صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۵۱۰۲۸۷
تعداد نظرات: ۹ نظر
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۵ - ۱۹ آذر ۱۳۹۵ - 09 December 2016

آینده ی برجام

دکتر محمود سریع القلم
 
یکی از نکاتی که باراک اوباما و جان کری در طول رفت و برگشت‌های برجام بارها و بارها تکرار کردند این بود: ما طیفی از اختلافات با ایران داریم. فعلاً بر یک اختلاف و حل آن متمرکز شده‌ایم. فعلاً ۸ اختلاف دیگر قابل حل نیستند. تعریف خود را از جمهوری اسلامی تغییر نداده‌ایم و به او نیز اعتماد نداریم. مبنای برجام، اعتماد نیست بلکه نظارت، حضور، روش‌های دیجیتالی، راستی آزمایی و بازگشت تحریم در صورت تخلف است.
 
۱۵۵ نفر در تیم آمریکا فعال بودند که شامل مورخ و روان‌شناس نیز بود. در یک فرآیند ده ساله، با اِعمال تدریجی تحریم‌های اقتصادی، آمریکا خود را آماده کرد تا آنچه فوری تلقی می‌کرد به حل و فصل موضوع هسته‌ای بپردازد. در آمریکا صرفاً دستگاه‌های دولتی و چند مرکز تحقیقاتی در جریان رفت و آمد‌های برجام بودند اما در ایران، موضوع به یک مسئله ملی مبدل شد و حتی به صورت دقیقه‌ای، بسیاری آن را دنبال می‌کردند. دقت کم تئوریک دستگاه دیپلماسی با رهیافتی که نسبت به ایران طی دهۀ گذشته در آمریکا انباشته شده بود و سایه انداختن روش سازمان مللی (سخنرانی و تنظیم قطعنامه) بر فرآیند برجام، باعث شد تا انتظارات غیر واقعی و تحلیل‌های احساس محور در ذهن بسیاری شکل گیرد و نمایش برجام مهم‌تر از محتوای آن شود. تاریخ روابط بین‌الملل نشان می‌دهد که در فرآیند حل و فصل موضوعات مهم، حداقل تبلیغات بکار گرفته می‌شود.
 
برای مخاطبان و جامعه مدنی ایرانی توجیه نشد که برجام، حل و فصل مسایل ایران و آمریکا نیست. و حتی مقدمه‌ای بر گشایش مشکلات ایران و غرب و ایران و منطقه نیز نیست. نظام تحریم علیه ایران بسیار وسیع تر از نظام تحریم هسته‌ای است. اگر مسایل سیاست خارجی ایران با غرب، آمریکا و منطقه را صد بدانیم، اختلاف هسته‌ای ده از صد است. همانطور که از متن برجام قابل استناد است حل و فصل موضوع هسته‌ای، فقط بعضی گشایش‌ها را تسهیل می‌کند اما طیفی از اختلافات و تحریم‌ها باقی می‌ماند.    
 
دایره اصطکاک‌های سیاست خارجی ایران در نظام بین‌الملل، شعاعی به مراتب وسیع‌تر از دایرۀ موضوع هسته‌ای است و چه بسا موضوع هسته‌ای، انعکاس اختلاف‌های جدی‌تر است. اصولاً در سیاست بین‌الملل، عنصری به‌نام "اعتماد" وجود ندارد که ما بتوانیم آن را با عهد قرارداد بدست آوریم. سیاست منافع است و بس، حتی میان انگلستان و آمریکا که شبیه‌ترین دو کشور در نظام بین‌الملل هستند. اگر بخواهیم سیستم محاسباتی طرف مقابل را بخوانیم، بنظر می‌رسد از این قرار باشد: آمریکا در همسایگی ایران و خاورمیانه، دوستان بلکه متحدینی دارد که ایران هم علیه آن‌ها سخن می‌گوید و هم اقدام می‌کند. این متحدین، سیستم عصب آمریکا در خاورمیانه هستند. طبق معاهده نامه‌هایی که آمریکا با متحدین خود دارد، باید از آن‌ها دفاع کند. اگر ایران توان هسته‌ای پیدا کند، متحدین آمریکا در خاورمیانه، نا امن می‌شوند حتی اگر این توانایی، صرفاً یک توان بازدارندگی باشد. چون آمریکا نمی‌تواند اهداف و افکار ایران را تغییر دهد (اختلافات ۸ گانه)، پس باید علی‌الحساب در فکر از میان برداشتن توان هسته‌ای ایران باشد. چون اختلافات متعدد دیگری وجود دارد، آمریکا فشار خود را بر ایران ادامه می‌دهد تا ایران به تدریج از مدار حساسیت‌های آمریکا بیرون برود. عجله‌ای هم نیست. این ذهن طرف مقابل است.
 
