طرح اخذ مالیات تصاعدی از ثروتمندان در دست بررسی قرار گرفته است. آخرین بار در سال 94 این پیمایش انجام شده است. بر اساس نتایج آخرین «طرح ملی سنجش ارزش ها و نگرش ایرانیان»، 76 درصد مردم باوردارند شکاف میان تهیدستان و ثروتمندان در5سال منتهی به 1394 افزایش یافته است. این در حالی است که سال که روند کاهش نرخ تورم در کشور از سال 93 کلید خورده و بعد از سال 94 به مدار تک رقمی وارد شده است. با این حال، 54 در صد مردم معتقدند مهمترین عامل فقر سیاست دولت است و 57 در صد مردم معتقدند حکومت ایران در رفع نابرابری ناموفق بوده است.
از طرفی، دیدگاه منفی به ثروتمندان همواره در فرهنگ جامعه ایرانی وجود داشته است. به نظر می رسد بر همین اساس، 83 در صد ایرانیان معتقدند ثروتمندان ایرانی از سه راه رانت، پارتی بازی و اقدا‌مهای غیر قانونی به ثروت دست یافته اند.
این گزارش نشان می دهد 37 درصد ایرانیان که در دهک های بالای جامعه بوده و وضعیت درآمدی خوبی دارند به رغم بی نیازی از بیمه رایگان درمانی استفاده می کنند. در حالی که می توان با تمرکز برروی حدود یک میلیون نفر از افراد واقعا فقیر و ناتوان وضعیت آنها را بهبود بخشید.
بر اساس نتایج به دست آمده از همین پایش، دستیار ارشد رییس جمهور دست به کار شده است. قرار است طرحی سیاستی با عنوان " برنامه ریزی برای نظام جامع بازتوزیع درآمد " زیر نظر مسعود نیلی برای نابرابری ها در ایران فکری کند.
بر این اساس، یکی از راه های مطرح شده برای رسیدن به این مهم، اخذ مالیات تصاعدی از ثروتمندان است.
در طرح مذکور آمده است: «نابرابری در آمدی در ایران بالاست و در دولت های گذشته ، برنامه ها و سیاست های گوناگونی در مسیر کاهش نابرابری اجرا شده که به دلیل طراحی نادرست ناکام مانده اند. مشکل اساسی این طرحها پوشش گسترده نظام حمایتی و عدم هدفمندی مناسب بوده است. برای کاهش نابرابری باید از ثروتمندان مالیات گرفت و به مستمندان پرداخت کرد.»
«اخذ مالیات تصاعدی از ثروتمندان ، بازتوزیع مالیات اخذشده به مستمندان به صورت مابه التفاوت درآمد آنها از خط فقر ، تغییر پایه مالیات ستانی از بنگاه به خانوار و افزایش اشراف اطلاعاتی سازمان مالیاتی نظیر دسترسی این سازمان به حساب های بانکی افراد، 4 اقدام ضروری برای کاهش نابرابری درجامعه ایرانی است.
بر اساس پیش‌بینی‌های نتایج اجرای این طرح، اگر مالیات ستانی از مالیات ستانی بنگاه محور به مالیات ستانی خانواده محور تغییر یابد شفافیت اطلاعات افزایش پیدا کرده و کار توزیع درآمد ممکن ترخواهد شد.