چند روز پیش، مطلبی در عصر ایران منتشر کردیم تحت عنوان
"دو ماجرای واقعی از دوران تحریم ها: از «بردن نسخه دارو به ترکیه» تا «ناله های شبانه روزی نوزاد» " ؛ بعد از انتشار آن مطلب که گوشه ای از وضعیت کشور پیش از دوران روحانی را تشریح می کرد، کامنت های زیادی از سوی کاربران عصر ایران به دست مان رسید که نشان می داد اوضاع ، حتی از آنچه در گزارش نوشته بودیم، وخیم تر بود و چه افراد زیادی در آن سال ها به دلیل تحریم ها جان خود را از دست دادند یا بیماری شان وخیم تر شد. همچنین این پیام ها که از سراسر کشور به دست مان رسیده اند، حاکی از آنند که بعد از روی کار آمدن روحانی، وضعیت دارویی کشور، به حالت عادی و وضعیت سفید بازگشته است.
در زیر، بخشی از آنچه مردم نوشته و برای عصر ایران فرستاده اند را عیناً نقل می کنیم: * سال 91 من رفته بودم خونه ی پدر خانمم که دوست ایشون با خانواده خونه پدرخانمم بودن!
دوست ایشون یک دختر 7 ساله داشت که هم نابینا بود، هم ناشنوا و هم فلج!
بخدا
باور کنید خیلی برام دردناک بود که پدر بچه گفت تا قبل از تحریم ها این
دختر یک دارویی مصرف می کرد که هم بینایی داشت و هم راه می رفت؛ اما با این
تحریم ها ورود دارو به کشور قطع شد و از اون به بعد دیگه بچه ی من بیناییش
و توان راه رفتن رو از دست داد!
الان که من این مطالب رو براتون می
فرستم اون دختر به رحمت خدا رفته و به زعم ما پدر و مادرش راحت شدن...!
اما واقعیت اینه که پدر و مادرش شاهد ذره ذره آب شدن فرزندشون بودن و مشیت
الهی براین قرار گرفت که او کودک به جوار رحمت حق بره و تا انشاا... روز
قیامت از مسببین وضع موجود بازخواست بشه!!!
ما ایران را آباد، سرافراز، آزاد و امن می خواهیم...!
*
بنده جانباز اعصاب و روان هستم... قبل از سال 92 دریافت یک خشاب قرص زلفت
(سرتالین) آمریکایی با قیمت بسیار بالا و از طرفی بعلت کمبود در داروخانه
ها و.... بسیار گرفتاری بوجود آورده بود...الان به مراتب قیمت آن به مقدار
40 درصد کمتر از قبل و به وفور هم در داروخانه یافت میشود.
* اون سالها دختر من یک روز کامل به خاطر عدم تاثیر آنتی بیوتیک ایرانی از تب میسوخت و حتی نمیتونست چشماش رو باز کنه و فقط تونستم جلوی تشنجش رو با داروهای تب بر بگیرم تا وقتی که با بدبختی و 10 برابر قیمت داروی هندی ش رو گرفتم و در کمتر از 6 ساعت اثر کرد.
* بنده پدرم را در سال 91 پدرم را بدلیل بی تدبیری پزشکان آن زمان از دست
دادم و درست 15 روز بعد متوجه شدیم که داماد عزیزمان به سرطان خون مبتلاست.
برای مداوا ایشان را در بیمارستان بستری نمودیم و بعد از سه مرحله شیمی
درمانی و نمونه برداری از مغز استخوان و خون وابستگان نهایتا یک نفر با
خصوصیات کامل ژنتیکی که می توانست اهداء کننده مغز استخوان جهت پیوند باشد
پیدا شد.
در آن موقع دولت احمدی نژاد به دلیل تحریم ها دائم در رسانه اعلام
می کرد که مشکل دارو نداریم و مردم نگران نباشند و در آن موقع شماره تلفن
چهار رقمی داده بودند تا نیاز های دارویی را اعلام کنید بدلیل شیمی سیستم
دفاعی بدن ایشان بسیار ضعیف شده بود که با رعایت تمام اصول بهداشتی و ایمنی
در نهایت داخل بدن خود به خود قارچ می زند و برای مبارزه با آن نیاز به یک
آمپول بود که اکثر جانبازان شیمیایی از آن استفاده می کردند و وقتی به
شماره اعلام شده زنگ زدیم گفتند اشکالی ندارد دارو موجود است.
