عصرایران؛ احسان محمدی- استانکو از دور مربی آرامی به نظر می رسید. بیشتر شبیه کارمند بازنشسته یک شرکت بیمه بود. پیرمردی که پرسپولیس را از میانه جدول با پیروزی های خفیف به قهرمانی در لیگ رساند. تک گل های تیمش را محمود شافعی می زد. استانکو اما یک ستاره تمام عیار را وادار به خداحافظی کرد. مردی که سکوها برایش جان می دادند؛ فرشاد پیوس!
فرشاد کمی اضافه وزن داشت. موهایش جوگندمی شده بود ولی هنوز سکوها عاشقانه نامش را فریاد می زدند. استانکو اما گاهی نیمکت نشینش می کرد. پیرمرد کراوات، پرسپولیس را به قهرمانی رساند. یکی دو فصل بعد اما امیر عابدینی عذرش را خواست. مجله طنز و کاریکاتور به قلم جواد علیزاده دفتر کار عابدینی را طرح زده بود که استانکو هنگام خروج از اتاق، امیدوارانه برگشته و رو به عابدینی پرسیده بود:
- کاری نداری؟
- نه! در رو پشت سرت ببند!
پاسخی سرد و تلخ و البته توام با ناسپاسی. چیزی که شاید این روزها برانکو ایوانکوویچ و برخی از هواداران پرسپولیس خطاب به رامین رضاییان می گویند:
- رامین در را هم پشت سرت ببند!
تایتانیک پرسپولیس در روزی که گمان می رفت بدون ستاره هایش به کوه یخ نفت تهران برخورد کند، آسان تر از آنچه که فکر می کرد بازی را بُرد. 2-0. با گل های چشم نواز سروش رفیعی و مهدی طارمی.
اشتباه وحشتناک نادر صفرزایی دروازه بان نفت در تخمین نقطه فرود توپ و اوج گیری آن با توجه به ناهمواری زمین چمن ورزشگاه تختی باعث شد توپ را بیرون از محوطه جریمه با دست لمس کند. یک گل را خرید اما هم خودش اخراج شد و هم ایمان مبعلی را به رختکن فرستاد! در ادامه پرسپولیس سوار بازی شد و با ارائه یک بازی صبورانه به آنچه که آرزویش داشت رسید. پیروزی و حفظ فاصله هشت امتیازی با جدی ترین تعقیب کننده اش. خرگوش حالا دارد با شتاب به سمت خط پایان می دود.
نه علی دایی و نه نادر صفرزایی و حتی ایمان مبعلی هیچکدام بازنده بزرگ این بازی نبودند. رامین رضاییان یکبار دیگر بازی را باخت. صادق محرمی در جناح راست به سبک مارک اورمارس پیستون راست تیم ملی هلند، آژاکس و بارسلونا با گام های کوتاه و سریع خودش را به محوطه جریمه می رساند. در سانتر کردن چشم نواز نبود اما نشان داد می تواند کاری کند که کسی دلش برای رامین عصیانگر پرسپولیس تنگ نشود.
رامین رضاییان دارد از روی دست چه کسی مشق می نویسد؟ پیام صادقیان؟ شیث رضایی؟ مجتبی محرمی؟ او حتی اگر بگوید از پیروزی پرسپولیس خوشحال است اما ته دلش حتماً اندوهی خانه کرده. آدم ها دوست دارند نبودن شان به چشم بیاید. دوست دارند جای خالی شان حس بشود.
رامین رضاییان باید بداند فوتبال ورزش بی رحمی است. آدم ها وقتی پیش چشم نباشند خیلی زود از یاد می روند. او هنوز برای بایگانی شدن در خاطرات قرمزها خیلی جوان است اما قبل از همه خودش باید این نکته را بداند که هیچکس از تیم بزرگتر نیست.
ایشون اگر بیرون گود هم باشند از لحاظ مالی که بارشون رو بسته اند
وای بحال جوانان با استعداد این مملکت که نه پارتی دارند نه فوتبالیست هستند نه ....
اگر دایی به جای مبعلی که بازیسازتیمشه کس دیگری رو میذاشت بیرون نتیجه بهتری عاید نفت نمی شد آیا؟
عزیزم، اینم پیام صادقیانی بیش نیست، سخت نگیر
ضمنا عصر ایران چرا بین انتهای خبر و نظرات مخاطبان، اینقدر آگهی و پیام و عکس و ... هست؟
از ته دل امیدوارم رامین رضائیان دچار حاشیه نشه. واقعا دوست داشتنیه. خیلی حیف میشه اگر دچار غرور بشه و مثل خیلی بازیکن های دیگه از دست بره.