عصر ایران - طرح ترافیک تغییر می کند و این، موضوع داغ بحث مخالفان و موافقان است.
در طرح جدید، قرار نیست به کسی مجوز ورود به محدوده ترافیک بفروشند؛ بلکه همه شهروندان می توانند وارد محدوده شوند و البته باید پولش را بپردازند.
موافقان می گویند که با این طرح، از تعداد خودروهایی که وارد محدوده می شوند کاسته می شود و چون همه سهمیه بندی ها نیز حذف شده است، طرحی عدالت محور به شمار می رود.
مخالفان نیز از پیش بینی خود مبنی بر افزایش ورود به محدوده خبر و هشدار می دهند که طرح جدید، منجر به تشدید ترافیک و آلودگی هوا می شود.
واقعیت این است که استدلال های هر دو طرف قابل اعتناست و اصل این که بعد از سال ها اراده ای برای اصلاح وجود دارد ارزشمند است؛ هر چند که بیم آن می رود با تصمیمات غیرکارشناسی، اوضاع بدتر شود! مثلاً یکی از نگرانی های عمده این است که با آزادسازی ورود همه خودروها به محدوده در قبال پرداخت پول، حجم خودروهای ورودی افزایش یابد به ویژه آن که در طرح جدید، قیمت ها کاهش یافته اند. بدین معنا که اگر امروز خرید طرح ترافیک روزانه بر اساس ساعت ورود، تقریباً بین 20 الی 40 هزار تومان هزینه دارد، در طرح جدید، این قیمت ها به 13 تا 36 هزار تومان کاهش یافته است.
بنابراین بدیهی است که با کاهش قیمت، تقاضا نیز افزایش می یابد.
وانگهی در شرایط کنونی، ورود به محدوده، مستلزم خرید قبلی مجوز روزانه است و خود همین مقدمه ضروری، کاهنده میزان ورود خودروهاست ولی در طرح جدید، بدون نیاز به خرید قبلی، هر گاه راننده ای اراده کرد وارد طرح می شود و بعد از این که شماره خودروی او توسط دوربین ها ثبت شد، باید هزینه ورود را در روزهای آینده بپردازد.
لذا بحث پیرامون نحوه مدیریت محدوده طرح ترافیک، باید ادامه یابد تا راهکاری معقول و علمی به دست آید؛ قطعاً در این مسیر استفاده از تجربیات کشورهای دیگر نیز کارساز خواهد بود.
اما آنچه مغفول مانده، این است که همه پیرامون حال حاضرِ طرح صحبت و گاه مجادله می کنند و کسی به فکر آینده نیست. واقعاً تا کی می خواهند با طرح های متعدد، با پدیده ترافیک و آلودگی هوا در تهران و شهرهای بزرگ برخورد کنند؟ و اساساً مگر می شود بدون حذف یا کاهش منابع آلایندگی هوا (عمدتاً خودروها و موتورسیکلت ها) ، مسأله را حل کرد؟
اگر واقع بین باشیم خواهیم دید که راه کوتاه مدتی وجود ندارد و لذا با ید به راه حل های دراز مدت و البته ماندگار فکر کرد.یکی از این راه های موثر، این است که از هم اکنون، اعلام کنند که از 5 سال بعد، تنها خودروهای هیبریدی و برقی (و موتورسیکلت های برقی) حق ورود به محدود طرح ترافیک را خواهند داشت، از سال هفتم به بعد محدوده زوج و فرد و از سال دهم کل تهران (و شهرهای آلوده) مشمول این طرح می شوند.