ولی وقتی به
داروخانه 13 آبان و هلال احمر مراجعه کردیم گفتند آقا جان دنبال این دارو
نگرد که اصلا چندماه است وارد ایران نشده و وارد کننده این دارو فلان شرکت
است .
ساعت 12 شب مدیر عامل شرکت مربوطه را پیدا کردم گفتند که این دارو
تحریمی است و نمی گذارندوارد کشور شود گفتم چه کار کنم به من پیشنهاد داد
ادامه اگر در ترکیه و دبی آشنا داری، پیدا می شود واگر نداری باید بروی
از وزیر نامه بگیری ، فردا رفتیم از خانم وزیر دستور نامه گرفتیم که از
ذخایر احتیاطی کشور اگر این آمپول هست یک عدد به مریض ما اختصاص دهند که
گفتند نیست.
در نهایت با پیگیری های صورت گرفت یک عدد شربت که کار آمپول
را می کرد از ذخایر 6 عددی یکی از ارگانهای نظامی در تهران گرفتیم و تا آن
را به بیمارستان در شهرستان رساندیم داماد عزیزمان فوت کرد.
الان خانمش
بی کار و سرپرست دو فرزند دختر و پسر است که یکی 9 و دیگری 12 ساله است.
مشکل ما این بود که آن دولت دروغگو حاضر نشد در جواب ما که سوال کردیم آیا
این آمپول هست یا نه جواب درست بدهد و با صداقت کامل بگوید آقا در کشور
موجود نیست و پزشک معالج حداقل شیمی درمانی مرحله سوم را شروع نکند تا این
آمپول را از ترکیه و یا دبی تهیه کنیم و سپس شیمی درمانی شروع شود چون پزشک
از عوارض حاصل از شیمی درمانی در مرحله سوم آگاه بود و قطعا چند روزی این
عمل را به تاخیر می انداخت وامروز خانواده ای را داغدار نمی کرد.
* برادر من به علت یک نوع بیماری عملی انجام داد که یک وسیله ای را در مغزش
تعبیه کردند. باطری این دستگاه باید هر 4 سال تعویض شود. در سال 90 قیمت
باطری برابر 4 میلیون تومان بود و در سال 92 به 90 میلیون تومان رسیده بود.
ولی خدا رو شکر به لطف آقای هاشمی وزیر بهداشت در سال 94 قیمت باطری به 3
میلیون تومان کاهش پیدا کرد.
*پسر من در زمان تحریمها به دنیا اومد و بنا به دلایلی باید شیرخشک میخورد، خدا میدونه که همین شیرخشک معمولی که الان تو همه داروخانه ها موجوده، اون زمان یهو نایاب میشد. یکی از دغدغه های ما پیدا کردن همین شیرخشک معمولی بود. در عرض یکسال از هر قوطی 7400 تومن به 18600 تومن رسید.
امیدوارم هیچ وقت اون دوران تکرار نشه
* من رزیدنت سال سه بودم، بیمارستان امام، بیماری از بخش عفونی که دچار سکته مغزی حین بستری شده بود وب لعش مختل شده با من مشاوره کردند، نوشتم که لوله از بینی براش تعبیه کنند تا ببینیم بلعش برمیگرده یا نه، اگر برنگرده باید لوله از معده به پوست شکمش تعبیه کنند.
استاد مسئول بیمار بمن گفت مگر نمیدونی بخاطر تحریم دیگه لوله PEG (لوله ای که ازمعده به پوست شکم وصل میشه )دیگر نداریم...یک لحظه هنگ کردم...گفتم چاره چیست؟ گفت هیچی برن با لوله بینی (که حد اکثر دوماه میتونه بمونه، بعدش عفونت و نکروز میده ) تا بلکه فرجی بشه!!
