زندگی دانشجویی برای خیلی از ما به جهت های مختلفی هیجان انگیز است اما باید بدانید که این هیجان واقعاً آینده شما را می سازد و بسیار برایتان مفید خواهد بود.
به گزارش سپیده دانایی؛ پس از روزها و ماهها چشمانتظاری بالاخره روزی فرا میرسد که بسیاری از دانشآموزان نام خود را در بین قبولشدگان میبینند و خوشحال و سرمست وارد محیط جدیدی به نام دانشگاه میشوند. ورود به دانشگاه همواره نیازمند تغییر در بسیاری از شیوههای رفتاری و عادتهای شخصی است؛ زیرا این محیطی است، با اقتضاهای خاص خودش. دانشجویانی هم که از شهرهای دیگر وارد یک دانشگاه میشوند، ممکن است با مشکلات بیشتری روبهرو شوند و با واقعیتهایی برخورد کنند که پیشتر از این کمتر به آن فکر کردهاند. درهرحال، زندگی دانشجویی و دانشگاه، در عین داشتن فشارهای روانی، بسیار لذتبخش و هیجانانگیز است. این محیط به ما تجربیات جدیدی میدهد که ممکن است در مراحل بعدی زندگی ما مؤثر باشند. اکنون برخی از این تجربهها را با هم مرور میکنیم.
آشنایی با فرهنگهای مختلف
یکی از مهمترین و ارزندهترین تجربههایی که دانشگاه در اختیار ما میگذارد، آن است که افرادی با زبانها، لهجهها، آداب و رسوم، مذاهب و فرهنگهای متفاوت در کنار یکدیگر برای مدت طولانی به تحصیل، معاشرت و زندگی میپردازند. این در حالی است که شاید بسیاری از دانشجویان فرصت آشنایی با افرادی غیر از همشهریان خود را پیش از ورود به دانشگاه، پیدا نکرده بودند. چنین تجربههایی در زندگی هر شخصی بسیار تأثیرگذار است و میتواند باعث پختگی و رشد بیشتر شما شود.
زندگی گروهی و پذیرش دیگران
در سالهای جوانی، زندگی اجتماعی با همسالان، فرصتی برای اندوختن تجربههای اجتماعی است. چهبسا تجربهای که از تعامل با هماتاقی خود به دست میآورید، از تمامی آنچه در کلاسهای درس میآموزید، کاربردیتر باشد. آنچه در زندگی خوابگاهی اهمیت دارد این است که بیاموزیم چگونه با دیگران در صلح و آرامش زندگی کنیم. این امر، کار سادهای نیست؛ اما تجربههای باارزش همیشه مشکل به دست میآیند. با هوشیاری از تجربههای زندگی خوابگاهی برای شناخت خود استفاده کنید. الگوی رفتاری شما با هماتاقیتان ممکن است، گویای رفتار کلی شما باشد. انسانها با یکدیگر متفاوتاند. شما نمیتوانید دیگران را تغییر دهید؛ اما این قابلیت را دارید که خود را دگرگون سازید و آنچه را که مفید است، از این میان بهعنوان تجربهای خوب و بهیادماندنی از دوران زندگی دانشجویی برای زندگی آیندهتان برگیرید.
تمرین برای یک زندگی مستقل
هنگامیکه در یک خانواده زندگی میکنیم، بسیاری از کارهای شخصیمان توسط پدر و مادر یا عضو دیگر خانواده انجام میشود و گاهی اصلاً متوجه نمیشویم که این کارها چقدر میتواند سخت باشد؛ اما در زمان جدایی از خانواده و ورود به دانشگاه، بهویژه برای دانشجویان خوابگاهی، همین فعالیتهای بهظاهر ساده موردتوجه قرار میگیرد. کارهایی مانند خرید، آشپزی، شستن لباس یا مدیریت مالی، ممکن است به ما کمک کنند تا تجربههای خوبی در راستای آمادهشدن برای زندگی مستقل به دست آوریم.
یافتن دوستان و روابط جدید
گذشتن از دوستان دوران دبیرستانی، گرچه سخت است، دانشگاه این فرصت را به شما میدهد تا با آدمهای تازهای آشنا شوید که ضمن استفاده از تجربیات آنها، دوستیهای خوب و ماندگاری را با آنان داشته باشید. بسیاری حتی پس از پایان یافتن دوران دانشجویی، دوستان خود را تا سالیان دراز حفظ میکنند. دوستانی که هر یک میتوانند منبع حمایتی خوبی برای شما در مراحل مختلف زندگی باشند.
تکمیل فرایند هویتیابی
فرایند هویتیابی بهعنوان دارا بودن یک احساس پایدار و منسجم از اینکه «من که هستم و که باید باشم»، تعریف شده است. به کمک هویت است که افراد به تعریفی از خویشتن میرسند و اگر این تعریف با واقعیت اجتماعی آنها در تعارض باشد، حالتهایی مانند فشار روانی و مشکلات رفتاری را تجربه میکنند. فرایند هویتیابی از همان نوجوانی شروع میشود و از نگاه روانشناسی مهمترین تکلیف رشدی یک نوجوان است. پژوهشها نیز نشان میدهد این فرایند در نوجوانی و بویژه با ورود به دانشگاه شدت بیشتری به خود میگیرد و درواقع به دلیل محیط غنی دانشگاه و گستردگی تجربههای این محیط، فرایند هویتیابی به طور فزایندهای تکمیل میگردد.
افزایش مهارتهای اجتماعی
فراگیری مهارتهایی مانند خودآگاهی، ارتباط مؤثر، حل مسئله، تصمیمگیری، تفکر انتقادی، تفکر خلاق، شکیبایی و تابآوری لازمه رشد سالم هر انسانی است. برای آموختن این مهارتها ما نیازمند تکرار و تمرین آنها هستیم. محیط دانشگاه با گزینههای گوناگونی مانند کلاسهای آموزشی، فوقبرنامهها، امکان آشنایی با شخصیتهای مختلف، برخورد با ایدهها و نظرات گوناگون و همچنین مشکلات متنوع زندگی دانشجویی، این فرصت را به ما میدهد تا ضمن فراگیری این مهارتها، به تکرار و تمرین آنها در دوران دانشجویی بپردازیم و همزمان در آنها تواناتر شویم.
تبدیلشدن به یک کارشناس
یکی از تفاوتهای دوران دبیرستان با دانشگاه این است که شما در دوران دبیرستان دانشهای گوناگونی را میخوانید؛ اما در دوران دانشگاه با انتخاب یک رشته تحصیلی، تنها دروس آن رشته را خواهید خواند. این دروس به شما کمک میکند بهعنوان یک کارشناس بتوانید در یک زمینه علمی، تربیت شوید و در مورد آن کارشناسانه سخن بگویید و حتی به کسانی که از شما دانش کمتری در آن زمینه دارند، آموزش دهید. این فرایند برای شما، یک جایگاه اجتماعی خاص تعریف میکند و از آن پس شما را بهعنوان کارشناس رشته خاصی خواهند شناخت.
در یک کلام، پس از پایان زندگی دانشجویی، شما و دیگران شاهد تغییرات زیادی در ابعاد مختلف زندگی خود خواهید بود.