عصر ایران؛ یوسف ناصری- ترکیه با 783 هزار کیلومتر مربع مساحت 81 استان دارد. این کشور با جمعیتی حدودا 80 میلیون نفری، همسایه شمال غربی ایران است. سند چشم انداز 1404 خورشیدی جمهوری اسلامی ایران، مقرر می دارد ایران بعد از 20 سال از شروع اجرای این برنامه بلند مدت، بتواند در سال 1404 قدرت اول اقتصادی، علمی و تکنولوژی بین همه کشورهای منطقه آسیای میانه، قفقاز و خاورمیانه باشد.
مهم ترین رقیب ایران برای کسب جایگاه نخست اقتصادی و علمی و فناوری در حوزه سند چشم انداز ایران، همین کشور ترکیه است.
عصر ایران در گفت و گو با دکتر محمدعلی بصیری، آینده احتمالی ترکیه بر اساس آمار و داده های موجود را بررسی کرده و این که آیا ترکیه می تواند اهداف چشم انداز 2023 خود را تحقق ببخشد یا نه.
محمدعلی بصیری، در سال 1375 دکترای علوم سیاسی(روابط بین الملل) را از دانشگاه تولوز 1 فرانسه دریافت کرده و استاد دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان است. گفت و گوی عصر ایران با او درباره چشم انداز ترکیه را می خوانید.
***
*کشور ترکیه یک برنامه بلند مدت دارد تحت عنوان چشم انداز 2023 دارد و هدف اصلی این است که ترکیه در سال 2023 میلادی جزو 10 قدرت اقتصادی برتر دنیا باشد. آقای دکتر بصیری شما مطالعاتی در مورد ترکیه داشته و چند مقاله هم در این زمینه تالیف کرده اید.
در مقاله ای که در مورد علت کاوی کودتای نافرجام سال 2016 ترکیه منتشر کرده اید وضعیت قبل از قدرت گرفتن آقای اردوغان و حزب عدالت و توسعه در سال 2003 را تیره و تار تصویر کرده اید و نوشته اید که حزب عدالت توسعه توانست ترکیه را از یک کشور ورشکسته و با تورم های نجومی به کشوری سازنده در مناسبات بین المللی عبور بدهد.
طبق آماری که وجود دارد تورم در دهه 1990 تا 110 درصد هم بالا رفته و در سال 2001 نرخ تورم 68 درصد بوده است. ظرف چند سال ترکیه حدود 50 درصد کاهش تورم داشته است. با توجه به کاهش قابل توجه تورم، شما چطور نتیجه گیری کرده بودید که حزب عدالت و توسعه، کشوری ورشکسته را تحویل گرفته بود؟
-امروزه نرخ تورم دو رقمی در اقتصادها مطلوب نیست مخصوصا برای کشورهای خاورمیانه که با بی ثباتی اقتصادی و ناامنی در همسایه ها و جنگ های فرسایشی در مرزها رو به رو هستند.
نرخ تورم 50 درصد یا 60 درصد، آمار قابل دفاعی برای اقتصاد نیست. ما خودمان یک سال تورم 42 درصد نرخ تورم را در دولت آقای احمدی نژاد داشتیم و شاهد بودیم که چه شوک و چه بی ثباتی ای در اقتصاد ایران ایجاد کرد.
بنابراین اگر قبل از آقای اردوغان، ترکیه نرخ تورم بین 50 درصد و 60 درصد در نوسان بوده و یا حتی نرخ تورم 110 درصد داشته است، این اقتصاد را نمی توان قابل دفاع و قابل اتکا ارزیابی کرد. همان نرخ تورم اگر چه نسبت به تورم 110 درصدی کاهش داشته است ولی باز قابل دفاع نیست.
*کمال درویش اقتصاددان معروف ترکیه ای که در بانک جهانی فعالیت داشته در اوایل سال 2001 یعنی قبل از نخست وزیر شدن آقای اردوغان، وزیر اقتصاد ترکیه شد و نرخ تورم را از بالای 60 درصد به 29 درصد در سال 2002 کاهش داد.