* برادر من بخاطر مشکل پوستی که دارد ی نوع پماد مخصوصی مصرف میکنه در دوران احمدی نژاد اصلا گیر نمیومد یا اگر بود 15 گرمی آن 70 هزارتومن..الان 30 گرمی پماد رو 50 تومن میخره و همه جا هم گیر میاد .
* خدا را شاهد می گیرم اگه در گفته هام ذره ای کذب و دروغ باشد در سال 91پسر3ماهه ام در اتاق عمل بود در به در داروخانه های مشهد دنبال یک آمپول کلسیم بودم.داشتم زار می زدم به صاحبان داروخانه ها که دریغ نکنند اگه این آمپول را دارند..... یا برای خرید شیر خشک آپتامیل در داروخانه ها عزا بود.راحت می گفتند بخاطر تحریم ،نداریم.بیایید قدر بدانیم امنیت و آرامشی را که داریم.
* دختر من در همان دوران تحريم به خاطر دلپيچه اش نيازمند قطره اي بنام بيوگايا بود اما در هيچکدام از داروخانه هاي کشور اين قطره يافت نشد و مشابه داخلي هم نداشت. پس از نااميد شدن از داخل ، يکي از دوستان ازدبي آن قطره را تهيه کرد و برايم فرستاد.
* سلام من برای فرزندم این اتفاق افتاد تب 39 درجه میسوخت دکتر شیاف تجویز کرد به هر داروخانه مراجعه کردم گفتن چون متریالش امریکایی تو ایت تحریمه نایاب شد نسیت مجبور شدم از همسرم برادر که ایشون دکتر هستم برم بیمارستان از ایشون بگیریم که بنده خدا گفت ببر هرچندتا استفاده کردی ولی الباقی اینجا استفاده میشه چون سهمیه بندی کردن ممکن یه مریض لازم داشته باشه بعد اقایان میگفتن تحریم به ما اثر نداره.
*من به علت بیماری هموروئید و شقاق مزمن مجبور به استفاده از شیاف آنتی هموروئید هستم .
یادمه در سال 89 در یک مسافرت به مشهد مقدس فراموش کردم داروهام رو ببرم . به هر داروخانه ای در مشهد مراجعه کردم گفتند نداریم.
ولی الان کافیه به یک داروخانه مراجعه کنید تا هر دارویی را به هر مقدار نیاز دارید را بگیرین.
در آن دوران رقت بار تحریم بارها و بارها شرایط اقتصادی ، سلامت روحی و جسمی مردم عزیز کشورم ایران به وسلیه نا نجیبان به بازی و سخره گرفته شد.
* من توی ی شرکت داروسازی کار می کنم.در دوران تحریم ها خط تولید آمپول شرکت ما بخاطر تحریم نتونست ی قطعه رو که خراب شده بود از اروپا تهیه کنه .به همین خاطر اون خط تولید توی یک سال با کاهش 50درصدی تولید مواجه شد و برخی از آمپول های اختصاصی ما تو بازار تموم شد و به همین راحتی هم شرکت ضرر کرد هم بیماران.
خدایا ما را از شر مدعیان مدیریت جهانی در امان بدار .
*در مورد شیر خشک - علاوه بر اینکه شیرخشک های آلرزیک در داروخانه ها پیدا میشه , شیرخشک های هایپو آلرزیک nutramigen و neocate توسط سازمان غذا و دارو وارد میشه و به طور سیستماتیک و منظم و به طور غیر قابل باور راحت به دست مصرف کننده اصلی میرسه طوری که در بازار دلالان دارو این شیرخشک ها پیدا نمیشه اما با سهمیه تایید شده سازمان به خانواده ها تعلق میگیره.
تو این چند ماه که بچه دار شدم هر روز به خاطر نظمی که وزارت بهداشت پیدا کرده خدا رو شکر میکنم.
