عصر ایران؛ جعفر محمدی - محمدباقر قالیباف، از این به بعد، شهردار سابق تهران خواهد بود؛ او 12 سال شهردار پایتخت بود و در این مدت طولانی که در نوع خود یک رکورد به حساب می آید، همواره در کانون توجهات موافقان و مخالفان بوده است، به ویژه زمان هایی که کاندیدای ریاست جمهوری می شد و البته هر بار هم ناکام می ماند.
اگر بخواهیم درباره کارنامه قالیباف منصفانه سخن بگوییم چاره ای از برحذر بودن از نگاه سیاسی نیست چه آن که بررسی عملکرد او با عینک جناحی مخالف، تهرانِ باقی مانده از قالیباف را شهر سوخته می نامد و همسویی سیاسی با او، مدعی ساختن مدینه فاضله توسط قالیباف می شود.
واقعیت این است که محمدباقر قالیباف، هرگز یک سیاستمدار موفق نبود. او هیچگاه نتوانست واقعیت سیاسی جامعه ایران را درک کند که اگر شناخت درستی داشت، هرگز عملکردهایش در شهرداری را هر چهار سال یک بار به مسلخ انتخابات ریاست جمهوری نمی برد و به فنا نمی داد.
از این رو، باید خدا را سپاس گفت که او هرگز نتوانست رئیس جمهور ایران شود چه آن که رئیس جمهور، باید یک استراتژیست به تمام معنا باشد و قالیباف نبود که اگر بود، دستکم می توانست استراتژی انتخاباتی خود را تدوین کند یا دستکم راهبردی برای برند شخصی اش داشته باشد تا مردم هر لحظه از او چهره ای جدید و متناقض نبینند.
اما در حوزه اجرایی باید گفت که قالیباف، مدیر موفقی است؛ چه زمانی که در نیروی انتظامی بود و چه در دوران شهرداری اش.
اشتباه نشود! او در مدت شهردار بودنش نیز عاری از خطا نبود: سیاسی کاری و سپردن برخی مدیریت ها به وابستگان جناحی، استخدام های فله ای در مترو، تراکم فروشی بیش از حد توان شهر، ناتوانی آشکار در کنترل فساد در شهرداری ها، عدم پاسخگویی مناسب به افکار عمومی و ... .
با همه این اوصاف، او توانست در این 12 سال، چهره تهران را بهبود بخشد؛ اقداماتی از قبیل راه اندازی خطوط سریع السیر اتوبوس (BRT)، توسعه مترو، احداث پل ها، تونل ها و بزرگراه های درون شهری، گسترش بی سابقه فضاهای سبز و محوطه های تفریحی، ایجاد پیاده راه ها، ارتقای کمی و کیفی دکوراسیون شهری، ایجاد سرای محله ها، تبدیل زندان قصر و برخی پادگان های درون شهر به فضای سبز، راه اندازی سامانه های 1888 و 137 برای ارتباط مستقیم و سریع شهروندان با شهرداری، گسترش فضاهای فرهنگی و ... بخشی از کارنامه موفق قالیباف است که چشم پوشیدن بر آن، هرگز منصفانه نخواهد بود.
این سنت زشتی است که بعد از پایان مسؤولیت افراد در این کشور، به جای قدردانی و "خسته نباشید" گفتن، ابتدا سراغ خط و ربط سیاسی اش می روند و اگر همسو نبود، چشم بر تمام خوبی هایش می بندند و ضعف ها را پر رنگ می کنند. اگر این رسم ناپسند را برنیندازیم، دیگر هیچ کس در این کشور، انگیزه ای برای خدمت به جامعه نخواهد داشت.
باید یاد بگیریم که دعواها و اختلافات سیاسی و رسیدگی به تخلفات احتمالی افراد جای خود را دارد و قدرشناسی از مدیران سابق و انگیزه دادن به مدیران لاحِق، جای خود را.
تابلویی که میخوای منصفانه نظر بدی . ولی بهت منصف بودن نمیاد .
