صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۵۷۳۰۵۴
تعداد نظرات: ۲۳ نظر
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۹ - ۲۵ آبان ۱۳۹۶ - 16 November 2017
نگاهی دیگر به تبعات زلزله اخیر

استان ها را توان‌مند کنیم تا چشم همه به مرکز نباشد

مهرداد خدیر

عصر ایران - زلزله اخیر در غرب کشور بار دیگر نشان داد که اصرار بر تمرکز‌گرایی و چشم به تهران داشتن در همه امور تا چه اندازه بر توان‌مندی مدیریت های استانی و توانایی ها و تحرکات محلی تأثیر منفی برجای گذاشته است.

کافی است به ناله و گله های استاندار کرمانشاه توجه کنیم که نشان می دهد نه تنها امکانات در خود استان پاسخ گو نیست که از اقتدار اداری لازم برای بسیج کردن و فرمان دادن به دستگاه های دیگرهم برخوردار نیست.در حالی که اگر به نهادهای مدنی بها داده بودند یا اختیارات دستگاه ها بیشتر بود نهایتا بودجه ای اختصاص می یافت و نیاز به همه گونه تصمیم گیری از مرکز نبود.

البته تا صحبت از کاهش اتکا و نگاه به مرکز می شود برخی تصور می کنند تمامیت ارضی ایران به مخاطره می افتد یا صحبت از نوعی فدرالیسم در میان است.

چنین انگیزه ای هرچند نزد برخی وجود دارد اما این قلم چنان دل بسته ایران و زبان پارسی است که روشن است چنین منظوری ندارد و منظور توان‌ مند سازی است نه اختیارات فوق العاده مستقل از مرکز.



این همه چشم به مرکز داشتن و نیازمند مرکز بودن البته از زمان رضاشاه باب شد وگرنه تا قبل از آن هیچ گاه مناطق مختلف این سرزمین برای اداره خود تا این اندازه وابسته به مرکز و نیازمند مرکز نبودند.

در این قریب صد سال اما به عمد و با هدف یک پارچه سازی و تقویت دولت- ملت مناطق مختلف به مرکز وابسته شدند. درآمد خودشان را هم نمی توانند هزینه کنند و انگار هربودجه ای باید از مرکز برسد.

اگر چه با نگاه امنیتی قطعا توجیهات و توضیحاتی وجود دارد و جنبه های مثبت را نمی توان انکار کرد اما این واقعیت را نمی توان انکار کرد که توان مندی ملی را کاهش داده است.

به لحاظ تاریخی می توان گفت در آغاز سلطنت رضا شاه سه چهره شاخص سیاسی – سید محمد تدین، علی اکبر داور و عبدالحسین تیمورتاش- حزب « تجدد» را پایه گذاشتند.

شعار این حزب این بود: تمرکز، اقتدار و تجدد.

منظور این بود که پیش شرط نوسازی ایران (تجدد)، اقتدار است و پیش شرط اقتدار، تمرکز. رضا شاه هم مو به مو دستورالعمل های این حزب را با هدف تجدد یا نوسازی انجام داد.

هر چند این پروژه آبادانی هایی به همراه داشت اما بر تمرکز گرایی افزود و اعتماد به نفس و اختیارات محلی را برای تصمیم گیری در بزنگاه های حساس از آنها گرفت و همه را به مرکز نیازمند کرد. این روند از دهه 50 خورشیدی و با افزایش قیمت نفت تشدید شد. چرا که دیگر نیاز به اعمال زور صرف نبود و پول نفت چنان بیش از درآمدهای دیگر بود که هر درآمد محلی و منطقه ای و غیر نفت را کوچک جلوه می داد و همه محتاج پول نفت و مرکز شدند.

این مَثَل را از سید سهیل رضایی مدیر بنیاد فرهنگ زندگی شنیده ام که کودک را در بدو تولد بغل می کنیم (منظور در آغوش گرفتن نیست. بغل کردن به معنی آن که کودک روی پای خود راه نرود). ولی بعداندک اندک اجازه می دهیم خودش راه برود، زمین بخورد، دوباره برخیزد و سرانجام راه رفتن بیاموزد.

از آن پس او را در آغوش می گیریم اما بغل نمی کنیم به این معنی که روی پای خودش نایستد و به ما متکی باشد. حالا تصور کنیم که هم چنان او را بغل کنیم و نتواند روی پای خود بایستد. نه می تواند راه برود و نه ما می توانیم او را همچنان بغل کنیم. او بزرگ تر و سنگین تر می شود و ما ضعیف تر و ناتوان تر.

کاری که با برخی از مناطق ما شده از این سنخ است. به اسم حمایت عملا توان‌مندی سلب شده است.