* دخترم بدجوری بدنش چرک کرده بود.دکتر چرک خشکن خارجی نوشت ولی گفت نمی توانید پیدا کنید.راست هم گفته بود آخرش هم نتونستم پیدا کنم مجبور شدم از نوع ایرانی که مواد اولیه چینی داشتند با دوره درمان طولانی استفاده کنم.
*شیر خشک آپتامیل که الان در اکثر داروخانه ها هست، آن موقع نبود. این شیر خشک برای نوزادانی است که با خوردن شیر خشک های معمولی دچار حساسیت می شوند، استفراغ می کنند، دل درد می گیرند.
حالا حساب کنید صدها هزار نوزادی که در ان سال ها شب و روز، درد کشیدند و معصومانه گریه کردند.
گناه این ها آیا بر عهده دلواپسانی نیست که تحریم ها را کاغذ پاره می نامیدند؟!!!
روحانی مچکریم که بچه های ما را از درد و عذاب نجات دادی.
* قرص معمولی پاندول ( سردرد - سرماخوردگی) که به صورت معمول در همه داروخانه های ایران بود در دوره تحریم ها کم یاب شد .
همسرم برای سردرد خود از این قرص استفاده می کرد.
در دوره تحریم ها مجبور شدیم از دوستان مسافر به خارج از کشور یا مناطق آزاد درخواست کنیم این قرص را برای ما فراهم کنند.
هم اکنون این قرص به صورت کامل در همه داروخانه ها مهیاست
* من حساسیت فصلی دارم و هر بهار دچار سرفه و آبریزش بینی و ریزش اشک چشم می شوم.
هر سال در ابتدای بهار، به داروخانه می رفتم و یک اسپری هندی می خریدم و هر روز صبح داخل بینی ام اسپری می کردم و آن روز ، حالم خوب بود. در بهار سالی که تحریم ها تشدید شد وقتی به داروخانه رفتم گفتند فقط ایرانی اش را داریم ، خارجی اش وارد نمی شود. خریدم ولی هر چه داخل بینی ام اسپری می کردم فایده ای نداشت و دوران عذاب من آغاز شد تا این که بعد از برجام، به همان داروخانه رفتم و این بار ، نه هندی که داروی کانادایی وجود داشت و به قیمت 18 هزار تومن خریدم و با یک بار اسپری ، چند روز راحتم.
* ما هم مریضی داشتیم که با بیماری سرطان مواجه بود. خدا خودش میدونه که برای پیدا کردن قرص tarceva100، چه مکافات و اندوهی داشتیم. دکتر نوع سوییسی این قرص رو تجویز میکرد که به هیچ وجه در داروخانه ها و هلال احمر پیدا نمیشد. نهایتا بیمارمون با زجر زیاد از این دنیا رفت.
ایکاش مسببین این بدبختیها و تحریمها خودشون هم همپای مردم عادی هزینه های اینچنینی رو پرداخت میکردند. نه اینکه درحین تحریم برای خودشون داروهای با کیفیت از آمریکا و اروپا برسه ولی مردم عادی بار تحریمها رو به دوش بکشند و دارو نداشته باشند. مسببین تحریمها حتی اینقدر آزادگی ندارند که دوشادوش مردم عادی هزینه بدهند، اونوقت فریاد استکبارستیزیشون گوش فلک رو کر میکنه. تازه بگذریم از اونهایی که نه تنها هزینه ندادند، بلکه جیبهاشونم پر کردند.
* اون دوره که بیماران MSدر بدر دنبال داروهاشون بودند یک دفعه آونکس قطع شد و 1 دارو از آرژانتین آوردن که علوم پزشکی تائیدش نکرد م بیماران مجبور بودن یا ایرانیش رو بزنن یا بی خیال دارو شن.
*من مشکل کلیه دارم، توی همون دوران نیاز شد عکس کلیه بگیرم، برای این کار نیاز به تزریق داروی حاجب برای عکس برداری بود، تمام داروخانه های تهران رو گشتم پیدا نکردم! با هزار بدبختی و مکافات از داروخانه هلال احمر فقط 1 شیشه تونستم تهیه کنم درصورتی که نیاز به 2 شیشه برای تزریق بود! در سفری به شهرستان و در هلال احمر اون شهر شیشه دوم هم تهیه و کار انجام شد.
