عصرایران؛ مصطفی داننده- کشتی اصولگرایان وقتی بعد از احمدی نژاد، خود را به آب انتخابات انداخت بر این باور بود که میتواند به راحتی با یک نقشه مشخص به ساحل آرامش برسد. آنها در میانه راه بودند که کشتی اصلاح طلبان با ناخدایی، ناخداهای باسابقه سیاست ایران از آنها سبقت گرفتند و به ساحل ریاست جمهوری ایران رسیدند.
اصلاح طلبان بعد از انتخابات ریاست جمهوری 92 دیگر فاتح دریای انتخابات بودند و کشتیهایشان یکه تاز انتخاباتهای مختلف بودند.
کشتی اصولگرایان اما همچنان در دل دریای انتخابات است. طوفان زده و بیناخدا. هر بادی که میوزد این کشتی به سویی میرود. کشتی اصولگرایی بی ناخدا شده است و کسی نیست راه رسیدن به ساحل را به ملوانهای این کشتی نشان دهد.
در این کشتی طوفان زده هربار ملوانی سکان کشتی را به دست میگیرد و بر این باور است است که میتواند در کشتی خدایی کند اما با نگاه منفی دیگران روبرو میشود و نمیتواند این کشتی را به جلو ببرد.
آنها پیش از این نیز به طوفان خورده بودند. در دهه 70 کشتی اصلاحات چنان دل به دریای انتخابات زد که کشتی اصولگرایان همچون تایتانیک در آستانه غرق شدن بود که ناخداهایی مثل ناطق نوری، مهدوی کنی و عسگر اولادی تلاش کردند این کشتی را به دل دریا بازگردانند.
این کشتی بازگرداننده شده به دل دریا توانست در روزهایی که اصلاح طلبان با لنج و یا قایق دل به دریا زده بودند به ساحل امن برسند و برای چند صباحی یکه تازه دریای انتخابات ایران باشند.
ساکنین این کشتی تصور کردند میتوانند به تنهایی بدون هدایت ناخداها دل به دریا بزنند و به ساحل برسند. در این میان برخی ناخداها از دنیا رفتند و برخی دیگر از رفتار ملوانان جوان دلخور شدند و عطای ناخدایی را به لقایش بخشیدند.
اصلاح طلبان که ناخداهایشان به هزار دلیل توان زدن به دل دریا را نداشتند تصمیم گرفتند از اصولگرایان دلخور استفاده کنند و با آنها دل به دریا بزنند.
این اتحاد باعث شد دریا انتخابات به تصرف اصلاح طلبان درآید و کشتی اصولگرایان سرگردان از این سو به آن سو برود.
در این کشتی طوفان زده معلوم نیست کت ناخدا بر تن کیست. نبود ناخداها، باعث شد ملوانهای جوان سودای ناخدایی داشته باشند. ملوانهایی که یکدیگر را قبول نداشتند اما فکر میکردند میتوانند کشتی اصولگرایان را به سر منزل مقصود برسانند.
در این میان برخی حتی تصمیم گرفتند برای اینکه خودی نشان دهند و بگویند لایق ناخدایی هستند، با قایقهای چند نفره دل به دریا بزنند و به ساحل برسند. اتفاقی که البته به سرانجام نرسید.
باید دید بالاخره این کشتی طوفان زده چه سرانجامی خواهد داشت و کت ناخدا به تن چه کسی خواهد نشست.
حتی باید با صراحت اعلام کنند برای آسایش مردم ، عطای سیاسی بازی را به لقایش بخشیده فقط به فکر پیشرفت اقتصادی و فرهنگی مردم خواهند بود .
همانطور که در این چند دوره ثابت شد ، برای مردم رئیس جمهور شدن یک نفر مهم نبود ، بلکه می خواستند فرد دیگری رئیس نشود ،
سیاستمداران عاقل باید بدانند که افزایش ارزش پول ملی ، کاهش بیکاری و رونق اقتصادی آمال و آروزی مردم است نه چیز دیگر
شما به فکر اصولگرایان نباشید.
اولا رئیس دولت اصلاحات عبرتی شده برای روحانی که بسیار احتیاط بکند و بیشتر در لباس اصولگرایی ظاهر شود، زیرا بعد از دوره ریاست جمهوری هم این آقای روحانی در کشور خواهد بود.
شما در نظر بگیرید کاری را که احمدی نژاد با کشور و اقتصاد کشور کرد. بابا این آقا اگر اصلاح طلب بود الآن صد کفن پاره کرده بود
اما اقبال عمومی به ایشان ثابت شده و بهتره واقعبین باشن چون هنوز هم عقلای ریشسفید و معتدل و باتجربه اما دلخور در جمعشون هست که اقلا سالم به ساحل برسن
وزرای محترم دولت جز توهین و بی ادبی و بی سواد خواندن بقیه (البته مثل ناخدایی محترم اصلاح طلبان) چیز دیگه بلد نیستن میاین به قرائتی گیر میرین.
واقعا شماها دنبال چی هستین؟؟؟؟؟؟
رئیسی 1400
خخخخخخخخخخخخخخخخخخ
خواب دیدی خیره اطلاح طلبا با دست بسته هم 6 هیچ جلو هستن