در دنیای امروز هدف آموزش هم اول توان‌مندی است و بعد مشارکت محلی و در پی این دو نوبت به خلاقیت می رسد.



آموزش صِرف اگر به توان‌ مندی و مشارکت و خلاقیت نینجامد عملی بی ثمر خواهد بود.

انگیزه تحریر این نوشتار زلزله سرپل ذهاب است و اتنقادات استاندار کرمانشاه که اگر چه درست و قابل تأمل است اما نشان می دهد مناطق مختلف کشور را چنان به مرکز وابسته کرده ایم که در اتفاقاتی از این دست ساعات طلایی از دست می رود و تا از مرکز کمک برسد جان هایی به مخاطره افتاده است.

نهایت این است که نیروی کمکی اعزام شود یا کمک پولی و مادی شود نه این که در همه امور و حتی تصمیم گیری ها مسؤول ارشد منطقه مسلوب الاختیار یا کم اختیار باشد.

حداقل تا اتفاقی در این سطح رخ می دهد استاندار باید نماینده تام الاختیار رییس جمهوری و حتی کلیت حکومت تلقی شود ودیگران اگر از او تبعیت نکنند متهم به کارشکنی در امداد رسانی شوند.

نتیجه این که اگر می خواهیم در فاجعه های بعدی خسارت و تلفات و لطمات کمتر شود به استان ها اختیار دهیم. بحث خود مختاری و فدرالیسم و این حرف ها نیست. بحث «توان مند سازی» است که غایت آموزش مدرن و تجلی مدیریت است.

تمرکز زدایی به سود مرکز هم هست. دیر یا زود تهران نیز زلزله خواهد آمد. کی قرار است به تهران کمک کند؟ استان هایی که ضعیف نگاه داشته شده اند چگونه می توانند یاری برسانند؟

به استان ها اختیار بدهیم. حداقل اختیارات استانداران را افزایش دهیم. در دولت احمدی نژاد و با انحلال سازمان برنامه و بودجه و انتقال اختیارات ادارات استانی به استانداری ها تا حدی این اختیارات افزایش یافت اما سخنان استاندار کرمانشاه نشان می دهد که همچنان نگاه ها به مرکز است.

در آغاز این مطلب به نکته ای تاریخی درباره حزب تجدد اشاره شد. در پایان خالی از لطف نیست به فرجام این حزب هم اشاره شود. بر اساس نسخه حزب تجدد که تمرکز و اقتدار پیش شرط و پیش زمینه تجدد است و هر آن چه خارج از اراده مرکز و مستقل است باید حذف شود خود حزب تجدد هم برچیده شد و از سران آن یکی (علی اکبر خان داور که پایه گذار اقتصاد دولتی و در عین حال دادگستری نوین ایران بود) ناگزیر از نوشیدن قهوه مسموم شد و به زندگی تیمورتاش هم در زندان پایان داده شد.

تمرکزگرایی افراطی ایده پردازان خود را هم بلعید. مراقب تمرکز گرایی افراطی باشیم که اگر قرار باشد همه نگاه ها به مرکز و منتظر مرکز باشند اگر اتفاقی برای مرکز بیفتد اگر بخواهند کاری انجام دهند تا این حد توان مند نشده اند تا یاری برسانند و می دانیم تعیین استانِ معین کفایت نمی کند.

هم میهنان مان را تا می توانیم توان مند کنیم. هدف غایی برنامه ریزی و آموزش و مدیریت باید همین باشد...

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۲۳
در انتظار بررسی: ۲۰
غیر قابل انتشار: ۲
مانا
۱۰:۵۴ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۷
خیلی عالی نوشتید مثل همیشه. ولی مشکلی که هست شما راهکار و دستورالعمل ارائه میدین ولی عمل به آن گویا امکانپذیر نیست ایکاش نحوه اجراش هم عملی میشد
ناشناس
۰۹:۰۸ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۷
من در ذهنم طرحی دارم که فکر می کنم با پیاده سازی موارد در مواقعی بحرانی مثل زلزله کار کنه.

کلیات طرح: ایجاد تیم های امداد و نجات پشتیبان و عملیاتی شدن تیم های پشتیبان به جای تیم های اصلی.

با توجه به زلزله خیز بودن کشور ما و عدم وجود زیرساخت های امن برای کاهش تلفات در زمان بلایای طبیعی نیاز به ایجاد موارد امداد و نجات پشتیبان به جای امداد و نجات local دور از ذهن نیست.

در این طرح سعی بر این شده در هنگام وقوع زلزله به جای اعزام نیروهای محای حلال احمر از نیروهای آماده باش استان های دیگر استفاده گردد.

