ ها
قاسم
| |
۱۳:۲۲ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
از کی تا حالا چرخیدن و رقصیدن برای نوکری غربی ها شده . با این اوصاف اولین غربزده شخص مولانا بوده است
محمد
| |
۱۳:۳۵ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
چه ذهنِ مریضی داری..
ناشناس
۱۲:۵۵ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
بابا دیگه اینقدر سیاه نمایی نکنید انرژی منفی ندید! همش نکبت و نق زدن!
ناشناس
۱۲:۵۲ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
اون ۵۰ درصد برداشت آب زیرزمینی را از کجا اوردید ؟ تمام دشتهای مهم کشور ممنوعه هستن به عبارت دیگر بیلان منفی دارند و ما داریم از ذخیره استاتیک آب برمی داریم یعنی خیلی بیشتر از ۱۰۰ درصد . ذخیره استاتیک تمام شدنی است .اتفاقا برف بهترین تغذیه کننده آبخوانهاست . فقط کاشکی با نمک پاشیدن آنها رو شور نکینم کاشکی دولت امروز و فردا را تعطیل می کرد و اجازه میداد برفها خود به خود آب شوند و با نمک پاشی اونها را حیف نمی کرد. هزاران تن نمکی که الان توی جاده ها و شهرها ریخنه شده که اینها می مونن و تمام آبها را شور می کنن
ناشناس
۱۲:۵۲ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
ببار ای برف , ببار ای برف سنگین بر مزارش

ببار ای برف , ببار ای برف غمگین بر مزارش

به من میگفت برفو دوست داره

به من میگفت اگه آروم بباره

به من میگفت این برف زمستون

همینکه آب شه اونوقت بهاره

ببار ای برف , ببار ای برف سنگین بر مزارش

ببار ای برف , ببار ای برف غمگین بر مزارش
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۹:۱۲ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۹
خدا رحمت کند حبیب را
ناشناس
۱۲:۴۶ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
آرزوی شادی برای تمام مردم کشورم...
امید
۱۲:۳۶ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
خدا دلش به مردم سوخت وگرنه ...
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۳:۴۹ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
اینقدر سیاه نمایی میکنی که در توصیف سفیدی برف نیز از سیاه نمای استفاده میکنی بلای فضای مجازی مگه کسی میتونه منکر این بلا در بعضی امور بشه در هر حال برف خیلی خوبیه انشاءالله باز هم بیاد
ناشناس
| |
۱۳:۵۳ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
یکی می گفت خدا این یه ذره برف و بارون را هم برای جک و جانورها می فرسته.
تعداد کاراکترهای مجاز:1200