عصر ایران - شاید پدر و مادر آتنا دوست داشتند او روزی به جایی برسد که عکسش و نامش تبدیل به تیتر اصلی رسانهها شود. شاید آنها دوست داشتند آتنای کوچک آنها وقتی بزرگ شد تبدیل به افتخار پارس آباد اردبیل شود. شاید آنها هزار آرزو برای دختر ۷ سال خود داشتند.
آتنا اما در ۷ سالگی ماند. آتنا تبدیل به تیتر اصلی رسانهها شد. آتنا تدبیل به مشهورترین پارس آبادی ایران شد. مرگ دردناک آتنا ایران را داغدار کرد.
آتنا اولین دختری و یا کودکی نبود که در ایران و جهان قربانی این چنین جنایتهایی میشود. کودکان که قربانی تجاوز جنسی و یا سرقت میشوند. فروردین ۹۵ بود که ستایش قریشی در ورامین قربانی تجاوز جنسی شد.
مرگ این چنین کودکان آنهم به خاطر امیال شیطانی برخی که نمیشود نام آنها را آدم گذاشت، قلب انسان را جریحه دار میکند. حضور گسترده مردم پارس آباد در تشییع پیکر دختر ۷ ساله نشان داغ دار شدن کل شهر است.
شیطان صفتهایی مانند «شیطان صفت پارسآبادی» وجود دارند. کسانی که به خاطر چند النگو و یا به خاطر افکار پلیدشان، دختر و یا پسربچهای را به قتل میرسانند. دختر بچههایی که بسیاری از انسانها طاقت دیدن گریه آنها را ندارند چه برسد به...
با وچود چنین شیطان صفتهایی که شاید در شهر تعدادشان به انگشتان یک دست هم نرسد، باید مواظب کودکان خود باشیم. برخی از پدر و مادرها کودک را تنها به خرید میفرستند. کودک وقتی در کوچه در حال بازی است سری به او نمیزنند.
برخی پدر و مادرها به تمام همسایگان و آشنایان خود اعتماد میکنند. کودکان خود را به آنها میسپارند. نمیدانم فیلم «هیس!دخترها فریاد نمیزنند» را دیدهاید یا نه. اما این فیلم به خوبی حکایت گر این داستان است. پدر و مادر دختری به کارگر خود اعتماد میکنند و کودک را به او میسپارند و آن شیطان صفت...
کودک احتیاجی به انگشتر طلا، النگو و یا گوشواره ندارد.به ویژه زمانی که در حال بازی با همسالان خود در خیابان است. این طلاها میتواند انسانها را وسوسه کند. قتل بسیاری از کودکان همچون آتنا تنها به خاطر سرقت طلا بوده است.
این ذهنهای بیماری در نگاه اول انسانهای عادی هستند که شاید بسیار مهربان هم به نظر بیایند اما در یک لحظه فاجعهای ببار میآورند که میتواند یک کشور را درگیر خود کند.
خانواده میتواند اولین و مطمئنترین حافظ دختران و پسرانی همچون آتنا باشند. کمی حواسمان کودکان خود باشد.
شاید بسیاری بگویند بازی کردن دختران و پسران در خیابان یا رفتن تنهای آنها به مدرسه و خرید باعث میشود این بچهها مستقل بار بیایند. بله درست است اما بهتر است وقتی او را به خرید میفرستیم به دنبال او برویم و از دور هوایش را داشته باشیم. وقتی در کوچه در حال بازی است از دور به او نگاه کنیم.
نباید همیشه انتظار داشت نیروهای امنیتی و قضایی همیشه حوادث را کنترل کنند. ستایش قریشی توسط پسر همسایه مورد تجاوز قرار گرفت. پسری که بسیاری میگفتند آزارش به یک مورچه هم نمیرسید.
در کنار وظایف پدر و مادرها، حکومت نیز وظایفی دارد که مهمترین آن آموزش است. ما باید به پدر و مادرها، دانش آموزان و کودکان در باره این نوع برخوردها هشدار بدهیم و آنها را آگاه کنیم. به نظر میرسد مدرسه بهترین مکان برای چنین آموزشهایی است.
بیاییم مواظب بچههای خود باشیم. شیطان صفتها در کمین هستند.
کاش روزی بیاید که دیگر هرگز شاهد این جنایات نباشیم
یکی از مواردی که باید به بچه ها آموزش داده بشه آشنایی با سو استفاده جنسی است، تا شاید این قبیل افراد در مراحل زودتری به دام بیفتن
کشورهای دیگر اگر راهی بلد بودند جلوی این تجاوزهای دسته جمعی در کشورهای خودشان را می گرفتند و اینقدر از آموزش و آموزش دادن سخن می گویید که آدمی متحیر می شود در همان کشورهای آموزش دهنده و آموزش دیده ناگهان فردی وارد کلاس درس می شود و 40 دانشجو را به رگبار می بندد.
به نظر بنده این بنده ی شیطان که این کار را کرده هدفش چیز دیگری بوده است وگرنه کسی که مغازه دارد و کار و کاسبی دارد برای 4 تا النگو آدم نمی کشد . به احتمال زیاد مورد تجاز بوده است مثل موردهای قبلی و دلیل آن را باید در خانواده اش جست .
خیلی از بچه ها نمیدونن تجاوز یعنی چه...
در محل ما آرایشگری هست که بواسطه موقعيت مغازه اش، معمولاً پسربچه ها اونجا جمع میشن و بازی می کنند. بسیار از طبقه پنجم دیده ام که این آرایشگر از بچه ها کولی می گیره و رفتارهایی با اونها می کنه که مصداق تجاوز محسوب میشه..
خانمم میگه ما دختر بچه داریم. با کسی تو این محل درگیر نشو که با بچه ما لج کنند و اذیتش کنند. بچه ما سر ظهر از سرویس پیاده میشه و میاد خونه. بتو چه که میری بهش تذکر میدی. ما میخایم تو این محل زندگی کنیم. از طرفی اینقدر مراحل قضایی تو ایران افتضاح و پیچیده است که آدم بیخیال میشه...
ایشون كه متاهل هم بودن !!!!
در این حادثه پدر و مادر از همه مسئولیتشان سنگین تر است
در خبرها میخواندیم این دختر معصوم 6 النگو و زیورآلات داشته است
شاید اگر این النگو ها همراه این بچه نبود این اتفاق سوم نمی افتاد