در همان زمان و قبل از این که دولت حزب عدالت و توسعه تشکیل شود هدفگذاری کرده بود که تورم ترکیه را تک رقمی کند. متوجه شده بودند که تورم های بالا به ضرر اقتصاد تمام می شود.
-همان هدف گذاری هم به سرعت تحقق پیدا نکرده است. این پیش بینی هم که برای سال 2023 شده که جزو 10 قدرت اول دنیا شود، یک مقدار با واقعیتی که الان در اقتصاد ترکیه هست و با بحرانی که در مرزهای ترکیه وجود دارد و با دخالت های نظامی که در سوریه کرده است و بی ثباتی به وجود آمده و فرار سرمایه و کاهش سرمایه گذاری خارجی و کاهش جذب توریسم داشته است، همخوانی ندارد.
*در همین مقاله مشترکی که منتشر کرده اید به دنبال بررسی این فرضیه ها بوده اید که بدانید محروم کردن ارتش ترکیه از قدرت و قابلیت های خودش و همچنین محروم کردن پیروان جنبش فتح الله گولن از فعالیت های خودش، تاثیر داشته در وقوع کودتایی که در سال 2016 در ترکیه اتفاق افتاد.
در این زمینه توضیح می دهید که بر چه اساس سراغ این فرضیات رفته اید و در یک جامعه دموکراتیک آیا ارتش باید مجاز باشد از تمام توانایی های خودش در عرصه قدرت ترکیه استفاده کند و از جمله کودتا در آن کشور؟
- با شکستی که در کودتای سال 2016 برای اولین بار طی چند دهه در تاریخ ترکیه اتفاق افتاد و سران کودتا و پشتوانه های آنها چه در بدنه ارتش و چه در بدنه دولت و چه در جریان آقای فتح الله گولن موفق نشدند، ترکیه یک گام به سمت دموکراسی رفت.
اساسا دموکراسی با محوریت ارتش و قدرت دخالت در مواردی که احساس می کند، در تضاد است. درست است که در قانون اساسی ترکیه گفته شده بود هر وقت ارتش تشخیص بدهد برای حفظ جمهوریت به میدان بیاید ولی هیچ دولت دموکراتیکی در دنیا نداریم که اینقدر دست ارتش باز باشد.
در حیات هشتاد ساله نظام آتاتُرکیسم، چنین کاری را ارتش ترکیه انجام می داده و همین موضوع آفتی برای دموکراتیک شدن واقعی ترکیه بوده است. در دولت آقای اردوغان با اصلاحاتی که در قانون اساسی ایجاد کرد ارتش ترکیه را در حد بازیگری و دخالت در کشورهای دموکراتیک، تنزل داد.
هر چند دموکراسی یی که ترکیه مدعی داشتن آن است نسبت به خیلی از کشورهای عربی، مطلوب تر است ولی نسبت به کشورهای دموکرتیک اروپا و آمریکا خیلی فاصله دارد. فاصله هم عمدتا به خاطر همین دخالت های ارتش ترکیه است و یکی از عواملی که اتحادیه اروپا برای عضویت ترکیه در اتحادیه مقاومت می کند، همین ضعف ساختار و قدرت بیش از حد ارتش در سیاست در کشور ترکیه است.
*در رفراندوم 2013 که در ترکیه برگزار شد آن بخش از قانون اساسی ترکیه که مربوط به دخالت ارتش برای محافظت از جمهوریت بود حذف شد. این که در سال 2016 دوباره کودتا در ترکیه اتفاق افتاد، این با چه توجیه خاصی اقدام شد؟
-به دلیل این که در قانون اساسی ترکیه، این جایگاه به ارتش داده شده بود و این قدرت نهادینه شده بود.
