این نویسنده و پژوهشگر در آستانه نوروز در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه نوروز جشن و آیینی است که از فراسوی هزارهها در فرهنگ و تاریخ گرانسنگ ایران برای ایرانیان به یادگار مانده است، اظهار کرد: در میان جشنها و آیینهای شادمانی که پرشمار نیز بودهاند، تنها آیین و جشن نوروز است که هنوز ایرانیان آن را هر سال با شکوه و باورمندی بسیار برگزار میکنند، زیرا این جشن و آیین، جشن و آیین فراگیر همه ایرانیان شده و نه تنها در ایران کنونی آن را بزرگ میدارند، که در جغرافیای بسیار پهناورتر که جغرافیای فرهنگی ایران است نیز جشن نوروز روایی دارد. هم ایرانیانی که هماکنون در کشوری بیرون از جغرافیای سیاسی ایران میزیند، نوروز را گرامی میدارند.
این استاد زبان و ادبیات فارسی تاکید کرد: نوروز به برترین و نیرومندترین درفش فرهنگی ایرانی دگرگون شده و می توانیم بیگمان باشیم که در هر جایی نشانی از نوروز هست فرهنگ ایرانی تا بدان جای راه برده است.
کزازی تصریح کرد: نوروز تنها جشن و آیینی در کنار دیگر آیینها و جشنهای ایرانی نیست، نوروز خود به تنهایی گونهای از فرهنگ است و بیهیچ بیمی میتوانیم از فرهنگ نوروز سخن بگوییم.
او افزود: این فرهنگ بدان سان که گفته شد برترین و درخشانترین نشانه و نماد و نمود فرهنگ ایرانی است، پس ما ایرانیان که برترین پاسداران فرهنگ ایرانی در جهان امروز هستیم برای دیگر کسانی که پیوندی با تاریخ و فرهنگ ایران دارند، نمونهای ناب شمرده میتوانیم شد.
این نویسنده با بیان اینکه نوروز را میباید با پروا و شور و باوری بسیار بیشتر ارج بنهیم و برپای بداریم، گفت: باید از شگردها و شیوههای گوناگون رسانهای و آگاهیدهی در شناسانیدن نوروز به جهانیان بکوشیم تا بتوانیم پرتوی از فرهنگ گرانسنگ و منش والا و تاریخ دیرینه و نازشخیز ایرانی را در جهان بیافکنیم و شکوه و شگرفی و شادابی این فرهنگ را به همگان بشناسانیم. از همین روست که برگزاری جشن و آیین نوروز کاری است که میتوانیم آن را کاری ساختاری و بنیادین و ناگزیر در شناسانیدن ایران و فرهنگ ایرانی به جهانیان بدانیم.
کزازی با اشاره به اینکه روزگار ما روزگار هماوردیهای فرهنگی است، افزود: در این روزگار شیوههای کهن کشورگشایی به کناری نهاده شده و کشورهای نیرومند در پی آن نیستند که خاک سرزمینی دیگر را به خاک خود بپیوندند و هماوردی، زورآوری و ستیز در قلمرو دیگر افتاده است و آنچه در کار میآید قلمروی نغز و نازک است که پیروزی در آن بسیار دشوارتر است و آن قلمرو قلمرو فرهنگ است.
او با یادآوری اینکه امروز نبرد، نبرد سپاهیان و جنگافزارها نیست، نبرد اندیشهها و منشها و فرهنگهاست، گفت: من به آواز بلند میگویم بیهیچ پرده و پروا که ما ایرانیان نیرومندترین زرادخانه را در این نبرد شگفت در دسترس داریم، زیرا ما ایرانیان یکی از فرهنگیترین مردمان جهانیم.
وی با بیان اینکه ایران در درازنای تاریخ خود نمونه برین و درخشان و بیمانند فَرّ و فرهنگ و فروغ فرزانگی در پهنه جهان بوده است، ادامه داد: آنچه ما می خواهیم و میتوانیم کرد یا روشنتر بگویم میبایدمان کرد تنها آن است که بتوانیم به شایستگی از این زرادخانه، از این مایههای مهینه و از این توانشهای بیمانند بهره بگیریم؛ به همان سان زمینه شایسته را برای این بهرهگیری فراهم بیاوریم.
کزازی تصریح کرد: آنچه می بایدمان کرد در کوتاهترین سخن این است که ایران را بدان سان که سرزمینی سترگ، ستوده و سرافراز چون ایران را میسزد و میبرآزد نخست خود بدانگونه که میشاید بشناسیم، آنگاه به دیگران بشناسانیم.
او معتقد است، اگر این سرزمین و این فرهنگ بدانسان که سزاوار است شناخته و شناسانیده شود، فرهنگهای دیگر در برابر آن تاب ایستادگی و هماوردی نخواهند داشت، و سپهسالار و درفشدار این هماوردی نبرد جشن و آیین نوروز است.