دمت گرم دلاور خسته نباشی
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
البته كيهان بي انصافه اما دروغگو نيست
این سنت زشت همیهش از طیف اصلاحچی ها بروز کرده
به احترام او كلاه از سر بر مي دارم
اولین گام در بررسی عملکرد میزان هزینه و میزان برونداد یا نتیجهی کار است. پس از آن تحلیل سود و زیان فرصتی آن است که چقدر بوده است. آقای قالیباف در مدت دوازده سال چقدر درآمد در اختیار داشته و چقدر از سرمایههای شهرداری را بهکار گرفته و نتیجهی آن چقدر بوده است؟
پاسخ به این سئوال زمینهساز گامهای بعدی گزارش عملکرد اوست.
واژهی درستی که به کار گرفتهاید منصفانه قضاوت کنیم پس تقاضا دارم منصفانه گزارش عملکردی از هر یک از مدیران ارائه شود و نقد هر مدیر براساس عملکرد اول صورت گیرد. من این موضوع را خالی در صحنه مدیریت کشور میبینم و اگر این اتفاق میمون آغاز شود و نضج بگیرد، هر مدیر پس از پایان مدیریتش بهتر قضاوت خواهد شد.
قطعاً بهترین شهردار بوده تا حالا، البته بی عیب نبوده اما حجم خدماتش این قدر بوده که باید زمان بگذره تا بفهمیم قالیباف چه کرد.
خدا قوت مدیر لایق
مفهوم انصاف تعریف خاص خودش رو داره عصر ایران!
میتونید برای جا انداختن تشکر و انصاف و تلطیف جریانات سیاسی یک برنامه اصلاح طلبانه فراگیر بزارید و به خاطر خوبی های قالیباف ازش تشکر کنید
شما لیدر و مجری باشید
مدیران بروکرات باید راه خود را بروند و سیاستمداران هم باید از رده های پایین حزبی شروع کنند ،
قالیباف یک مدیر ملی است ،
اما نباید وارد سیاست می شد .
همانطور که روحانی یک مدیر سیاسی است و قبل از ریاست جمهوری یک روز هم سابقه اجرایی نداشت اما سه دهه مدیریت ستادی در کارنامه دارد .
نه روحانی شهردار خوبی می شود و نه قالیباف رئیس جمهور .
وقتی نگاه کمی داشته داشته باشیم به عمکرد قالیباف میبینیم که مثلا در خطوط مترو، تهران رشد کرده است اما نگاه کیفی نشان میدهد که همین خطوط مترو آنچنان کیفیتی ندارد که شهروندان بتوانند بدون سوار شدن بر هم از این خدمات استفاده کنند.
تراکم فروشی های بی سابقه آقای قالیباف آنچنان ضربه ای به این شهر زد که تا سالیان سال آثار سوءش بر رخساره شهر خواهد ماند.
سیاست قالیباف در مدیریت شهری چنین بود،، شهر را فروخت تا شهر را بسازد!،، غافل از اینکه پس از فروختن شهر دیگر مالکش کسی دیگر بود و هیچگاه نتوانست آن را بسازد.
ما هم دوست داریم تشکری کنیم از عملکرد قالیباف ، اما انصاف حکم میکنمد که واقعیت بیان شود و واقعیت این است که قالیباف مدیر موفقی نبود.
حالا عصرایران میخواد وسط بیایسته هم جالبه!
بهترین قضاوت برای قالیباف
و بهترین پاراگراف:
این سنت زشتی است که بعد از پایان مسؤولیت افراد در این کشور، به جای قدردانی و "خسته نباشید" گفتن، ابتدا سراغ خط و ربط سیاسی اش می روند و اگر همسو نبود، چشم بر تمام خوبی هایش می بندند و ضعف ها را پر رنگ می کنند. اگر این رسم ناپسند را برنیندازیم، دیگر هیچ کس در این کشور، انگیزه ای برای خدمت به جامعه نخواهد داشت.
"تراکم فروشی بیش از حد توان شهر، ناتوانی آشکار در کنترل فساد در شهرداری ها"
شورای شهر نه شورای شهر سازی که فکر کنم زیر مجموعه وزارت راه و شهر سازی میشه.....
اگر اشتباهی داشته ایراد از سیستم و سازمان کار ماست که نمیتونه جلوی اشتباهات را بگیره..
آقای قالیباف از نطر سیاسی با شما مخالفم...از نطر طرز فکر با شما مخالفم.....ولی خسته نباشی و تشکر
اول خوب تخريبش کرده بعد تيتروار چنتا از عملکردش رو گفته