گر چه در قانون اساسی ترکیه، اصلاح انجام شد و سران ارتش از تغییر قانون اساسی ناراضی بودند و گفتند تنزل از اصول آتاترک است ولی در این شرایط از فرصت استفاده کردند که کودتا را انجام بدهند و آن اصل را به قانون اساسی برگردانند.
*به غیر از نظامیان، کسانی که در ترکیه طرفدار تفکر کمال آتاترک هستند یعنی کمالیست های ترکیه، دقیقا آنها چه نگرشی در دوره آقای اردوغان دارند؟
-آنها بیش تر متمایل به غرب هستند و لائیک هم هستند. دولت آقای اردوغان، سکولار است یعنی یک مقدار درجه جدایی دین از سیاست، کمتر است. در دولتی مثل حزب عدالت و توسعه و اردوغان، به نوعی اسلام دخالت دارد و تا حدی اسلام را در سیاست و فرهنگ عمومی وارد کرده اند.
آن کمالیست ها، آمدن افرادی همچون اردوغان را یک انحراف می دانند و مخالفت هم می کنند. همچنان جزو اپوزیسیون هستند. حتی آنها در مجلس ترکیه هم، در مورد سیاست های دولت آقای اردوغان در مورد دخالت در سوریه و عراق، با صراحت مخالفت می کنند.
آنها در اقلیت هستند و امروزه جایگاه آنها در دستگاه حکومتی، اقلیت است و اقلیت هم نمی تواند کار کند. به هر حال آنها معتقدند جمهوری و لائییسیته رو به اضمحلال رفته است و همین باعث شده که الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا شکاف بیشتری پیدا کند و اساسا دیگر امیدی برای رفتن ترکیه به اتحادیه اروپا نمانده است.
این شکاف و تنش در ترکیه به وجود آمده است. کودتا، بیش تر تجلی این موضوع بود ولی نارضایتی، تظاهرات، درگیری ها و موضع گیری های پارلمانی، همچنان خودش را نشان می دهد.
*حزب اسلام گرای آقای نجم الدین اربکان در سال 1996 موفق به تشکیل دولت شد و از نیروهای جوان تر آن حزب همین آقای اردوغان و آقای عبدالله گل بودند. ارتش ترکیه به تعبیر تحلیل گران ترکیه، کودتای پُست مدرن انجام داد و دولت آقای اربکان در سال 1997 ساقط شد.
در مقایسه بین دو حزب اسلام گرای «رفاه» و «عدالت و توسعه»، الان دیدگاهی که حزب عدالت و توسعه و آقای اردوغان دارد چه تغییری کرده است نسبت به تفکری که حزب رفاه داشت؟
-حزب رفاه، اسلام گرایی بیشتری داشت. لائیک ها و از جمله ارتش ضربه زدند و حزب رفاه را غیر قانونی اعلام کرده و منحل کردند. اما حزب عدالت و توسعه، یک جناح معتدل تر است. هر چند شاگردان همان آقای اربکان هستند. اینها با تاکتیک جدید به قدرت رسیدند.
در ضمن همه اینها اخوانی(اخوان المسلمین) هستند. با حساسیتی که ارتش داشت، اینها توانستند به تدریج حساسیت ها را کاهش بدهند، با ارتش تعامل داشته باشند و آشتی کنند. اینها شاگردان معتدل حزب رفاه هستند که رای اکثریت تحمل نکرد.
حزب عدالت و توسعه، چون ریشه دوانده بود و پایگاه مردمی برای خودش ایجاد کرده بود توانست کودتا را خنثی کند.
