عصر ایران؛ مصطفی داننده- کمتر کسی فکر میکرد که برنامه خنداننده شو این چنین بتواند جامعه ایران را با خود همراه کند. چند جوان بینام نشان توانستند با هدایت ۴ بازیگر مطرح سینما و تلویزیون و البته تئاتر، نامی برای خود دست و پا کنند. اجرای این برنامهها باعث شد نقدها و تحلیلهای مختلف در باب جنس اجرای این تازه راه یافتگان به دنیای طنز نوشته و بیان شود.
این خنداننده شوها در میان اجرای خود کنایههایی به سیاسیون ایران داشتند. اتفاقی که معمولا در تلویزیون اتفاق نمیافتد. این کمدینها از سخنان و رفتار عجیب سیاستمداران استفاده کردند تا مردم را بخندانند.
یکی از شرکت کنندگان در این مسابقه با اشاره تلویحی به لیست اموالی که قالیباف در مناظرههای انتخاباتی منتشر کرد در خصوص خواستگاری و در پاسخ به پدر عروس که از او پول و خانه و مهریه سنگین و…خواسته بود گفت: رفتم و لیست اموالم را آوردم و به پدر عروس نشان دادم و گفتم، ببین این لیست اموال من! ببین وضع من از برخی مدیران کشور بهتره...
شب گذشته نیز یکی از شرکتکنندگان در مسابقه «خنداننده شو» در بخشی از استندآپکمدی خود به داستان رستم و سهراب پرداخت و در آن با اسفندیار رحیم مشایی و ماجرای روز درختکاری سال ۹۵ او و محمود احمدینژاد شوخی کرد: «رستم برای گرفتن نوشدارو سراغ کیکاووس رفت، در این بین به اسفندیار گفت تو چیزی بگو، اسفندیار گفت من چه بگویم، خودم درختم!» در ادامه هم اشاره کرد که برگهای اسفندیار ریخت.
در سالهای گذشته شاهد چنین طنازیهایی نبودیم. معمولا سیاستمداران ایرانی از کنایههای طنازان ایرانی در تلویزیون به دور بودند. اگر هم کنایهای اتفاق میافتاد آنقدر در لفافه بود که حتی خود آن سیاستمدار هم گاهی متوجه آن نمیشد.
ساختن موقعیتهای طنز با سخنان سیاستمداران اتفاقی است که در سالهای در جهان رواج دارد اما در ایران بنا به دلایل مختلف شکل نمیگرفت. خوشبختانه امروز در برنامه خنداننده شود این اتفاق افتاد.
باید از این رفتار استقبال کرد و اجازه داد در کنار نقدهای جدی که از رفتار سیاستمداران میشود، اینگونه طنازی و کنایههای طنز نیز انجام شود.
باید با مسئله طنز اجتماعی به گونهای برخورد کرد که اهالی طنز بتوانند با دست باز وارد مسائل اجتماعی شوند. متاسفانه بسیاری از مشاغل و حوزه های اجتماعی با نقدهایی از جنس طنز مشکل دارند و به سرعت در برابر آن موضع میگیرند و آن را توهین تلقی می کنند.
طنز نیز بابی از ابواب نقد است که کمی زبان تند و تیزتر دارد. باید اجازه بدهیم در هر جایگاهی که هستیم مورد نقد قرار بگیریم. اگر بفهمیم طنز، توهین نیست بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. در این میان باید به این نکته اشاره کرد که طنز نیز نباید وارد حوزه شخصی افراد شود.
خندوانه رامبد جوان توانسته است بسیاری از تابوهای موجود در کشور را بشکند. مهمترین آن خجالت نکشیدن از خنده است. دیگر مردم با خندیدن مشکلی ندارند. امیدوارم بعد از خنداننده شو جامعه ایرانی یاد بگیرد از طنز دلخور نشود و فکر نکند به او توهین شده است. لطفا بعد از دیدن یک برنامه طنز و یا شنیدن یا کنایه طنز آمیز دلخور نشویم.
چرا بی احترامی به شاهنامه و فردوسی را بی تفاوت نگاه میکنید ایا هر موضوعی دستمایه شوخی است...
خانم شقایق دهقان و زینب موسوی اگر میتوانند اکنون به پارسی سخن بگویند و به قول خوشان خنداننده شو اجرا کنند بخاطر وجود مردانی چون فردوسی است ....
همانطور که یک چیزهایی مقدس است ... یک چیزهایی هم محترم است و مسخره کردن آنها درست نیست
رحت بر آن تربت پاک باد
قطعا تو اشتباه می کنی!!!
عصر ایران و این جور چیزا؟؟؟؟
واه واه واه ...
ای کاش یادی هم می شد از مرحوم صابری فومنی که با گل آقا در آن سالها با زبان طنز نقدی بر سیاسیون میکرد .
هم او و هم سیاسیون مورد نقدش رو خدا رحمت کند