موارد بصورت تیتر وار نوشته می شود که در صورت لزوم بحث و بررسی گررد.
- تشکیل امداد و نجات استان پشتیبان بر اساس وقعیت زمین شناسی و گسل
- ایجاد تیم امداد و نجات استان پشتیبان که در زمان زلزله امداد و نجات استان آسیب دیده آفلاین شده و به جای آن استان پشتیبان اعزام خواهد شد.
- عوامل امداد و نجات بر اساس اولویت های بدنی و روانی از بین داوطلبان سایر ادارات و شرکت ها انتخاب شده
- عوامل امداد و نجات آموزش های کامل در خصوص کار و رفع عیب با دستگاه های هیدرولیک ، ژنراتور ، عملیات احیا ، تزریق سرم ، رانندگی و... را کاملا آمورش دیده اند.
- عوامل امداد و نجات هر 6 ماه یک بار موارد فوق را باز آموزی می کنند.
seyedali
۱۵:۳۰ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۶
فرض کنید مثلا استانها را توانمند کردیم و باز فرض کنید قیمت نفت دو برابر شود و تصمیم گرفته شود این پول که البته پول زیادی است و تقریبا به اندازه کل درآمد کشور است را به استانها بدهیم ... شما فکر میکنید مشکلات حل میشود ؟ اولین احتمال قوی این است که در استانها شدیدا دعوا و اختلاف شاید هم بزن بزن و شاید هم کشت و کشتار براه بیفتد ....دوستان ... حرف های قشنگ زدن کاری ندارد ... بیان واقعیت ها مشکل است
ب ا
۱۴:۵۱ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۶
با سلام، خواهشمندم حتی اگر بعضی پیشنهاد ها و اظهار نظر ها را در عصر ایران برای مطالعه عمومی قرار نمی دهید، لطفاً منتخب آنها را در صورت امکان به آگاهی مسئولین تصمیم گیرنده ذیربط برسانید تا در اطلاع رسانی و تصحیح دیدگاه ها کمک حالشان باشد. بدیهی است اینهم شیوه ای جامع در زمینه اطاق های فکر می باشد. با احترام
ناشناس
۱۳:۳۱ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۶
اینقد مرکز گرایی شده که اگه تهران زلزله بیاد ایران نابود میشه
ناشناس
۱۱:۲۴ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۶
آفرین موافقم. در این صورت سیل مهاجرت ناخواسته از شهرهای کم امکانات به شهرهای بزرگ هم متوقف میشود
صادق
۱۱:۲۴ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۶
احمدی نژاد داشت استان هارو فعال می کرد یا فقط سفر می کرد؟؟؟؟؟؟
ناشناس
۰۷:۵۴ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۶
پایتخت رو هم عوض کنید لطفا
ژورنالیست
۲۰:۴۵ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۵
انسان ها را ، شهروندان را ، اتباع را توانمند کنید تا چشمشان به کمک های این و آن نباشد .
ناشناس
۱۸:۲۷ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۵
دو نکته. یکی اینکه همه امکانات و فرصتها در تهران جمع شده. بعد میگن نیاید تهران! بهتون هم اجازه نمیدیم از خودتون اختیاری داشته باشید!
دوم اینکه اگه میتونید سختی های مهاجرت رو تحمل کنید و برید.
فاطمه
۱۸:۲۵ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۵
جناب ياسر
كشورهاى امارات متحده عربى و يمن يا حتى ايالات متحده آمريكا تاريخ تشكيلشان به ٤٠٠ سال هم نمى رسد. اين كشورها از اول قبيله ها يا ايالتهاى جدا بودند، بعد به هم پيوستند و تشكيل يك كشور را دادند. تاريخ همه كشورهاى فدرالى را كه بگرديد، به اين صورت بوده.
كشورهايى مانند ايران يا فرانسه از ابتدا دولت مركزى داشتند و تشكيل آنها بصورت دولت-كشور بوده. دادن "امكانات" هم با اختيارات فرق مى كند.
در ايرانى كه همين اخيرا بر اثر ٨ سال جنگ يكى از بزرگترين جابجايى هاى درون كشورى صورت گرفته، چطور مى خواهيد ايالتهاى خودمختار را تقسيم كنيد؟
لرهاى استان خوزستان و فارس را بيرن مى كنيد برگردند لرستان؟!
تركها را از تهران بيرون مى كنيد برگردند آذربايجان ؟!
حكومت ايالتى آنهم با اختياراتى نظير ايالات متحده در ايران، حتى اگر بخواهيم، ديگر شدنى نيست.
تجربه رفراندوم كردستان هم آخرين زمزمه هاى "ايالتى شدن" را خفه كرد. چون ثابت شد كه ايالتى شدن و خودمختار شدن مقدمه تجزيه كشور است هر چند كه ايران مثل عراق يك كشور با مرزهاى جعلى نيست. اما پرونده ايالتى شدن و خودمختارى تمام شد و رفت.
