صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۵۳۷۸۲۲
تعداد نظرات: ۱۵ نظر
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۱ - ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۶ - 08 May 2017

مرگ «شاهپور غلامرضا» و داستان «غلامرضا تختی»

در میان برادران شاه نام غلامرضا بیشتر مطرح می شد و مشهورتر از همه ماجرا یا داستان تشویق غلامرضا تختی در حضور غلامرضا پهلوی است...

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- با مرگ غلامرضا پهلوی که در دوران سلطنت برادرش به «شاهپور غلامرضا» و در گفتار مردم «شاپور غلامرضا» شهرت داشت از 7 فرزند پسر رضا شاه دیگر هیچ کس در قید حیات نیست.

در تمام سال های گذشته مهم ترین ابهام درباره سرنوشت 7 برادر عاقبت همین شاپورغلامرضا و عبدالرضا بود که معلوم نبود زنده اند یا مرده.

عبدالرضا پهلوی در فلوریدای آمریکا زندگی می کرد ولی چون نام خود را تغییر داده بود معلوم نبود مرده است یا زنده تا این که روشن شد در سال 1383 و با نام دیگر از دنیا رفته است.

خود شاه (محمد رضا) در 5 مرداد 1359 در قاهره جان سپرد. علیرضا اما قبل از همه برادران و در عصر سلطنت محمد رضا در سال 1333 در یک سانحه هوایی کشته شده بود و دیگران پس از سقوط سلطنت از دنیا رفتند.

 احمد رضا در سال 61 و در پی ابتلا با سرطان خون در فرانسه درگذشت. محمود رضا هم در سال 1390 چشم از جهان فرو بست.

جالب تر از همه حمید رضا بود که از ایران خارج نشد و در سال 71 در تهران درگذشت و تنها فرزند رضاشاه و برادر محمدرضا شاه است که در ایران به خاک سپرده شده و قبر او در بهشت زهراست.

با تعیین تکیف حیات و ممات عبدالرضا تنها ابهام باقی مانده درباره زنده یا مرده بودن غلامرضا یا همان شاپور غلامرضا بود چون در انظار هم ظاهر نمی شد تا 18 اردیبهشت 1396 که خبر مرگ او منتشر شد و بدین ترتیب از 7 پسر رضا شاه دیگر هیچ یک زنده نیست:

محمدرضا،علیرضا،عبدالرضا،احمدرضا،محمودرضا،حمیدرضا و غلامرضا که به جز حمیدرضا هیچ یک در ایران مدفون نیستند چون درباره علیرضا پهلوی هم دقیقا مشخص نیست که در ایران مدفون است یا نه و گفته می شود شیخ صادق خلخالی پس از تخریب آرامگاه رضا شاه نه جنازه ای از او یافت و نه فرزندش علیرضا و دقیقا مشخص نیست جنازه ها را منتقل کردند یا از اول هم جسدی وجود نداشته و جنازه علیرضا را همان موقع به مسجد رفاعی قاهره انتقال دادند.

شاهپور غلامرضا مشهورترین برادر شاه بود و مانند اشرف شایعات بسیاری درباره او وجود داشت.

مشهورترین شایعه درباره او ماجرایی است که همه نقل می کنند ولی صحت و سقم آن دقیقا مشخص نیست.

آن ماجرا این است که شاپور غلامرضا در ورزشگاهی بوده و وقتی حضور او اعلام می شود جمعیت حاضر واکنش استقبالی نشان نمی دهند ولی تا غلامرضا تختی که از سال های قهرمانی فاصله گرفته بود برای تماشا پا به سالن می گذارد جمعیت یک صدا او را تشویق می کنند به حدی که غلامرضا پهلوی ناگزیر از ترک سالن می شود. گوینده بار دیگر نام شاهپور غلامرضا را می آورد اما مردم فریاد می زنند غلامرضای تختی...

نویسنده این سطور مثل بسیاری دیگر این داستان را شنیده ولی با قاطعیت نمی تواند آن را تأیید کند هر چند ارتباط آن با مرگ جهان پهلوان غلامرضا تختی قطعا صحت ندارد.

ماجرای حضور هم زمان دوغلامرضا اما به روایت کتاب «تختی» نوشته حبیب جعفریان/ انتشارات سروش از این قرار است: 

 «در بهار 42 وقتي بازي‌هاي دوستانه ايران و شوروي در تهران انجام مي‌شد، اتفاقي افتاد كه همه را از صرافت پادر مياني كردن انداخت. از روز اول، رييس فدراسيون، سازمان تربيت بدني، كشتي ‌گير‌ها به مش‌علي سرايدار سالن سپرده بودند كه مبادا تختي را به سالن راه بدهد و گرنه پدرش را در مي‌آورند، اما روزي كه تختي آمد، مش‌علي صداي گرم او را شنيد كه پشت در ورودي بود و مي‌گفت: عزيز، علي،در را باز كن. او نتوانست طاقت بياورد و در را باز كرد.

