امیر احمدنژاد، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در پاسخ به این پرسش که تفسیر تنزیلی چه ضرورتی دارد؟ گفت: برای مطالعه قرآن و رسیدن به مفاهیم اساسی و کلی قرآن و روش تعلیم و تربیتی قرآن، خیلی اهمیت دارد که بدانیم آیات چه سیری را پیمودهاند.
ضرورت تفسیر تنزیلی؛ به فهم مفاهیم اساسی قرآن کمک میکند
احمدنژاد افزود: یقینا اگر بدانیم قرآن مسئله توحید را از کجا شروع کرده و در دورههای مختلف به کجا میرساند، در نوع و کیفیت فهم ما تاثیرگذار بوده و خود را نشان میدهد. همینطور در خصوص موارد دیگر که تفاسیر تنزیلی مثالهایی را در این زمینه بیان کردهاند.
وی تصریح کرد: امروزه نیز که توجهها به تفسیر تنزیلی جلب شده، به خاطر این فواید است. محققان اسلامی به خصوص هر چند به طور فنی، ریشه این رویکرد در جهان اسلام نیست، اما از قدیم توجهاتی به این مسئله ذیل عنوان آیات «ناسخ و منسوخ» و آیات «مکی و مدنی» داشتهاند.
وی ادامه داد: در دوره معاصر است که مستشرقان نگاهی به پیگیری مفاهیم اسلامی داشتهاند و این خود زمینه تفسیر تنزیلی شده است، اما الان محققان اسلامی امروز ضرورت آن را بهتر متوجه شدهاند و این روش تفسیری را پیگیری میکنند.
تفسیر تنزلی کاری دشوار است
احمدنژاد در پاسخ به این پرسش که تفسیر تنزیلی چقدر ممکن است؟ گفت: خیلی از مبانی در این حوزه هنوز شفاف نشده است و از جمله این مبانی تاریخ قرآن یا تاریخ گردآوری قرآن است که ما با ابهامات زیادی در کیفیت جمع قرآن، کیفیت جایگیری سورهها در مصحف و برخی از آیات در سورهها داریم و این که کیفیت نزول و جمعآوری دقیقا به چه شکلی بوده است؟
وی افزود: به نظر میرسد تا این موارد کاملا منقح نشود، ما نمیتوانیم ادعا بکنیم که یک تفسیر تنزیلی دقیق داریم و همیشه باید با اما و اگر و توجه به احتمالات مختلف این کار را بکنیم. البته عدهای راهکارهایی را برای این مسئله اندیشهاند و با توجه به ظاهر و محتوای آیات با روشهای جدید پیشرفتهایی داشتهاند که البته قطعی نیستند، اما این عدم قطعیت باعث نمیشود که ما با توجه به فواید و ثمرات این نحوه تفسیر از آن کلا چشم بپوشیم. نکته مهم این است که این احتمال و احتیاط را در نظر داشته باشیم و همچنین دانشمندان علوم قرآنی با قدرت بیشتری رویکرد دقیقتری برای شفافتر کردن این مبانی داشته باشند.
تاریخ، تفسیر و علم حدیث؛ پیشزمینههای ضروری تفسیر تنزیلی
وی در پاسخ به این پرسش که برای رفع این ابهامات چه دانشهایی میتوانند کمک کار باشند؟ گفت: یک کار میانرشتهای نیاز است و عمده کار را دانش تاریخ و نسخهشناسی انجام میدهد. البته پیش از همه چیز تاریخ، تفسیر و علم حدیث و ارتباط این سه با هم نقش دارند.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان، تصریح کرد: تاریخ، تفسیر و علم حدیث محور و مرکز کار هستند، ما حدود ۱۴ فهرست داریم که باید مورد مطالعات جدی و دقیقتری قرار بگیرند و البته فهرستهایی که معاصرین دارند را باید به این فهرستها افزود. اما مهمترین نقطه ضعفی که وجود دارد، این است که پیوند این سه دانش مستحکم نشده و باعث شده است تا دست ما کوتاه باشد.
احمدنژاد ادامه داد: از طرفی هم تفسیر تنزیلی چون قدمت زیادی ندارد، آن طور که شایستهاش بوده مورد توجه واقع نشده است که امیدوارم با استحکام بیشتر میان تاریخ، تفسیر و علوم حدیث و نیز تبیین ضرورت آن، شاهد فعالیتهای بیشتری در این حوزه باشیم.
