عصرایران؛ اشکار امیدوار_ وقتی تسویه حساب های سیاسی جای بحث های فنی و کارشناسی را بگیرد آن وقت ترافیک خیابان ها، آلودگی هوای کلانشهرها، عدم نتیجه گیری یک تیم فوتبال در پایتخت و حتی عدم استقبال یا استقبال مردم از یک کنسرت موسیقی هم رنگ و بوی سیاسی می گیرد و مردم از چشم مردان سیاست می بینند و در خلوت خودشان شعر سهراب سپهری را زمزمه می کنند: جای مردان سیاست بنشانید درخت!...
مردم گرفتار غم نان
حوصله تجزیه و تحلیل سیاسی ندارند. نگاه می کنند و وقتی می بینند سیاسیون هر
موفقیتی را به «تدبیر هوشمندانه و گره گشای» خود ربط می دهند طبیعی است که ناکامی
ها را هم به پای آنها بنویسند. در این میان البته شیطنت ها هم عامل تحریک و تهییج
کننده است. برخی رسانه ها بادام های تلخ را در کاسه رقیب می گذارند و هوار می کشند
که فلان کس باغبان خوبی نیست!
هوای تهران آلوده است آنقدر که باران امروز هم حریف نشد و انگار چتر سیاهی روی آن کشیده ای. مثل فیلم های آخر الزمانی که سکوت وهمناکی شهر را فرا می گیرد. داستان تکراری هر ساله است. همان ماجرای کشدار تعطیلی مدارس و هشدار به کودکان و کهنسالان که فعلاً از خانه بیرون نیایند و توصیه برای پرهیز از آوردن خودروهای تک سرنشین به خیابان و گزارش های روزنامه ها از افزایش بیماری های تنفسی و ... تکرار ده باره و صده باره و بی نتیحه!
در این میان معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست بهترین گزینه برای نواختن است.اصلاح طلب است و این گرایش سیاسی اش را انکار نمی کند. به شدت به او می تازند که سیاسی کاری می کند و به داد محیط زیست نمی رسد و ناکارآمد است و ... اما آیا واقعاً مشکل سازمان حفاظت محیط زیست و آلودگی هوای تهران معصومه ابتکار است؟ یعنی با کنار رفتن او هوای تهران پاک می شود، پرستوها نغمه خوان برمی گردند و درخت های چنار پیر شکوفه گیلاس می دهند یا این هم یک تسویه حساب سیاسی است؟
چندی قبل ابتکار در یک برنامه تلویزیونی گفت اگر برنامه های کنترل آلودگی و حذف آلاینده ها در تهران به درستی انجام شود نزدیک به 10 سال طول می کشد تا این شهر از شر آلودگی هوا پاک شود. به او حمله کردند که ناتوان است و بهانه می آورد و ....
قصه ساده است. چه ابتکار برود و چه نرود تا زمانی که تردد خودروهای آلاینده در تهران که برخی از آنها به عهد دقیانوس تعلق دارند متوقف نشود، سوخت دیزلی در کارخانه ها و برخی وسایط نقلیه حذف نشود،سیستم حمل و نقل عمومی عمومی توسعه پیدا نکند، تراکم شهری کم نشود، سیستم های کهنه و فرسوده گرمایشی در شهر تعویض نشود، نحوه استفاده صحیح از انرژی گرمایی را یاد نگیریم و ... هوای کلانشهرها پاک نمی شود.
انتظار اینکه تمام این کارها را سازمان حفاظت محیط زیست انجام دهد که برابر برخی آمارها بودجه سالانه اش از نهادهای فرهنگی کمتر است بیش از اندازه خوشبینانه نیست؟ واقعاً انتظار دارید سازمانی تا این اندازه نحیف، حریف غول آلودگی هوا شود؟
لطفاً دست از این دعواهای کودکانه و مچ گیری های سیاسی بردارید. اگر سوپرمنی در آستین دارید که می تواند بیاید و هوای کلانشهرها را در یکسال پاک کند و مانع از آن بشود که بچه های ما سرطان بگیرند و عزیزان ما راهی سینه قبرستان ها چرا نامش را فاش نمی کنید و نشانش را نمی دهید تا ما «چارقش دوزیم، کنیم شانه سرش»!
مشکل آلودگی هوا ربطی به اصلاح طلب یا اصولگرا بودن رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ندارد. بیش از آنکه سیاسی باشد یک مشکل علمی است اما قطعاً راهکارهای گره گشایش در نزد مردان سیاست است که از ورزش تا هنر و اقتصاد و محیط زیست و ادبیات همه جا حضور پرقدرتی دارند!
ظاهرا کلیه مسئولین در تمامی سازمانها قرار نیست اقدام مثبتی انجام دهند و فقط مطالب تکراری سالهای قبل را مجدد بازگو می کنند.
پیشنهاد می کنم سایت عصر ایران فراخوانی بدهد و نظرات مردمی در این رابطه جمع آوری شود. و نتیجه جهت اجرا به مسئولین ارائه و پیگیری گردد. در صورت موافقت خلاصه پیشنهاد اینجانب در همین مجموعه ارسال خواهد شد. باتشکر، یاعلی 95
واقعاً تاسف آوره.
یه سوال دارم: اگه خانم ابتکار خوبه، خوب 30 سال است داره کار می کنه. به نظر شما بس نیست؟
خوب اگه تا الان مفید بوده، پاداش خدمت خالصانه خودش رو از خدا و خلق الله گرفته. دلیل اصرار شما برای حفظ این آدم چیه؟
من یکی از خوانندگان پرو پا قرص شما بودم، اما الان دیگه به حال اون عصر ایرانِ 6 7 سال پیش افسوس مس خورم.
امیدوارم خودتون رو جمع کنید و اعتماد مردم رو دوباره بدست بیارید.
کاری که همیشه ابتکار میکنه .
اولین کسی هستی از این طیف که این حقیقت رو فهمیدی . دمت گرمممممممم
با توجه به وقایع و شواهد موجود، تو ایران داره اقدامات قدم به قدم و منطقی ای انجام میشه برای حل مشکل آلودگی هوا. اگر اقدامات عجولانه (مثل اتوبان سازی های بی برنامه) در این مسیر مشکل ایجاد نکنه میشه خوشبین بود.
نويسنده اين مطلب فک نکنم بدونه محيط زيست يني چي!