 هر چند مي‌دانست پدرش را درمي‌آوردند و مي‌دانست شاهپور غلامرضا داخل سالن نشسته است. همراه تختي جمعيتي كه دورش بودند هم داخل سالن ريختند. او را گرفتند روي دوش و دور مي‌چرخاندند، كف مي‌زدند صلوات مي‌فرستادند و يك صدا مي‌گفتند:

رستم دستان، كجايي؟بيا / نور دو چشمان، كجايي؟ بيا. تختي آن بالا گريه مي‌كرد همه چيز به هم ريخته بود. بالاخره پهلوان را پايين گذاشتند. او رفت وسط سالن ايستاد؛ سه بار از سه سو به مردم تعظيم كرد و بعد رفت نشست پشت به جايگاه. به دقيقه نكشيد كه غلامرضا پهلوي بلند شد و به قهر از سالن رفت.»

جدای این که این داستان تا چه حد واقعیت دارد این واقعیت قابل توجه است که غلامرضای پهلوی 50 سال پس از مرگ غلامرضای تختی زندگی کرد اما نام تختی در تمام این 50 سال زنده است و شاهپور غلامرضا در بیشتر این سال ها انگار که مرده بود...
ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۵
در انتظار بررسی: ۳۶
غیر قابل انتشار: ۰
ممهدی راد
۱۲:۵۶ - ۱۳۹۶/۰۲/۱۹
در کتاب " پهلوان جهان پهلوان زندگی " تالیف کیوان مرادیان و دکتر نصراله سجادی روایت دقیق و کاملتر این ماجرا آورده شده است.
سام
۱۲:۳۲ - ۱۳۹۶/۰۲/۱۹
بنده هم اون زمان در شهرضا بودم که دیدم یکدفعه صدای سوت و کف اومد فک کنم داشتن تختی را تشویق می کردن
نوربخش
۰۷:۱۰ - ۱۳۹۶/۰۲/۱۹
پدرم در ورزشگاه بود و همیشه این اتفاق را با هیجان تعریف میکند
علی
۰۱:۲۱ - ۱۳۹۶/۰۲/۱۹
من هم کودک بودم که روز بعد در محله ما داستان ورود تختی و قهر شاپور غلامرضا مطرح شد. اما اینکه عصر ایران با قطعیت عدم رابطه بین مرگ تختی و این داستان اظهار نظر کرده، جای تعجب دارد.
ناشناس
۲۲:۰۰ - ۱۳۹۶/۰۲/۱۸
اونچه که مسلم است ، مرد ،َمرده و نامرد ، نامرد
راوندی
۱۶:۰۳ - ۱۳۹۶/۰۲/۱۸
من انزمان هفت ساله بودم ولی بخاطر میاورم اتفاقی در ورزشگاه رخ داد ووقتی اقا تختی از درب کوچک وارد شد و مردم متوجه حضورش شدن برایش به مدت ده دقیقه کف زدن که این امر باعث ناراحتی غلامرضا شد
پاسخ ها
حسن
| |
۱۷:۱۶ - ۱۳۹۶/۰۲/۱۸
احتمالاً یک چیزایی شنیدی
ناشناس
۱۵:۳۵ - ۱۳۹۶/۰۲/۱۸
تاریخ « هیستوری» است و داستان « استوری» و عصر ایران "دروغگو"
عصر ایران کجای این مطلب دروغ است؟ این که شاهپور غلامرضا برادر شاه بوده یا این که درگذشته یا این که ده ها سال است این حکایت شنیده می شود و یکی از کاربران هم نوشته اند خودشان بوده اند.
ناشناس
۱۴:۲۷ - ۱۳۹۶/۰۲/۱۸
من هم اين داستان را شنيده ام و درست است
ناشناس
۱۳:۵۹ - ۱۳۹۶/۰۲/۱۸
فکر میکردم فقط زنهای قدیمی در باره مرده داستان سرایی میکنند ولی عصرایران هم هست
عصر ایران تاریخ « هیستوری» است و داستان « استوری». میان داستان و تاریخ نسبتی وثیق برقرار است و حتی برخی معتقدند اسطوره به معنی قبل از تاریخ هم باز با استوری و داستان نسبت دارد. به جای این گونه طعنه ها بگویید با کجای کار مشکل دارید؟ کدام واقعیت تاریخی نادیده انگاشته شده؟ به نظر شما مرگ برادر آخرین شاه ایران و اشاره به ماجرایی درباره او و اسطوره ای ترین چهره تاریخ ورزش ایران خبری در خور تحلیل نیست؟
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۵:۰۳ - ۱۳۹۶/۰۲/۱۸
خود متن کاملا منصفانه و حرفه ای نوشته شده و این پاسخ عصر ایران نیز منطقی است.
ناشناس
| |
۲۲:۳۷ - ۱۳۹۶/۰۲/۱۸
فکر می کنید اگر بنویسید وثیق ارزش نوشته تان بیشتر می شود، چرا به زبانمان و فرهنگمان ضربه می زنید با به کار بردن اینگونه واژه های بیگانه.
ناشناس
۱۳:۳۰ - ۱۳۹۶/۰۲/۱۸
داستان جالبی بود
ناشناس
۱۲:۳۲ - ۱۳۹۶/۰۲/۱۸
شعار اونروزفینال کشتی جام نخل طلایی این بود.


غلامرضا یکیه غلامرضا تختیه
ناشناس
۱۲:۱۳ - ۱۳۹۶/۰۲/۱۸
این کار دقیقا کار نشریات زرد بود. این دو اصلا هیچ ربطی به هم ندارند.
خدا همه رفتگان را رحمت کند.
تعداد کاراکترهای مجاز:1200