عصرایران؛ سجاد شعبانیراد- هر ساله و با رسیدن بیستم مهر ماه، روزشمار تقویم، یادمان میآورد که موعد گرامیداشت شاعری بزرگ است که ردپای او در زندگی ما ایرانیها اگر نگوییم منحصر به همین روز است، صرفا در گرفتن فالی از روی تفنن و سرگرمی از دیوان غزلهای اوست. و البته همان فال هم در میان انبوه فالهای قهوه و فال هندی و طالعبینی و... به دست فراموشی سپرده شده است.
حال آنکه خواجهی شیراز یکی از تاثیرگذارترین شاعران ایرانی در سطح جهان بوده و دیوان غزلیاتش رشک دیگر بزرگان ادبیات جهان را هم برمیانگیخته است.
مرحوم دکتر محمد معین در کتاب "حافظ شیرینسخن" نوشته است که در سال ۱۸۱۳ میلادی ترجمهای از اشعار حافظ به عنوان "دیوان محمد شمسالدین حافظ" از طرف پیشرو شرقشناسان "فن هامر" اتریشی طبع و نشر یافته و به دست "گوته" افتاد. گوته در این موقع شصت و چهار سال تمام داشت و مشغول اکمال قسمت دوم "فاوست" بود.
در سالهای ۱۸۱۴ و ۱۸۱۵ میلادی بود که گوته اشعار دیوان خود را نوشت و آنها را به ۱۲ بخش کرد و هر بخشی را نامی ایرانی داد. به واسطهی همذوقی که از مدتها بین این دو شخص معنوی بود، گوته در رسیدهترین دورهی سن خود فریفتهی حافظ شد و گفت: "حافظا! گیرم که تمام عالم هم فرو رود، باز بخواهم با تو، تنها با تو آزمایش نمایم، ما توامانیم و در رنج و شادمانی همدردیم و افتخار من آن است که مانند تو دوست دارم."
تیشنر دربارهی گوته و حافظ مینویسد:«"دیوان شرقی" گوته در این مورد (تاثیر شعر ایرانی در ادبیات آلمانی) بهترین مثال و نمونه است. برجستهترین و نامدارترین شاعر ما Johann Wolfgang Goethe (۱۸۳۲-۱۷۴۹) در دورانی که قدرت خلاقهی او به حد کمال بود، به سرودن این دیوان پرداخت.»
دیوان حافظ از دیرباز در نزد ایرانیان هم جایگاه ویژهای داشته و کمتر خانوادهی ایرانیست که یک نسخه از آن را در خانه نداشته باشد. با این حال شایسته است که در نگاه به این اثر ارزشمند تجدیدنظری بکنیم و آن را با نگاه جدیتری مورد مطالعه قرار دهیم.
عراق و فارس گرفتی به شعرِ خوش حافظ
بیا که نوبت بغداد و وقت تبریز است