*در دهه های قبل دولت های ترکیه عمر کوتاهی داشتند و دچار بحران می شدند. حزب عدالت و توسعه چگونه در سال 2001 تشکیل شد و در سال 2002 قدرت گرفت و بر خلاف دولت های دهه های قبل، رهبران حزب عدالت و توسعه تا الان همچنان در ترکیه در راس قدرت قرار دارند؟
-من بر این اعتقاد هستم که مردم ترکیه، متوجه شدند بعد از 70 سال آرمان هایی که به دنبالش بودند از مسیر آتاترکیسم و لائیک، تحقق پیدا نمی کند. جامعه ترکیه دچار تضاد ارزشی و هنجاری بین غرب گرایی از طرف و اسلام گرایی و شرق گرایی از طرف، دیگر شد. شعارها و برنامه های اسلام گراها، مردم را جذب کرد و امروزه اکثریت به این سمت آمده است.
در سال های اخیر موضوع احیای ترکیه مطرح شده است. امروزه تحت نو عثمانیسم از آن یاد می شود و نگاه به شرقی که ترکیه پیدا کرده به خاطر این چرخشی است که اکثریت مردم داشته و به جریانات اسلام گرا و از جمله به آقای اردوغان گرایش پیدا کرده اند.
البته دولت آقای اردوغان، موفقیت هایی برای ترکیه در حوزه اقتصاد نسبت به گذشته داشته است.
تثبیت ارزش لیر و جذب سرمایه گذاری خارجی اتفاق افتاد. همچنین جذب توریست و افزایش صادرات و خصوصا در حوزه نساجی و پوشاک تحقق پیدا کرد. دولت اسلام گرای آقای اردوغان نسبت به دولت های گذشته موفق بوده و به همین خاطر، آرای اکثریت را به دست می آورد.
ترکیه کشوری است که مهاجر جذب می کند و اشتغال ایجاد می کند. بنابراین اکثریت مردم متوجه این موضوع هستند و همچنان از این جریان حمایت می کنند و به آن رای می دهند.
*در سال 2015 آمارها نشان می داد که 40 هزار روس در آنتالیای ترکیه زندگی می کنند. چطور موفق شده اند تا این حد از کشورهای دیگر مهاجر جذب کنند و آنها در ترکیه زندگی کنند؟
-در ترکیه بستر سازی کرده اند. یک نوع امنیت اقتصادی و اجتماعی ایجاد کرده اند. اقامت های کار به آنها می دهند برای 5 سال و 10 سال. کشش اقتصاد ترکیه به خاطر حضور شرکت های غربی و اروپایی و آمریکایی و سرمایه گذاری هایی که انجام شده و تکنولوژی هایی که آورده اند، این ظرفیت را برای ترکیه ایجاد کرده است.
بر این اساس خیلی از کشورهای خاورمیانه از جمله ایران و حتی خیلی از کشورهای عربی، این ظرفیت را ندارند. نه تنها روس ها، بلکه تعداد زیادی از ایرانی ها به ترکیه مهاجرت کرده اند یا سرمایه برده و در ترکیه فعالیت می کنند.
همچنین از کشورهای عربی و از عربستان، امارات، قطر و مصر، خیلی ها به ترکیه رفته اند. زیرساختی که در دوره اردوغان ایجاد شد در این زمینه نقش داشته است. وزیر خارجه قبلی و نخست وزیر قبلی ترکیه یعنی داوود اوغلو، نظریه پرداز و تئوریسین استراتژیک است، استاد دانشگاه است و کتاب های مختلفی در این زمینه نوشته است.
کشور ترکیه، بستر طراحی کرده است و با واقعیت های داخلی ترکیه و منطقه و دنیای غرب، منطبق تر عمل می کند. به همین دلیل، این موفقیت ها در ترکیه به اسم اسلام گراها رقم خورده است.
*چرا آقای داوود اوغلو که وزیر خارجه بود و نخست وزیر شد و تئوریسین حزب عدالت و توسعه بود برکنار شد و همکاری او در دولت ادامه پیدا نکرد؟
-اینها اختلافات درونی و رقابت های درونی خودشان است ولی آقای داوود اوغلو همچنان یکی از تئوریسین های عقبه این جریان است.