رویکرد مستشرقان؛ خواستگاه تفسیر تنزیلی
وی در پاسخ به این پرسش که آغازگاه معاصر تفسیر تنزیلی چه بوده است؟ گفت: تعدادی از مستشرقان از اواخر قرن نوزده، با نگاهی زمینی به قرآن و نوع مطالعهای متفاوت با مطالعه مسلمانان، دنبال تحلیل فرایند تدوین قرآن بودند، توجهشان به ترتیب واقعی نزول جلب شد و تلاشهایی کردند و چون به فهرستهای موجود اعتماد زیادی نداشتند، با توجه به محتوا دستهبندیهای سهگانه و پنجگانه، یعنی سه دوره و پنج دوره انجام دادند و سورهها را تقسیم کردند. مستشرقان بر پایه فعالیتهای قبلی کار میکردند و تا همین امروز برطبق فعالیت قبلی کار میکنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان، افزود: در دوره جدید، مستشرقان تحقیقات نسخهشناسی را هم افزودهاند و با پیدا کردن نسخ قرآن و کتیبهها به این مسئله میپردازند. منتهی وقتی بحثهای مستشرقان به طور جدی مطرح شد، در دنیای اسلام نیز محققانی که مثل محمدعزت دروزه و حتی صاحبان تفاسیری مانند المنار و المیزان در تحلیلهای خودشان به تنزیل توجه کردند، اگر چه تفسیر تنزیلی به معنای مرسوم نیستند.
تفسیر تنزیلی؛ راه نرفته بسیار
احمد نژاد تصریح کرد: پس از آنکه محققان اسلامی ضرورت بحث را از مستشرقان دریافتند، این رویکرد را تحلیل کردند که نوع دستهبندیها و روشهایشان تفاوتهایی با کار مستشرقان داشت، اما باید گفت که راه نرفته در این رابطه بسیار زیاد است.
وی ادامه داد: در ایران مهندس بازرگان تلاشهایی در این رابطه داشتند که متاسفانه خیلی پیگیری و نقد نشد و میتواند یکی از زمینههای پژوهش در زمینه تفسیر تنزیلی باشد. ایشان در کتابهای «پا به پای وحی» و «سیر تحول قرآن» به این مسئله پرداخته و با توجه به طول آیات، تاریخگذاری قرآن را پیشنهاد کردند.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان، افزود: مسلمانان تلاشهای خوبی در بومیسازی تاریخگذاری قرآن کردهاند. طرح اینکه چون مستشرقان این کار را انجام دادهاند و ما نباید انجام دهیم، نادرست است. رد پای این مسئله با بحث «مکی و مدنی» و «ناسخ و منسوخ» در جهان اسلام وجود دارد و خیلی برای دانشمندان علوم قرآن در طول تاریخ اسلامی اهمیت داشته است. نقل فهرستهای روایی نیز اهمیت این رویکرد را نشان میدهد.
احمدنژاد در پاسخ به این پرسش که فعالیتهایی که در ایران معاصر در این زمینه انجام شده از جمله کار حجتالاسلام بهجتپور را چگونه ارزیابی میکنید؟ گفت: همه کارهایی که در این حوزه میشود قابل تقدیر است اما در جهان اسلام کاری که محمد عزت دروزه در تفسیر الحدیث انجام داده است، ممتازترین کار است. کارهایی که در دوره معاصر انجام میشوند، نتوانستهاند نسبت به این کار گام بزرگی رو به جلو باشند.
تفسیر تنزیلی چشمانداز خوبی دارد
وی ادامه داد: البته کارهایی که «عبدالرحمن حسن حبنکهالمیدانی» مفسر بزرگ سوری و «ملا حویش» انجام دادهاند، کارهای خوبی است و در این میان کار حجتالاسلام بهجتپور نیز خوب و قابل تقدیر است. ما به کارهای خیلی جدیتری نیاز داریم و اگر اساتید و دانشجویان به روش کار مفسران غیرتنزیلی مانند المیزان و المنار ابن عاشور تونسی توجه کنند و تشخیص ترتیب نزول در این تفاسیر را بررسی نمایند، کارهای بزرگی میتوان انجام داد.
احمدنژاد در پایان گفت: بنده پایاننامههایی در این زمینه راهنمایی کرده و از انجام پژوهشهای ارزنده خبر دارم و امیدوارم در آینده شاهد کارهای بزرگی در حوزه مبانی این تفسیر و خود تفسیر تنزیلی باشیم.