عصر ایران؛ سروش بامداد- «فضای مجازی می تواند دین و اسلام را از بیخ ریشه کن کند و چنین قدرتی را دارد... بدحجابی بد است اما فضای مجازی صد برابر بدتر است... امروز فضای مجازی در منکرات در اولویت نسبت به موضوع انتخابات و حجاب قرار دارد و متأسفانه از سوی برخی مسئولان شاهد خیانت در معرفی اینترنت شدیم....
اگر وارد یک ضیافت خویشاوندی شوید، متوجه میشوید که همه اعم از کوچک و بزرگ، سرشان را وارد موبایلها کردهاند و آیا این سوال برایمان پیش آمده است که در این موبایلها چه میگذرد و مردم چه میبینند؟ بسیاری از دختران، عکسهای برهنهای از خودشان را منتشر میکنند که این امر سکس اینترنتی است... اگر در روزگاری تأسیس فاحشه خانه با هزینههای سنگین دایر میشد متأسفانه امروز با کمترین هزینه و از طریق اینترنت ایجاد شده است. ائمه جماعت باید این منکر اصلی یعنی اینترنت را در خطبهها فریاد بزنند تا همه احساس خطر کنند.»
این عبارات تازه ترین سخنان آقای محمد علی موحدی کرمانی در مقام رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان تهران است.
جان کلام آیت الله این است که زیانها و خطرات شبکه جهانی اینترنت و نرم افزارهای پیام رسان موبایلی از فواید آن بیشتر است و مقامات مربوطه را که در معرفی اینترنت تنها بر وجوه مثبت تأکید ورزیدند متهم به خیانت می کند.
در این که در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی تصاویر مستهجن نیز رد و بدل می شود کمترین تردیدی وجود ندارد و در این که در کشورهای صنعتی نیز نگرانی های جدی در این باره بروز کرده نیز.
پس، غرض نقد سخنان آقای موحدی کرمانی امام جمعه موقت تهران و نماینده مردم استان تهران در مجلس خبرگان رهبری و رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر همین استان نیست چرا که واقعا برخی از اتفاقات مورد اشاره آیت الله در فضای مجازی رخ می دهد اما چاره چیست؟ این که در عصر ارتباطات اینترنت را تعطیل یا احساس کنیم سرمان کلاه رفته است؟ این که فیلتر کنیم و اطلاعات انبوه را ابتدا گزینش و غربال و بعد منتشر کنیم؟
واقعیت این است که به خاطر تازه بودن نقدی که درباره اظهارات اخیر آیت الله در نماز جمعه تهران درباره استعفای مدیر کل راه آهن نوشتیم و منتشر شد چندان به بحث دوباره درباره سخنی از ایشان علاقه نداشتیم اما به این بهانه چند نکته را می توان یادآور شد:
1- نص صریح قرآن تأکید دارد که خداوند حافظ دین و کتاب خود است. پس چگونه «فضای مجازی» می تواند دین و اسلام را از بیخ و بُن برکند؟
2- فرض کنیم جمهوری اسلامی هنوز مستقر نبود. آیا باز هم روحانیون می توانستند به مقامات اجرایی انذار دهند یا مستقیما مردم را مخاطب قرار می دادند و درباره آنچه فساد و تباهی و انحراف می پنداشتند نصیحت می کردند؟ مخاطب اصلی روحانیون در طول قرون مردم بوده اند و به دلیل نفوذ معنوی بر مردم توصیه ها اجرایی می شد و نیاز به بخشنامه و دستورهای اداری نبود حال آن که اکنون احساس می شود مخاطبان خود را مدیران دولتی می دانند و در جایگاه مقام بالاتر اداری امر و نهی می کنند. در این مورد خاص می توانند به مردم بگویند از شبکه های اینترنتی درست استفاده کنید و عکس برهنه نگذارید و قس علی هذا و اگر مردمانی گوش نمی سپارند باید به دنبال پاسخ به این سوال باشند که آیا از میزان نفوذ معنوی فارغ از قدرت سیاسی کاسته شده است؟
اتفاق شگفت آوری که در سال های اخیر رخ داده این است که شماری از روحانیون یا امامان جمعه به جای آن که مردم و قاطبه مسلمانان را مخاطب قرار دهند مدام از مدیران و پلیس می خواهند برخورد کنند. مثلا در مشهد امام جمعه می توانست کنسرت را تحریم کند و ضریب نفوذ خود را بیازماید یا درباره فضای مجازی استفاده از برخی برنامه ها را حرام اعلام کنند ولی عملا مخاطب اینان نه مردم و مومنین که حکومتی ها هستند.