*عبدالله گل هم جزو دوستان نزدیک و همفکران آقای اردوغان بود. او که کنار گذاشته شد و اختلاف پیدا کردند. داوود اوغلو هم همین طور. تا نخست وزیری ارتقا پیدا کرد و کنار گذاشته شد. چرا این وضعیت وجود دارد و دوستان و نزدیکان فکری آقای اردوغان کنار گذاشته شدند؟
-از آن مهمتر، آقای فتح الله گولن است که رهبر معنوی و لیدر مذهبی جریان اسلام گرای اخوانی است. در جریان کودتا متهم شد و دولت ترکیه اصرار دارد که آقای گولن که در آمریکا زندگی می کند از آمریکا تحویل گرفته شود و محاکمه شود.
*عبدالله گل و داوود اوغلو، هم حزبی آقای اردوغان بودند که کنار گذاشته شدند ولی آقای گولن یک رهبر معنوی است و هم حزبی نبود. چرا به این صورت بین هم حزبی ها، تعارض به وجود آمد؟
-تا وقتی جریانات سیاسی به قدرت نرسیده اند، رقبای مختلف ممکن ائتلاف کنند ولی وقتی به قدرت می رسند و غنائم می خواهد تقسیم شود این شکاف ها ایجاد می شود.
*شما اعتقاد دارید که حزب عدالت و توسعه و آقای عبدالله گل و آقای اردوغان، طیف معتدل حزب اسلام گرای رفاه آقای اربکان محسوب می شوند. اگر مقایسه کنیم، آقای فتح الله گولن، اعتقاد به یک اسلام لیبرال و اسلام معتدل دارد.
با توجه به این که آقای اردوغان قبلا اعتقاد خاصی به آقای گولن داشته است چرا باز تضاد و تعارض پیش آمد بین همین اسلام گراها؟
-ما اگر بخواهیم درجه بندی کنیم آقای اربکان، نسبت به این مجموعه، تندروتر بوده است ولی آقای اردوغان نسبت به آقای اربکان، معتدل تر است. آقای فتح الله گولن، لیبرال تر از آقای اردوغان است و آقای اردوغان لیبرال تر یا معتدل تر نسبت به اربکان است. یعنی با لیبرالیسم و سکولاریسم، بیش تر نزدیک است.
درست است که همه اینها در چارچوب جریان اسلام گرا قرار می گیرند ولی از طیف های افراطی تا تفریطی دارند. حتی اتهام هایی مطرح شده است و گفته شده جریان گولن با ارتش ائتلاف کرده اند که جریان اسلام گرا را ساقط کنند.
*در مقاله ای که منتشر کرده اید در کنار نارضایتی ارتش و طیف کمالیست های ترکیه، سرکوب جنبش گولن را در در وقوع کودتای سال 2016 ترکیه موثر دانسته اید.
-بله. مدارس فتح الله گولن در کشورهای مختلف دنیا از جمله منطقه قفقاز و شمال آفریقا فعالیت می کنند. شبکه بسیار گسترده ای است و حدود 30 سال است که این جریان فعال است. مرکزیت این جریان در ترکیه بوده است.
از چند سال قبل اختلافات شروع شده بود ولی بعد از کودتا این جریان را محدود کرده اند و عملا در حوزه بین الملل تضعیف شده اند.
البته آقای فتح الله گولن الان در آمریکا زندگی می کند و رهبری را انجام می دهد ولی حمایت های مردمی و حمایت های اقتصادی از این جریان، عمدتا از داخل ترکیه بوده و بعد از کودتای 2016 فعالیت های آنها یا تعطیل شده یا محدود شده اند.
*این موضوع را در مقاله آورده اید که بعد از کودتای سال 2016 ترکیه، آقای اردوغان دچار اقتدارگرایی شده و انتقاد پذیر نیست و نظر کارشناسان را نمی پذیرد.
