این مناظره تمامی معادلات را بر
هم زد، تاریخ سیاسی آمریکا را تحت تأثیر قرار داد و یا به بیان بهتر همهچیز را یک
شبه تغییر داد. جالب اینجاست که در این مناظره شصت دقیقهای که میان یک مرد خوشتیپ
ایرلندی ـ امریکایی با رفتاری متین و موقر و نیکسونی که بهتازگی از بیمارستان
مرخص و با ظاهری رنجور و ضعیف و رنگپریده در مناظره حاضر شده بود، صحبتهای مهمی
پیرامون موارد اساسی در برنامههای کاندیداها مطرح نشد. مردم صرفاً تحت تأثیر ظاهر
جذابتر و ژستها و حرکات بدنی کندی که حاکی از اعتمادبهنفس بیشتر وی بود قرار
گرفتند و وی را پیروز انتخابات میدانستند.
جالبتر آنکه، افرادی که مناظره را از طریق رادیو شنیده بودند، معتقد بودند نیکسون برنده مناظره بوده است؛ اما این شنوندگان در اقلیت بودند. در سال 1960، 88 درصد از خانوادههای آمریکایی تلویزیون داشتند. هرچند در مناظرههای بعدی نیکسون عملکرد بهتری داشت و حتی مشاوران وی با تجویز رژیمهای غذایی مختلف تلاش کردند وزن وی را افزایش و ظاهری بهتر از او نشان دهند، اما فراموش کرده بود که ماندگارترین تصویرها، اولین تصویر است و بهاینترتیب درنهایت، کندی در انتخابات پیروز شد تا بهعنوان سی و پنجمین رئیسجمهور ایالت متحده معرفی شود.
مناظرههای
انتخاباتی، نخستین بار با هدف آموزش مسائل مهم انتخاباتی و سیاسی به عموم مردم
طراحی و پخش شد، ولی این مناظرهها تأثیر زیادی برای آرای مردم دارد و حتی میتواند
فرد پیروز در انتخابات را تعیین کند؛ بنابراین طراحی صحیح و علمی این مناظرهها بهویژه
برای انتخابات ریاست جمهوری اهمیت زیادی دارد؛ زیرا میتواند در انتخاب فردی تأثیرگذار
باشد که در چهار سال آینده بهصورت مستقیم و سالهای بعدازآن بهصورت غیرمستقیم،
سرنوشت عموم مردم را رقم میزند.
مناظرهها باید بهگونهای طراحی شوند که آرا و افکار عمومی را به سمتوسوی کاندیدای شایستهتر سوق دهد. برای تحقق این مهم، در مرحله اول باید شایستگیهای لازم برای رئیسجمهور شناسایی شود و در مرحله دوم مناظرهها بهگونهای طراحی شوند که این شایستگیها به بهترین نحو مورد سنجش قرار گیرد.
این که مناظرههای تلویزیونی مؤثر در انتخاب رئیس جمهور شایسته باید چه ویژگیهایی داشته باشد، نیازمند بررسی و مطالعه دقیق است و در یادداشتی کوتاه نمیتوان به تمامی ابعاد آن پرداخت. در این یادداشت، با توجه به تجربیات بینالمللی و همچنین تجارب کشور در سالهای اخیر، ویژگیهای یک مناظره بد تلویزیونی را که منجر به انتخاب فردی ناشایست در این منصب بسیار مهم خواهد شد، مطرح خواهم کرد تا به شیوه ای لقمانی، ادب و آداب مناظره را بیاموزیم.
معمولاً مناظرههای انتخاباتی بهگونهای طراحی میشوند که مسائل اصلی کشور نظیر بیکاری، تورم، رکود، حقوق شهروندی و ... فراموش میشوند و در عوض کاندیداها بهجای تلاش برای تبیین جهتگیری و خطمشیهای کلان خود برای رفع مسائل عمومی مهم کشور، ذهن خود و مشاورانشان را بر انتخاب پوشش مناسب، نحوه آرایش ظاهر، استفاده از کاغذ یا تبلت در جلسه، حفظ اعتمادبهنفس و آرامش، لبخند زدن، انتخاب واژگان مناسب، تپق نزدن و نحوه مواجهه با کاندیداهای رقیب متمرکز میکنند. به صورت کلی نباید مناظرهها بهگونهای طراحی شوند که عملکرد کاندیداها در مناظره و شرایط و جو حاکم بر آن تعیینکننده رئیس جمهور باشد.
2ـ در یک مناظره بد، به شایستگیهای محوری و ضروری برای یک رئیسجمهور توجهی نمیشود!