3- هر که سال هایی از پیش از انقلاب را درک کرده باشد این جمله را از یک صاحب سخن مذهبی یا خطیبی شنیده که اگر دو ساعت این تلویزیون دست ما باشد همه مردم را هدایت و جذب می کنیم. آیا نمی توان پرسید پس از 38 سال و این همه کانال صدا و سیما چرا این وعده محقق نشده است یا چرا از این همه شبکه استفاده نمی شود؟
4- دکتر محسن رنانی اهمیت اختراع و به کارگیری شبکه های اجتماعی را در حد کشف آتش می داند. بخشی از شگفت زدگی ها به خاطر اهمیت و بزرگی و تاثیر گذاری شبکه های اجتماعی است و این واقعیت قابل انکار نیست که این تکنولوژی عمیقا و جدا حیرت آور است تا جایی که گفته می شود هیچ ابزار مدرنی مانند تلفن های هوشمند ناگهان در دو سال تا حجم 20 میلیون دستگاه وارد زندگی مردم نشده است.
از این رو اعلام و ابراز حیرت از جانب چهره های مختلف شگفت آور نیست و واقعا زندگی همه ما را می توان به قبل و بعد از ورود تلفن های هوشمند ا قابلیت انتقال سریع پیام تقسیم کرد.
5- به نظر می رسد اصل انتقاد آقای موحدی متوجه دست در کاران فضای مجازی و وزارت ارتباطات است که چرا از جنبه های منفی آن غفلت کرده بودند؟ این موج اما به هر رو می آمد و دیر یا زود فراگیر می شد و حالا پیشنهاد آقایان چیست؟ بالکل تعطیل و فیلتر شود؟ یا ایده دیگری دارند؟
6- بشر همواره در معرض تحریک و تهییج غریزه بوده است و هر چند در فضای مجازی تشدید شده اما به یک باره از آسمان نیامده است. کار روحانیت و مقامات معنوی همین است که مردم را به تقوا سفارش کنند و تقوا همان ترمزی است که درون انسان تعبیه می شود و او را از کارهای زشت بازمی دارد.
هنر این است که شخص از ترس خدا گناه نکند و قرن ها کار روحانیون همین بوده که مردم را انذار دهند. اگر وارد ضیافت خویشاوندی شویم و سر همه در موبایل باشد و تصاویر مستهجن ببینند مشکل از ابزار است یا نوع تربیت و نگاه آنان یا از سر کنج کاوی؟ اگر گوشی را از دست آنان بگیریم آیا دیگر به این موضوعات فکر نمی کنند؟ آیا وقتی که تلفن وارد جامعه شد همه تنها برای تماس های متعارف از آن استفاده می کردند؟
7- همان گونه که کانال های خاص مشتریان خود را دارد جدی ترین کانال های تلگرامی نیز بی مخاطب نیستند. یک کانال تلگرامی که جدی ترین مباحث فلسفی و حوزه اندیشه را منتشر می کند 53 هزار عضو دارد. چرا به اینها اشاره نمی شود؟
8- آقای موحدی کرمانی تنها از منظر «منکر» به موضوع نگریسته در حالی که این عطش از واقعیت بزرگ تری حکایت می کند و آن بحران جنسی در جامعه ایران است که چندی پیش به درستی و صراحت مورد اشاره دکتر حداد عادل قرار گرفت و در جلسه شورای تخصصی تحول و ارتقای علوم انسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: « کلمه جنسی باید از حالت ممنوعه خارج شود و با هدف اصلاح در مورد مسایل جنسی در جامعه علمی رواج یابد.»
مادام که در جامعه واقعی این تابو و ممنوعیت وجود دارد این گونه مباحث در فضای مجازی بیش از اندازه های متعارف در تمام دنیا رواج دارد.
