عصرایران؛ احسان محمدی- چهار هفته، چهار امتیاز و قرار گرفتن در رده یازدهم جدول شانزده تیمی ایران شاید برای هواداران استقلال آنقدر تلخ نباشد که عدد یک را مقابل تعداد گل زده می بینند.
استقلال تهران روزهای خوبی را سپری نمی کند. علیرضا منصوریان می تواند از تیر دروازه شاکی باشد که در دیدار مقابل سایپا با آنها نامهربان بود اما باتجربه تر از آن است که نداند قُطر تیر دروازه فوتبال فقط 12 سانتیمتر است و نمی توان پشت آن پنهان شد.
او این روزها علاوه بر اینکه باید تلخی برخی از هواداران که روی سکوها مانند هفته های آغازین فصل پیش کم طاقتی می کنند را تحمل کند باید در مقابل موجی از نقدهای علنی و پچ پچ از سوی برخی پیشکسوتان این باشگاه که به سویش روانه می شود تاب بیاورد.
در سال های اخیر فشار پیشکسوتان به مربیان قرمز و آبی به صورت یک رویه درآمده است. در اینکه آنها دل با باشگاهی دارند که سال هایی از عمرشان را در آنجا سپری کرده اند تردیدی نیست. اما تا چه میزان می توان این فشارها را طبیعی و اصولاً در راستای فوتبال حرفه ای تعریف کرد؟
آیا هر پیشکسوتی با هر درجه از دانش فوتبالی به صرف اینکه برای باشگاهش روزگاری گل زده، مصدوم شده یا دستمزد نگرفته این حق را دارد که در مورد مسائل فنی کادر مربیگری را تحت فشار قرار دهد؟
فراموش نکنیم که این اظهارنظرها از سوی افراد معمولی روی سکوها یا حتی روزنامه نگاران صورت نمی گیرد بلکه در ورای آن نام پیشکسوتی است که هنوز هم هواداران و دلباختگان خود را دارد و سخنانش حتی روی عملکرد بازیکنان هم بی تاثیر نیست.
- بله! هر کسی حق دارد در مورد تیم محبوبش اظهار نظر کند. بخصوص اگر عاشق تیمش باشد.
- نخیر! این جور اظهارنظرها مداخله در کار سرمربی است و اینها دنبال منافع خودشان هستند!
این دو جمله معمولاً دم دستی ترین پاسخ برای پرسشی است که گاهی یک تیم را به قهقرا می برد. کسانی می گویند به سکوت فعلی پیش کسوتان پرسپولیس نگاه نکنید. کافی است برانکو در لیگ قهرمانان آسیا نتیجه نگیرد و در لیگ برتر هم دوبازی پشت سر هم امتیاز از دست بدهد آن وقت سیلی از اعتراض از سوی قدیمی های باشگاه روانه می شود که ممکن است برانکو را از تهران به زاگرب پرتاب کند!
- آقا در هیچ کجای دنیا این طور نیست که پیش کسوت ها در کار سرمربی دخالت کنند!
بررسی اخبار روزنامه و سایت های انگلیسی زبان نشان می دهد که اتفاقاً پیش کسوتانی که در قامت مفسرهای تلویزیونی یا یادداشت نویس ظاهر می شوند گاهی بسیار تلخ، گزنده و بی پروا در مورد یک تیم حرف می زنند و نمی توان انتظار داشت وقتی تیمی در روزهای بد قرار دارد و نتیجه نمی گیرد برایش دست بزنند اما هنوز این پرسش مطرح است که آیا «هر پیش کسوتی» با «هر درجه از دانش مربی گری» این حق را دارد که از دور در مورد جرئی ترین مسائل تیم اظهارنظری کُند که موجب ایجاد تنش برای تیم شود و مربی باید تاوان آن را بدهد؟