در پایان اولین مناظره زنده تلویزیونی انتخابات ریاست جمهوری سال 1392، هشت عکس به کاندیداها نمایش داده شد و نظر هرکدام از آنها در رابطه با عکس پرسیده شد. تصویر چهارم، نمایی از یک معدن در مس در ایالت یوتای آمریکا بود که پاسخهای نادرست و متفاوت کاندیداها در مورد آن موجب ایجاد فشار روانی بر برخی از کاندیدها شد و حتی پس از مناظره، ستادهای انتخاباتی برخی از کاندیداها به تمسخر دیگران پرداختند. این اقدام، نمودی از یک طراحی بد برای مناظره زنده تلویزیونی است. آیا واقعاً ضروری است که یک رئیسجمهور بتواند با دیدن یک عکس، معدن مس را تشخیص دهد و در مورد محل دقیق آن اظهارنظر کند؟بدیهی است که رهبران عالی کشور برای انجام شایسته وظایف خود، نیاز چندانی به دانش فنی در عرصههای مختلف ندارند؛ بنابراین در یک مناظره بد تلویزیونی، بهجای بررسی شایستگیهای محوری و کلیدی افراد برای تصمیمگیری در مورد مسائل کلان و بلندمدت عمومی کشور، زمان مناظره به سنجش شبه شایستگیهای نظیر قدرت تشخیص تصاویر در کسری از ثانیه اختصاص مییابد.
3ـ در یک مناظره بد ضد ارزشها، ارزش میشوند!
مناظرههای بد بهگونهای طراحی میشوند که کاندیداهایی که بیشتر به افشاگری، مچگیری، تحقیر و تخطئه رقبا میپردازند، موفقتر به نظر میرسند. تجارب تاریخی نشان داده است که خوشنامترین رهبران در کشورهای مختلف که عملکردی درخشان در حکمرانی و اداره داشتهاند، نتوانستهاند عملکرد مناسبی در مناظرهها داشته باشند و گاه از رقبای بیاخلاق خود شکست خوردهاند. این در حالی است که یک رئیسجمهور شایسته، تقوا و الزامات اخلاقی در تمامی زمینهها را رعایت میکند و افرادی که در یک موقعیت خاص نظیر مناظره به ارزشهای اخلاقی بیتوجهاند، احتمالاً در سایر موقعیتهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی هم اینگونه رفتار خواهند کرد. تخصصی کردن مناظرهها و طراحی سؤالات ناظر بر مسائل کشور تا حد زیادی میتواند این کژکارد مناظره تلویزیونی را از بین ببرد و تجربه نشان داده است که نقش مجری در مدیریت مناظرهها و جلوگیری از بروز این حالت، اهمیت بسیار زیادی دارد.
4ـ یک مناظره بد شبیه مسابقه تلویزیونی «از کی بپرسم» است!
بهصورت کلی پخش مناظرهها از طریق رسانهها بهویژه تلویزیون، مستلزم رعایت الزامات رسانهای برای جذابیت، اثرگذاری و جذب است. افراط در بهکارگیری این الزامات، موجب جابجایی ابزار بهجای اهداف میشود. بهعبارتدیگر در این شرایط، هدف «کمک به تشخیص کاندیدای اصلح» به حاشیه رانده میشود و بر راهکارهای مختلف برای افزایش جذابیت مناظره تمرکز میشود. گاهی اوقات این جابجایی در هدف به حدی است که میتوان مناظره ریاست جمهوری را با مسابقه تلویزیونی «از کی بپرسم» مقایسه کرد. ماهیت رادیو و تلویزیون بهگونهای است که بههیچوجه نمیتواند سکوت را تحمل کند و اگر در یک مناظره زنده تلویزیونی سؤالی پرسیده شود، کاندیداها بههیچوجه فرصت تفکر ندارند و باید بلافاصله و یا حتی گاهی اوقات بهصورت فیالبداهه پاسخ بگویند. به عقیده کارشناسان رسانه، سکوتی 30 ثانیهای برای تفکر و پاسخگویی به سؤالات، در یک مناظره انتخاباتی زنده، مکثی کُشنده است و میتواند منجر به شکست کاندیدا در انتخابات شود؛ بنابراین باید توجه داشت که مناظره ریاست جمهوری، یک مسابقه تلویزیونی با جایزه 288 میلیون تومانی (با احتساب حقوق ماهانه 6 میلیون تومانی برای رئیسجمهور) نیست، بلکه رویدادی است که میتواند قدرت تشخیص مردم در انتخاب کاندیدای اصلح برای تصدی پست کلیدی ریاست جمهوری را ارتقاء دهد.