9- اصل اختلاف و مشکل از آنجا ناشی می شود که فراموش می کنیم ابزارها هویت مستقل ندارند و همه در خدمت انسان اند. فرض کنید بنا به سفارش ایشان در تمام خطبه ها اینترنت را به عنوان منکر بزرگ فریاد کنند. آیا مردم نت های خود را قطع می کنند؟ آیا دولت اینترنت را تعطیل می کند؟ این که هر سال 20 هزار نفر به خاطر تصادفات رانندگی جان خود را از دست می دهند آیا از اشتیاق اتومبیل کاسته است؟ اینترنت هم چنین است.
10- دست آخر این که آیا بهتر نیست به جای این همه هراس و نگرانی به فضای مجازی به چشم فرصت نگاه شود؟
وزیر سابق ارشاد چند بار گفته بود که امکان ورود چند کتاب شیعی هم به عربستان نبود ولی حالا به مدد گسترش فضای ارتباطی انواع نوشته های شیعی در دست رس علاقه مندان است. این یک فرصت استثنایی است که تا کنون در اختیار نبوده است.
مشکل بسیاری از این افراد این است که با نیازهای جامعه و به خصوص جوانان آشنایی ندارند و این کارها برایشان بسیار گران تمام خواهد شد.
#صبر_مردم_هم _حدی_داره
ثانیاجان کلام ایشان آگاهی دادن است چه ازطرف مسئولان چه روحانیون،وهمچنین نهی از منکر.
ثالثاضریب نفوذ انبیاء وأئمه علیهم السلام هم دریک نگاه سطحی _مثل آنچه شما اشاره وطعن دارید_دردایره ی اقلیت محدوداست.اماآیااشکال دررفتارو نقش آفرینی آنهاست یاانسان مختارطاغی کفور؟؟!!
رابعاهمه روحانیون،ازجمله ایشان خیلی خوب ازاین فرصت استفاده می کنند و هیچ آدم بی سوادی دراین جامعه نیست که سایت وکانال وسایراستفاده های این عالم بزگواروسایرروحانیون راازاین ابزارندیده باشد.
سایت عصرایران!اگرسانسورنکنیدصداقت شمابرایم عرضه می شود!!!
چرا روزی که رییس جمهور روحانی گفتند تقسیم هنرمند به ارزشی و غیر ارزشی بی معناست چرا عصر ایران مطلبی ننوشت
و مواضع مشابه متعدد اصلاح طلبان در زمینه مسائل فرهنگی
هنر
این دست خود ماست...
من خودم یک کانال قرآنی زدم که چندین عضو فعال داره و همین امر به معروفه ف پس نمیشه گفت که چیز بدیه!!
با اب طلا باید نوشت.احسنت
علاوه بر اینها به ایشان بفرمائید علاوه بر منکرات جنسی منکرات مالی و اختلاس ها هم هستند که به واسطه همین شبکه های اجتماعی و اینترنت افشا می شوند.
اينترنت فقط يك رسانه است ، محل انتقال محتوا ،
اينكه چرا محتواي ما خريدار ندارد ، تقصير فسق و فجور غربي ها نيست ،
انتقاد از اينترنت كه باعث شده همگان با هم مرتبط شده اند مانند اين است كه از هواپيما انتقاد كنيم كه چرا فاصله شهرها را به هم نزديك كرده و در نتيجه مردم سريعتر مي توانند به جاهايي بروند كه نبايد ؟
كاش سخنرانان ما اعم از روحاني ، سياسي و فرهنگي ، براي فهم مخاطب احترام بيشتري قائل باشند ،
بزرگترین ابزار تبلیغی دین اسلام بر گفتگو است تا جایی که کفار توصیه میکردند مردم پنبه در گوش بگذارند تاسخنان پیامبر(ص) را نشنوند. یکی از مشکلات مبلغان دینی در دوره پهلوی، عدم دسترسی و حتی اجازه تبلیغ دین بود حالا چرا باید از ابزار ارتباطی بترسیم. شاید هنوز استفاده درست از آنرا بلد نیستیم.
ابزارهای ارتباطی بهترین عامل تقویت دین است نه شمشیر داعش.