با توجه به این که آقای اردوغان و دولت فعلی ترکیه، رای اکثریت مردم را دارد انتقاد پذیر نبودن را چگونه می توان تحلیل کرد؟
-این حالت را تحت عنوان اقتدارگرایی شرقی نامگذاری کرده اند. کشورها و دولت های شرقی چه عربی و چه غیر عربی، این خصوصیت اقتدارگرایی را دارند و ریشه در استبداد فرهنگی دارد و از گذشته به ارث رسیده است.
ترکیه هم، همچنان با این مساله درگیر است. وقتی از طریق دموکراتیک، یک دولت نیز تشکیل شود اما موقعی که حس کنند همه رقیب ها را مهار کرده و کنار زده اند این خصوصیت ممکن است خودش را نشان بدهد.
این اقتدارگرایی در دولت سکولاری مثل آقای اردوغان که نباید باشد وجود دارد. در حالی که شهروندان آن کشور باید حق برابر داشته باشند و دولت، حق اپوزیسیون را باید رعایت کند و سرکوب نکند. به همین دلیل، اتحادیه اروپا اعتراض می کند و می گوید این وضع با استانداردهای دموکراسی اروپایی که شما می خواهید وارد آن شوید قابل انطباق نیست.
اتحادیه اروپا به ترکیه می گوید حالا حالاها باید زمان بگذرد تا شما بتوانید استانداردهای اتحادیه اروپا را رعایت کنید.
*یک تفکیک قائل شده اید بین دهه اول تشکیل دولت توسط آقای اردوغان و حزب عدالت و توسعه و دوره پس از آن. آیا الزاما نیاز بود که چنین تفکیکی بین دهه اول و سال های بعد از آن انجام شود؟
-می شود تفاوت هایی بین این دو دوره قائل شویم. اقتدارگرایی و سخت گیری و برخورد خشن با مخالفان در دوره دوم، بیش تر از دوره اول است و این قابل مرزبندی بوده که ما چنین اشاره ای داشته ایم.
*نرخ تورم ترکیه در ماه های اخیر دو رقمی شد و برای مثال در ماه ژوئن 2017(خرداد و تیر 1396) به 11.7 درصد رسید. این تورم دو رقمی در سال های اخیر بی سابقه بوده و آخرین بار در سال 2008 نرخ تورم ترکیه، دو رقمی بود و 10 درصد بود.
آیا دو رقمی شدن تورم در واقع می تواند از دست رفتن دستاوردهای اقتصادی قلمداد شود؟
-تا حدودی. کودتا، یک نوع بی ثباتی است. در کشوری که کودتا رخ بدهد یک شوک به ثبات اقتصاد می زند و به سرمایه. سرمایه ها یا فرار می کنند یا از ورود و استقرار برای سرمایه گذاری های جدید جلوگیری می کند.
این شوک، بیش تر ناشی از این مساله بوده است. البته تنش هایی که ترکیه با روسیه در قضیه ساقط کردن هواپیمای روسی داشت و تحریم هایی که روسیه علیه ترکیه اِعمال کرد، بی تاثیر نیست. چندین عامل نقش داشته است.
تنش هایی که ترکیه با دولت های همسایه داشته است تاثیر منفی گذاشته است. در حالی که این دولت شعار می داد که می خواهد اختلافات را به صفر برساند ولی نه تنها به صفر نرسید بلکه با همه کشورها به تنش کشیده شد. همه اینها تاثیر می گذارد و اقتصاد را بی ثبات می کند.
*آقای اردوغان چند سال قبل و در ابتدای بحران سوریه تصور می کرد حکومت بشار اسد به زودی سقوط می کند. این که حکومت بشار اسد برخلاف میل آقای اردوغان سقوط نکرد و در مرزهای جنوب ترکیه یک کشور دچار ناامنی شده، این وضع چه تاثیری روی مقامات دولت ترکیه گذاشته است؟
-تصورشان این بود که مثل لیبی و تونس، آقای بشار هم سقوط می کند. با اپوزیسیون سوریه زد و بند کردند که حامی دولت جدید سوریه شوند. فکر می کردند در دولت آینده سوریه و بعد هم عراق و برخی کشورهای دیگر، سهم بیشتری کسب می کنند. اما واقعیت ها به گونه دیگری رقم خورد و محاسبات آنها اشتباه بود.