یعنی من 1 ماه به دنبال گرفتن یک عکس ساده کلیه می دویدم و رئیس جمهور محترم اون زمان تحریم ها رو مسخره میفرمودن!
امیدوارم روزی برسه که مسببین این همه مشکل برای مردم ایران در یک دادگاه عادل محاکمه بشن.
* در سال ۹۱ در یک شب سرد زمستانی پسر دو ساله ام تب شدید کرده بود و شربت استامینوفن رو بالا می آورد پزشک براش شیاف تجویز کرد تو شب سرد هر دارو خونه ایی رفتم گفتن نداری م اون شب چیزی به من گذشت که امیدوارم سر هیچ کافری هم نیاد چه برسه به مسلمان و هم وطن . نهایتا از دارو خونه بهم شیاف بزرگسال اون چهار یا پنج تا بهم داد و گفت نصفه استفاده کن . اما اون شب هرچی نفرین و ..... نثار مسبب و مسببین اون وضع کردم و هیچ وقت اون هارو نخوابم بخشید.
*راه دور چرا ميريد قرص معده ي كلنديوم سي ( سبز كوچك) در اون دوران نكبت بار پيدا نميشد.
مادر همسر من توي دندانپزشكي به خاطر آمپول زايلوكايين تقلبي تا دم مرگ رفت.
روحاني مچكريم
*سال 87 همسرم سقط جنين كرد به خدا براي پيدا كردن يك داروي ضد درد كل تبريز رو زير رو كردم فقط يه داروخانه اين دواي ساده رو داشت بعد كلي خواهش و تمنا فقط 3 عدد اونم زيرميزي داد و جالبه هزينه داروها هر قرص 500 بود ولي قسم ميخورد نايابه.
*مادر من بیماری پارکینسون دارد و داروی مودوپار استفاده می کند یک بار دوستم از بلغار توسط یک راننده فرستاد آن را هم در گمرک ازش گرفته بودند به خاطر اینکه بدون مجوز بود.
*بنده برای یه قرص که بیمار من باید روزی 8 عدد می خورد بعد از کلی گشتن داروخانه بنده رو ملزم می کرد چند قلم لوازم بهداشتی که لازم ندارم هم بگیرم تاچند تا از اون قرص ها بهم بده خدا رو شکر از زمان شروع به کار این دولت محدودیت ازبین رفت.
*من خودم در داروخانه کار میکردم تو سال ۹۲معمولی ترین داروهای جیره بندی شده بود از کلینیدیوم سی که یه دارو همیشه در دسترس در داروخانه ها بود تا شیر خشک نوزادان و ما همش ناچار بودیم به مشتریان کلمه نداریم بگیم وضع اسفبار ی بود اگه دو سال ادامه پیدا میکرد کلی ملت می مردن.
*دکتر داروساز: همان زمان مادری بدنبال داروی وین کریستین برای درمان سرطان خون دخترش بود. مستاصل به من مراجعه کرد که دکتر چکار کنم. بعد از رفتنش گریستم. تحریم ورق پاره ای بیش نبود. بعد از این قضیه شنیدم . کارکنان یکی از شرکت های دارویی، وین کریستین را چمدانی از ترکیه آوردند. اقدامی که رایج نیست. تحریم ورق پاره ای بیش نبود.
* همکارم فرزندش جراحی داشت.عمل با موفقیت انجام شد اما به دلیل نرسیدن
به موقع دارو از دبی، فرزند نوجوانش رو از دست داد...بای ذنب قتلت؟
داستان های جالبی بودند.
بیچاره طردارهای دولت به خاطره نویسی رو آمردند دم انتخابات.