البته اجرای این طرح، نیاز به هماهنگی کامل دولت، شهرداری و شورای شهر دارد چرا که اگر واقعاً چنین عزمی برای حل ریشه ای مشکل وجود داشته باشد، باید از همین امروز، مقدمات آن را فراهم کنند که عبارت است از:
1- صفر کردن تعرفه و مالیات ورود خودورهای برقی و هیبریدی
2- عقد قرارداد با تولید کنندگان جهانی خودورهای برقی و هیبریدی برای تولید خودروهای مناسب با بازار ایران و از جمله تولید خودروهای ارزان کار (تاکسی)
3- برنامه ریزی جهت تولید خودروهای برقی و هیبریدی در داخل کشور
4- توسعه خدمات پس از فروش خودورهای برقی و هیبریدی
5- واردات و تولید موتورسیکلت های برقی در داخل
6- همکاری سیستم بانکی برای اعطای تسهیلات ارزان قیمت جهت جایگزینی خودروها
7- کاهش هزینه های بیمه وعوارض خودروهای برقی و هیبریدی و افزایش هزینه های بیمه و عوارض خودروهای بنزینی و دیزلی با افزایش سن خودرو(در کلانشهرها)
8- ارتقاء استاندارد بنزین تولیدی برای کاهش آلایندگی (چون خودورهای هیبریدی بنزین هم مصرف می کنند)
9- توسعه حمل و نقل عمومی به ویژه مترو به عنوان یک استراتژی دائمی
10- انتقال برخی مراکز دولتی از مرکز شهر به نقاط کم ترافیک
11- ادامه سیاست های دولت الکترونیک با هدف کاستن از سفرهای کاری درون شهری
این تنها راهکار دراز مدتی است که می تواند آلودگی مرگبار هوا در تهران و کلانشهرها را در یک بازه زمانی 10 ساله حل کند. راه کوتاه مدتی هم وجود ندارد مگر آن که همین امسال دولت میلیونها خودروی برقی و هیبریدی بخرد و با خودروهای موجود جایگزین کند که عملاً غیرممکن است.
بیماری آلودگی هوا به حدی عمیق شده است که طول درمان قابل ملاحظه ای می طلبد.
همه این کارها هم شدنی است و فقط کمی عقلانیت، دلسوزی و همکاری می خواهد.
چه بخواهیم و چه نخواهیم، 10 سال آینده نیز از راه خواهد رسید و این ما هستیم که امروز انتخاب می کنیم در آن سال، ما و فرزندان ما، هوای آلوده تری تنفس بکنیم یا آسمان مان آبی باشد؟
ما هم حق داریم آدمیزادی زندگی کنیم.
من چند وقت پیش هم مطلب مشابهی برای عصرایران فرستادم. وقتی که امکانات ور شهرهای بزرگ متمرکز باشه، جمعیت شهری زیاد میشه. حالا وقتی جمعیت زیاد میشه، دوباره امکانات بیشتری نیازه و این افزایش امکانات و جمعیت یک دور یا حلقه درست میکنند
درصورتی که اگه امکانات زندگی (از زیرساخت شهری بگیرید تا امکانات پزشکی/بهداشتی، تحصیلی و شغل و حتی رفاهی) در کشور و حتی در روستاها توزیع بشه، مهاجرت معکوس (از شهر به روستا یا شهرهای کوچکتر) رخ میده. حتی من معتقدم که شرایط بد آب و هوا (مثل گرما و رطوبت ) هم تاثیر زیادی در مهاجرت معکوس نداره برای اینکه همین الان خیلی از ایرانی ها در دوبی و مالزی در هوای ید کار و زندگی میکنند. چون امکان راحت زندگی کردن و کار کردن در اونجاها هست.
شما بند 9 که توسعه حمل و نقل عمومی بود رو باید اول کار میاوردی نه آخرش. این نشون میده دغدغه نگارنده بیشتر تعرفه جدید خودروی هیبرید بوده که البته قابل احترام و اعتناست.
اصلا نمیفهمم طرح ترافیک چرا باید فروخته شه؟ مثل اینه که بگیم کسی آدم کشته و میتونه با پول اعدامش رو بخره. به نظرم همین تبصره های بی مورد مردم رو به قانون گریزی وا میداره.
البته درباره انحلال لیگ حرفه ای فوتبال و ممنوع کردن رد و بدل شدن پول در این لیگ هم می توان سخن گفت ، به عنوان تنها راه حل فوتبال فاسد کشور
وجدان آگاه
نگران آینده بودن
اطلاعات مناسب
نگرش جامع
مدیریت قوی
راههای درمان آلودگی هوا هست.
به نظرتون داریم؟
تمام مطالب بالا درسته ولی چند نکته اساسی دیگه هم هست.