تحولات زیادی رخ داد و ورق برگشت. محاسبات آقای اردوغان، اشتباه درآمد و هزینه های اقتصادی هم داد. چند میلیون مهاجر از سوریه به ترکیه رفته اند و مرزهای ترکیه ناامن شده.
بازارهایی در اختیار ترکیه بود و قراردادهایی با دولت های منطقه داشت که همه اینها به هم ریخت. در مجموع دولت ترکیه، افق بحرانی و خطرناکی را پیش رو دارد.
*چشم انداز 2023 ترکیه این هدفگذاری را داشته است که تولید ناخالص ترکیه در سال 2023 میلادی به 2 هزار میلیارد دلار برسد و ترکیه جزو 10 قدرت اقتصادی اول دنیا شود.
طبق آمار صندوق بین المللی پول ترکیه 755 میلیارد دلار تولید ناخالص داشته و رتبه 18 را در دنیا به دست آورده است. در مقاله ای که انتشار داده اید در مورد ترکیه آینده نگری کرده و سناریو سازی کرده اید. فکر می کنید در سال 2023 ترکیه چه جایگاهی را به دست می آورد؟
- ترکیه با وضعیتی که پیش رو دارد و بی ثباتی ای که در منطقه وجود دارد بعید است جزو 10 کشور اول شود. از آن طرف هم بعید است که رتبه ترکیه از 18 کمتر شود. یعنی تنزل نمی کند به رتبه 19 و 20 دنیا.
اگر بخواهم معتدل و واقع گرایانه نظر بدهم تا سال 2023 ترکیه احتمالا بین رتبه 10 تا 18 قرار خواهد گرفت. پیش بینی من رتبه 15 و 16 است. اگر خیلی خوش بینانه پیش بینی کنیم باید بگوییم ترکیه رتبه 14 را به دست می آورد.
*شما در رشته علوم سیاسی دکترا گرفته اید. آیا شما از لحاظ اقتصادی تحقیقاتی هم انجام داده اید؟
-من دکترای علوم سیاسی گرفته ام ولی بیش تر از زاویه اقتصاد سیاسی نگاه می کنم. یعنی از بُعد سیاست به اقتصاد و نه از اقتصاد به سیاست.
*ترکیه 755 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی داشته است. برای سال 2023 میلادی رقم 2 هزار میلیارد دلار هدفگذاری کرده اند. این رقم تولید ناخالص تا سال 2023 چقدر افزایش پیدا می کند؟
-رقم 2 هزار میلیارد دلار، سه برابر وضع فعلی اقتصاد ترکیه است. یعنی از 700 میلیارد دلار تا 2 هزار میلیارد دلار را در نظر بگیریم. اما زمان زیادی به سال 2023 نمانده است. تا سال 2023 میلادی، شش سال مانده است.
ما حتی اگر فرض کنیم سالی 10 درصد به تولید ناخالص ترکیه اضافه شود و با همین تورم 10 درصدی ترکیه بگوییم رشد اقتصادی 10 درصدی، تولید ناخالص ترکیه حداکثر به 1400 میلیارد دلار می رسد. باز خیلی با 2 هزار میلیارد دلار فاصله دارد.
همه این صحبت ها در حالتی طرح می شود که وضع فعلی ادامه پیدا کند و اتفاق غیر مترقبه ای رخ ندهد. اما منطقه ما آبستن اتفاقات غیر مترقبه هم هست. بنده می گویم با دید خوش بینانه و خیلی محتاطانه، این افق را می شود ببینیم ولی اگر اتفاقات غیر مترقبه رخ بدهد وضع فعلی نیز به هم می ریزد.