کارخانه ای داریم که درسال 73 به تولید رسید وتولیدش کلا صادراتی است . قراردادی 15 ساله با یک شرکت ایرانی به نمایندگی یک شرکت خارجی امضا شد تا تولیدات ما را انحصارا صادر نماید . که گویا به امریکا صادر میکرد.چند ماه از ازشروع تولید وصادرات نگذشته بود که تحریم داماتو شروع شد و خریدار نتوانست کالا را ببرد و تولیدات ما از بندر عباس برگشت داده شد. از آنزمان بدهی های بانک وداخل و........ رویهم انباشته شد و انبار پربود ازمحصول وخلاصه کمر مارا شکست . این شکست وهزینه های نگهداری واقساط بانک وجرایم ووو همه مارا به جائی رساند ه که کارخانه تعطیل . یکی از شرکا که بیشترین سهم را داشت خود کشی نمود وخانواده اش از هم پاشید و بقیه هم دنبال مقصر و دعوا .ودیگر نتوانستیم کمر راست کنیم.
خلاصه ای از نتیجه تحریمها.
پدر بنده به بیماری پوکی استخوان مبتلا هستند و باید هر شش ماه یکبار امپول پرولیا تزریق کنند دز مان دولت اقای محمود احمدینژاد قیمت این دارو یک میلیون و هشتصد و پنجاه هزار تومان بود در زمان دولت دکتر حسن روحانی قیمت این دارو به هفتصدو سی هزار تومان تقلیل پیدا کرد درود بر دکتر روحانی و وزیر محترم بهداشت
وضع من و خانواده ام بعد از تحريم ها خيلي بهتر شده ، بخاطر اينكه توليد شركت عزيزم دو برابر شده است .
اینقدر وضع خرابه ؟!
واقعا رقت بار بود .
بخش صنعت هم که جای خودش را دارد . صنعت گران از آن دوران به بدی یاد میکنند .
امیدوارم عصر ایران این پیشنهاد را خدمت رئیس جمهور محترم برساند
آری به حسن روحانی
آری به ایمنی و امنیت
آری به اقتدار
آری به آرامش
آری به حسن روحانی
الان هزار ماشاالله همه چی به وفور یافت میشه!!!
همه که دلال ملک و آپارتمان و زمین و دلار و طلا نیستد برادر.
درآمد مشاغل عادی بیشتر شده و روند اون مدل گرونی (که تو 48 ساعت همه چیز 2 برابر بشه ) هم که متوقف شده.
ولی از آشناها اونایی که تو کار دلالی بودن واقعا بیکار شدن و اوقات بیکارشون رو توی املاک ویلاهایی که اون روزها خریدن با پولهایی که اونروزها به جیب زدند میگذرانند!
هر آدم با انصافی که در سالهای 88تا 92 گذر خودش یا بستگانش به بیمارستان و دارو و درمان خصوصا بیماری های خاص و پرهزینه افتاده باشه متوجه میشود که هزینه ها و تهیه دارو ها و ملزومات پزشکی در دولت جدید اصلا قابل قیاس نیست و وضعیت خیلی خیلی بهتر شده است و اگر مخالفان چشم و گوش بسته دولت اجازه دهند از این هم بهتر خواهد شد. انشاالله
و حق مردم هم بیشتر از اینهاست.
هرکی هم یادش نمیاد حداقل دوبار گذرش به داروخونه ها خورده اونروزا
یه شیاف ساده آب شده بود رفته بود زمین
چقدر بچه ام بی تابی میکرد از تب
خدا ازت نگذره احمدی نزاد:disappointed::sob:
خود من دارو برای دخترم میخریدم 40000 ناگهان قیمت آن تا 160000 بالا رفت و بعد ناپدید شد .
اگر شده چرا مشکلات معیشتی مردم زیادتر شده
اگر نشده پس اینهمه هیاهو برای چیه
تقریبا هیچ
بله تحریم ها لغو شده و تازه برگشتیم سر خونه اول که کلی مشکل داشتیم
انصافت رو شکر
مواد اولیه هم که تحریم بود و نمیشد بیاریم هم با قیمت اصلی و بدون دلال بازی وارد میشه.
راحتتون کنم هزینه تولید بیش از 20 درصد کاهش پیدا کرده.
مطمئنم که با این روند تا 4 سال آینده وضع از این هم بهتر میشه.
متاسفانه مردم ما دیگر فکر نمیکنند.