۱.توسعه کسب و کار (کشاورزی و صنعت ) در سراسر کشور برای جلوگیری از شهر نشینی و ایجاد شغلهای کاذب شهری
۲. توزیع عادلانه امکانات شهری در سراسر کشور
۳. جلوگیری از تخریب محیط زیست و مصرف بی رویه
۴. ایجاد فضاهای سبز
۵. اصلاح ساختار و معماری شهرها
۶. اصلاح فرهنگ تفریح دورگردی با ماشین
احتراما بایدعرض کنم که عدالت واجرای آن مقوله بسیارمهمی است
اما اجرای عدالت تنها این نیست که ازیک امکان دریک زمان تمام اقشارجامعه بطوریکسان استفاده کنند.عدالت دراین مقوله یعنی اینکه الویت بندی انجام پذیرد
یعنی باتوجه به محدودیت ورود ،خودروها واشخاصی بتوانندتردد کنندکه ترددشان جهت خدمت رسانی به دیگراقشارجامعه است
برای مثال تردد یک پزشک جراح جهت رسیدن بربالین مریضی که داخل اطاق عمل است واجب تراست یا فردی که میخواهد برای خرید به مرکز شهربرود
بانرسیدن به موقع پزشک جان انسان به خطر می افتدوبانرسیدن فرددوم ،خریدشایدبه تاخیر افتد.
آیا عدالتی که باعث به خطرافتادن جان یک انسان بشود عدالتی واقعیست
پس امکان تردد راحت تر وارزانتر بایدبرای افرادی فراهم شود که دارای حساسیت شغلی بالاتری هستند وسپس برای کسانی که میخواهند دوری درشهربزنند وکارهای روزمره خودراانجام دهند
قیمت ارز رو خیلی راحت سلیقه ای میبرند بالا انگار نه انگار که این مردم بدخت میخواهند کالا خرید کنند وارد کننده صادر کننده رو قیمت ارز حساب میکنه ؟؟؟
در بحث خودرو هم همینطور نگران الودگی هستند خوب ماشین پاک و یا برقی با تعرفه صفر درصد و با دلار دولتی وارد کنید چرا این کار رانمیکنند ؟؟؟؟
ساخت و سازهای بدون مطالعه در تمامی نقاط شهر بدون توجه به پارکینگ مناسب برای ساکنان و مراجعه کنندگا ن و در نتیجه سرگردانی اکثر خودرو ها فقط بخاطر جای پارک پیدا کردن خودش باعث کلی ترافیک و هدر دادن انرژی میباشد.
اینهمه ملکهای مصادره شده را که در اختیار ارگانهای مختلف هست بجاس ساخت و ساز به پارکینگ تبدیل و تسهیلات خاص و مشوق های مناسب برای ساخت پارکینک کلی از ترافیک و الودگی میکاهد.
با بودن پارکینگ کافی تمام خیابان های پر ترافیک را پارک ممنوع کنید.
هم اکنون یک خط که در اشغال پارک اتوموبیل ها هست. مردم برای کارهای ضروری خود مجبور به پارک دوبله میشوند و درنتیجه تاکسی ها وساِیل نقلیه مجبور به استفاده از خط سوم خیابان میشوند.
یک مقدار الگو برداری از شهرها بزرگ مثل نیویورک . لندن و غیره کمک میکند.
متاسفانه هیچوقت مدیران حاضر زیر بار گوش کردن به پیشنهادها نبوده اند.
من از طرق مختلف سعی کردم ولی به نتیجه نرسیدهام.
بنظرم منتقدینی بی پرواتر و قلمهایی عریانتر لازم داریم.
انتقاد اگر گزنده و دردناک نباشه حتی به پاسخگویی هم منجر نمیشه
3- در حالیکه ماده بسیار ارزشمند فسیلی ( سه میلیون سال طول می کشد تا به اندازه یک روز مصرف دود کردن آن در ایران تشکیل شود ) را دود کرده ونابود می کنیم به جای اینکه از آن برای ساخت موادی که با سائر مواد دیگر نمی توان ساخت وبه جهان عرضه کرد 4- و عوارض بسیار دیگراین کار ما : یعنی بیماریهای متنوع و گرم شدن زمین ونابودی محیط زیست؟؟؟! !5- مسئولین ما هنوز خوابند و خواب پول و ثروت می بینند و خواب شیرینشان را به هم نزنید!!!