بنابراین، ما باید دقیق باشیم و فهم ریاضی گونه محاسبات خارجی را جایگزین پایکوبی نکنیم. درست قالب‌بندی کردن (Framing) مسائل کشور و درست درصدگذاری آن‌ها بسیار تعیین‌کننده است. وقتی موضوع هسته‌ای یک ‌نهم است، قاعدتاً نباید آن را هشت‌ نهم جلوه داد. تقابل موجود، گسترده و دامنه‌دار است. این یک غفلت تبلیغاتی دستگاه دیپلماسی بود که مسایل سیاست خارجی با غرب را، به موضوع هسته‌ای تقلیل داد. شاقول انتظارات اشتباه تنظیم شد و انتظارات غیرواقعی در ذهن خاص و عام جا افتاد. در سیاست بین‌الملل، کشورها عموماً و دائماً اهرم می‌سازند تا امتیاز بگیرند.

 روسیه را ببینید که پس از سی سال ناگهان وارد خاورمیانه شد. هدف اصلی امتیاز گرفتن از آمریکا (و تا اندازه‌ای از اروپا) است. ورود روسیه در سوریه زمینه‌هایی برای موضوع اوکراین، کریمه، کنترل تسلیحات دوجانبه با آمریکا، حضور غرب در شرق اروپا و تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه روسیه فراهم می‌آورد. اهرم ایران نسبت به آمریکا، منطقه است. قبلاً هسته‌ای هم بود. اهرم آمریکا نسبت به ایران دو مورد است: تحریم و حصار. هدف غرب بسیار وسیع‌تر از تحریم اقتصادی است: محصور کردن ایران. می‌گوید اگر به سراغ متحدین من بروی، من تحریم و حصار را فعال می‌کنم. این حصار از همه نوع است: علمی، فن‌آوری، سرمایه‌ای، بانکی، تصویری، ارتباطی و سیاسی. این حصار باعث می‌شود تا اثرگذاری ایران محدود شود. به انتقال سرمایه و فن‌آوری دسترسی محدود داشته باشد. در مدارهای کهنه بماند. آنچنان حامی فعال در نظام بین‌الملل نداشته باشد. و شاید یک مورد دیگر: تخریب ایران برای کشور‌های دیگر هزینه‌ای نداشته باشد. لذا رأی ۹۹ از ۹۹ در سنای آمریکا. در سیاست بین‌الملل، نه عدالت وجود دارد و نه انصاف و اعتماد حتی وقتی که ۱۴۷ هیأت اقتصادی بفرستند.
 
بهترین اهرم ایران در مقابل نظام بین‌الملل، غرب، شرق و همسایگان، "راضی بودن و امیدوار بودن مردم ایران از زندگی است." مهم‌ترین پایۀ امنیت ملی ایران، راضی بودن مردم است. مهم‌ترین اصل در حکمرانی، نگاه حل‌المسائلی به گره‌های داخلی است. اگر نرخ مهاجرت صفر شود، ایران در بالاترین رده‌ها، امنیت ملی تضمین شده خواهد داشت. دستگاه دیپلماسی وظیفه دارد جهان را در داخل معرفی کند و ذهن‌ها را دقیق کند. اُپراتور بودن حداقل کار است. در نظر داشته باشیم که صنعت IT در جهان حدود ۴ تریلیون دلار، ارزش بازار دارد. امروز مهم‌ترین نهاد اقتصادی کشورها، دیپلماسی اقتصادی است که فرصت‌ها را از خارج به داخل منتقل می‌کند. کشور ما در برابر یک چالش تاریخی-فکری قرار گرفته است.
 