درنهایت باید گفت، بنا بر نظریه پیگمالیون، اگر کاندیداهای ریاست جمهوری را بر اساس استعدادشان در شرکت در مسابقات تلویزیونی مورد سنجش قرار دهیم، دقیقاً رئیسجمهوری با چنین مشخصهای انتخاب خواهیم کرد؛ بهعبارتدیگر رئیسجمهور انتخابشده مطابق انتظارات ما آماده حضور در مسابقهها و مناظرههای چالشی خواهد بود، نه پست ریاست جمهوری. احتمالاً چنین فردی حاضرجواب است، اهل تفکر نیست، بهجای تعامل با دیگران، آنها را تحتفشار قرار میدهد، شو من بسیار خوبی است و اخلاقیات را زیر پا میگذارد. این خصلتها و رفتارها بههیچوجه با پست خطیر ریاست جمهوری سازگاری ندارد و قرار گرفتن چنین فردی در این مسند مهم، میتوان سرنوشت عامه مردم، نسلهای آینده، منطقه و حتی جهان را به مخاطره بیاندازد.
موارد ذکرشده صرفاً بخشی از آسیبهای احتمالی پخش مناظرههای زنده تلویزیونی برای انتخابات ریاست جمهوری است. در سالهای اخیر، نقش مناظرههای تلویزیونی در پیروزی کاندیداها در انتخابات ریاست جمهوری غیرقابلانکار است. این بدان معناست که طراحان مناظرههای ریاست جمهوری از یکسو و رأیدهندگان از سوی دیگر، مسئولیت های مهمی بر عهده دارند. طراحان باید آگاهانه و با در نظر داشتن کژکارکردهای فوق، مناظرهای طراحی کنند که به بهترین شکل ممکن، شایستگیهای کلیدی و محوری پست ریاست جمهوری را در کاندیداها ارزیابی و منعکس نماید و عامه مردم نیز باید با مسئولیتپذیری بیشتر، برای انتخاب کاندیدای اصلح، صرفاً به مناظرههای تلویزیونی اکتفا نکنند و با نگاهی دقیقتر به پیشینه علمی و حرفهای، جهتگیریهای کلان، خطمشیهای اساسی و برنامههای عملیاتی کاندیداها، آنها را مورد ارزیابی قرار دهند.
شورای محترم نگهبان قانون اساسی، در بررسیهای
خود بهمنظور احراز صلاحیت داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری الزامات قانونی آن یعنی
«ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مؤمن و
معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور» را در مورد داوطلبان
ارزیابی و صلاحیت شش نفر از آنها را احراز
نمود.
بااینحال، برای انتخاب کاندیدای اصلح باید با نگاهی دقیقتر، شایستگیهای لازم برای پست ریاست جمهوری را مورد بررسی قرار داد. لازمه این امر، آشنایی با شایستگیهای محوری برای شغل ریاست جمهوری است. اخیراً دکتر علیاصغر پور عزت، استاد تمام مدیریت دولتی دانشگاه تهران، در نامهای به شورای نگهبان، فهرستی از شایستگیهای محوری شغل ریاست جمهوری ارائه دادهاند که در آن به 63 شایستگی ازجمله ایمان، درایت و دوراندیشی، تخصص، هوشمندی، ادب و نزاکت، صبر و متانت، اعتمادبهنفس برخاسته از توکل، ثبات شخصیت، ثبات رأی، صدق، بصیرت به حال و آینده، قدرت تحلیل امور پیچیده در عرصه بینالمللی، پرهیز از سو استفاده از قدرت، پرهیز از شتابزدگی در پاسخگویی، پرهیز از خودشیفتگی، فهم دانش اقتصاد، علوم سیاسی، حقوق، مدیریت، اداره و خطمشی، فهم عبرتهای تاریخی، فهم ارزش مشورت با خبرگان و نخبگان، پرهیز از تطمیع فقرا و فهم روابط میان نهادهای اجتماعی اشاره شده است. بدیهی است که اولاً امکان ارزیابی جامع این ویژگیها با استفاده از مناظرههای تلویزیون میسر نیست و ثانیاً عموم مردم قادر به چنین ارزیابی دقیقی نیستند. در این شرایط، نقش قشر تحصیلکرده و آگاه جامعه بهمراتب پررنگتر است و بایستی با روشنگری و بیان حقایق، اطلاعات کافی را در اختیار بدنه جامعه که عموماً از دانش کافی برای تحلیل و ارزیابی شایستگیهای برخوردار نیستند، ارائه دهند. امید است ما رأیدهندگان با مسئولیت پذیری بیشتر در قبال سرنوشت خویش، از تصمیمگیری هیجانی و مبتنی بر احساسات در چنین عرصه مهمی بپرهیزیم و با تکیهبر خرد و عقلانیت، رئیسجمهوری شایسته را انتخاب و بر مسند امور بنشانیم.
يکم انصافم چيز خوبيه