ناشناس
۱۷:۵۱ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۵
این کارها عرضه میخواد که نیست ولی تا دلت بخواد دزد هست
ناشناس
۱۷:۱۰ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۵
حرف شما کاملا درست ولی حالا بحث فدرالیسم باشه مشکلی پیش میاد مگه؟!!!
ناشناس
۱۵:۳۰ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۵
درآمد استانها رو میبرید مرکز
بعد صدقه تقسیم میکنید بین همون استانها!
تولیدات مرکز دقیقا چیه؟ صادرات چی می کنه مرکز اونوقت؟؟
یاسر
۱۵:۱۶ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۵
نویسنده از هرگونه بحث فدرالیسم تبری جسته اند. اتفاقا قلم ها در مقطع حاضر وظیفه همه قلمها این است که تعارفات را کنار بگذاریم و به شکل جدی از فدارالیسم و تئزیع قانونی منابع در این مملکت صحبت کنیم. مقایسه وظعیت امارات متحده عربی و یمن بهترین دلیل برای این کار است. برای حفظ این میهن دیر یا زود باید آن را فدرالی کرد. فدرالیسم باعث بالفعل شدن استعدادهای این خاک خواهد شد.
ناشناس
۱۴:۴۷ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۵
همین ذهنیات غلط و بیمارگونه است که باعث عقب ماندگی ایران میشود
مگر فدرالیسم و خودمختاری بد است ؟؟
در کل دنیا شاید دو سه مملکت مثل ایران هستند که به سبک ماقبل تاریخ اداره میشوند والا اکثر کشورهای پیشرفت و حتی در حال توسعه دارای خودمختاری هستند .
ضمنا ایران فقط پارسها نیستند در این کشور نظیر ترکها ، لرها ، کردها ، ترکمن ها و .... هم هستند
پاسخ ها
رضا
| |
۰۸:۰۰ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۷
دقیقا" درست اشاره کردید فدرالیسم بهترین روش برای اداره کشور و رهایی از معظل سانترالیسم هست و اگه بد بود کشورهای اروپایی و پیشرفته اجراش نمیکردن البته تمهیداتی هم لازم داره که اونهم با فرهنگ سازی حل میشه درضمن اگه کسی دلبسته به زبان پارسی! نباشه لزوما" تجزیه طلب نیست جناب نویسنده ما اقوام ایرانی دلبسته به فرهنگ و زبان خود و این آب و خاک هستیم و در طول تاریخ این رو ثابت کردیم
ناشناس
۱۴:۰۲ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۵
شما مالیاتی که از استانها می گیرید رو به تهران نبرید و در همون استان خرج کنید مابقیش پیش کش ... همه پول ها رو می برن تهران خرج می کنند ... آقایون بفهمید ایران تهران نیست ...
ناشناس
۱۳:۳۹ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۵
شما را دعوت می کنم در کوجه پس کوچه های جردن و میرداماد و لیعصر قدم بزنید. به زحمت می توان کوچه ای پیدا کرد که وزارت نفت در آن دفتر نداشته نباشد( خیلی ها کاملا دولتیند و باقی نیمه دولتی و یا وابسته به نهادها و ارگانها) واقعا اینها چکار می کند؟ زمان سابق تمام ادارات نفت در جنوب متمرکز بودند و تنها در خیابان تخت جمشید سابق دفتر مرکزی وجود داشت که به طعنه به آن می گفتند تنبل خانه تخت جمشید ( بعضی هم می گفتند مفت خور خانه تخت جمشید) الان صدها و بلکه هزاران از این تنبل خانه ها در مرکز ساخته ایم که پنج دستاورد عظیم داشته اند: اولی افزایش جمعیت تهران، دومی اختلاسهای فراوان، سومی کند شدن روند انجام کارها، چهارمی افزایش شدید هزینه ها و پنجمی کاهش تولید از شش میلیون بشکه به دو میلیون و اندی.
ناشناس
۱۳:۳۲ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۵
G
خبازي مقدم خويي
۱۳:۱۸ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۵
تنها راه افزايش استانهاست چطور تركيه نصف ايران وسعت دارد وبيش از 82 استان دارد درايران دادن امكانات واختيارات بيشتر به مراكز استانها مصرف 90درصد بودجه در مركز استان انجام ميشود نمونه اش شما مركز استانها را با ساير شهرهاي استان مقايسه كنيد
ناشناس
۱۳:۱۰ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۵
عالی بود واقغا چرا می خوان دست احتیاج استانهابه سمت مرکز دراز باشه چرا؟؟؟؟
تعداد کاراکترهای مجاز:1200