ماهیت بنیادی این چالش، فکر و تئوری است. کدام تئوری امنیت ایران را تضمین می‌کند و او را به یک کشور قدرتمند اقتصادی برای نیم قرن آینده تبدیل می‌کند؟ اینکه ایران یک قدرت اقتصادی منطقه‌ای شود، بسیار به نفع اقتصاد، امنیت و مردم ایران است. آیندۀ برجام در گرو فرمولی است که نیرو‌های سیاسی داخلی پیرامون توانمندی اقتصاد ملی و جهت گیری‌های سیاست خارجی با محوریت یک منطق مشترک به اجماع برسند. اگر خود این ابتکار عمل را بخرج ندهیم، با شرایط جدیدی که در آمریکا، اروپا و خاورمیانه در حال شکل‌گیری است، عوامل بیرونی، تئوری حصار را تشدید خواهند کرد.    
ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۹
در انتظار بررسی: ۷۶
غیر قابل انتشار: ۲
محمد
۱۱:۵۰ - ۱۳۹۵/۰۹/۲۰
ظبق فرمایشات پیشوایان دین اسلام "مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود " بلی مومن!! باید مومن در افکار خواص را کالبد شکافی کرد؟ از طرفی چرایی تقیه در اسلام و شیعه را برسی نمود . اگر یک ملت را یک تن فرض کنیم برای حفظ جان تدابیری لازم است آیا وظیفه حکمران حفظ جان و امنیت غذایی و شغلی و اجتماعی آهاد ملت نیست. منطق اسلام بحث و تبادل افکار است و پیشرفت علمی. چرا سایر ملتها را بایستی خروشاند. اگر کشور مان در عرصه های صنعتی و فکری و اقتصادی از رقبای خود پیشی بگیرد. تبلیغ بدون هزینه و خود به خودی است تا جهانیان به ایران متوجه شوند. به امید سر افرازی و خوشبختی برای فرزندانمان
ناشناس
۱۱:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۹/۲۰
اتفاقا برای همه ملت همه چیز روشن است آقای سریع القلم . مگر کسی بجز آمریکا این شش کشور را دور هم جمع کرد تا روبروی ایران مذاکره کنند؟ حالا خودش زده زیر میز . متأسفم دکتر که تو هم بی مبنا حرف می زنی
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۹:۵۰ - ۱۳۹۵/۰۹/۲۸
ایشان بی مبنا حرف نمیزنه بلکه بر مبنای تئوری و هدف غربی حرف میزنه تا پازلهای بعدی رو برای گرایش جامعه به غرب بچینه.
ناشناس
۱۱:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۹/۲۰
حالا که خرتون از پل گذشت و با همین وعده ها ، روحانی را رییس جمهور کردید، می گویید «غفلت تبلیغاتی دستگاه دیپلماسی»؟؟؟؟؟
اولش اصلا غفلتی نبود بلکه یا وعده ای بود برای بدست آوردن کرسی ریاست جمهوری یا خوش خیالی بود که به دلیل عدم شناخت رقیب داشت.

آقای سریع القلم ! نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی . حالا که آفتاب برجام نوری ندارد درباره بی نوری برجام حرف زدن هنری نیست
حسین ـ ر
۱۱:۱۴ - ۱۳۹۵/۰۹/۲۰
انتظار این نبود که تمام تحریم ها را یک باره لغو کنند. اما دستآورد تقریبا" هیچ در پسا برجام و تمدید تحریم ها هم از سوی آمریکا ظالمانه و نشانه زور گویی و زور گیری بین المللی است. به نظر می رسد باید تمرکز دولت بر مولفه های اقتصاد مقاومتی باشد.
سامان
۱۰:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۹/۲۰
و در ادامه، تنها راه راضی کردن مردم کوچک کردن دولت، قیچی کردن اقتصاد رانت خوار و رانت پرور و سرازیر کردن پول به جیب مردم براساس دانش، سواد و مهارت آنها است...
رحیم
۱۰:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۹/۲۰
بله
بهترین راه تقویت داخل بالابردن رضایت مردم و بهبود معیشت مردم هست.
ناشناس
۰۹:۴۴ - ۱۳۹۵/۰۹/۲۰
پس از مدت ها يك حرف درست و حسابي شنيديم .خسته شديم از جنگ بي فرجام جناح ها با هم !!
حسن
۰۹:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۹/۲۰
من هم 100 درصد با نظر دکتر سریع القلم موافقم که باید حاکمیت به این نتیجه برسد که ابتدا باید توافق با مردم کشور، در عمل نه در حرف،را اولویت خود قرار دهد. وگرنه افسار کشور را دست بلوک شرق و غرب دادن هر روز دامنه حصار کشور را تنگتر خواهد کرد.
تعداد کاراکترهای مجاز:1200