صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۵۰۹۴۷۵
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۶ - ۱۵ آذر ۱۳۹۵ - 05 December 2016

از روی حقیقتی، نه از روی مجاز

جواد طوسی در شرق نوشت: شروع برگزاری دهمین جشنواره «سینما- حقیقت» در پردیس چارسو، فرصت و بهانه خوبی برای ارزیابی گذشته و حال سینمای مستند در ایران است. هرچند این نوع سینما در دوره‌هاي مختلف تاریخی- اجتماعی آن‌گونه که باید، نقشي متحول و جریان‌ساز نداشته است، ولی همواره جرقه‌ها و نام‌هایی چون ابراهیم گلستان، محمدرضا اصلانی، فروغ فرخزاد، پرویز کیمیاوی، منوچهر عسگري‌نسب، خسرو سینایی، ناصر تقوایی، کامران شیردل، مرتضی آوینی، رخشان بنی‌اعتماد، ارد عطاپور، محسن استادعلی و ... باعث خلق آثار شاخص و درخوراعتنایی در این حوزه شده‌اند.

باید پذیرفت که حیات طبیعی آثاری از این دست که در یک مخاطب‌شناسی گسترده و قاعده‌مند قرار نمی‌گیرند، تابع شرایط پررونق فرهنگی آن جامعه است. بااین‌وصف، در جوامعی مثل ما که فرهنگ در مواجهه با حضور سیطره‌آمیز سینمای تجاری (از نوع مبتذلش) در وضعیت آسیب‌پذیر قرار دارد، جایگاه سردرگم و متزلزل «سینمای مستند» بیشتر احساس می‌شود.

تنوع در این نوع سینما در زمینه‌های گزارشی و پژوهشی، قوم‌نگارانه، پرتره،‌ اجتماعی، سیاسی و... مستلزم بنیه مالی بخش خصوصی و دولتی است تا با فراغ بال و بدون محافظه‌کاری و تنگ‌نظری و جناح‌بندی‌های دوست و دشمن، موجبات ساخت و تولید مداوم این‌گونه آثار (هم‌خوان با موضوعات و سوژه‌های مطرح و قابل بحث روز) فراهم شود، اما در واقعیت امر می‌بینیم که عملا بخش خصوصی در این حوزه (به‌جز تولید محدود مستندهای تبلیغاتی) فعالیت شايان‌توجهی ندارد.

بخش دولتی نیز سلایق و دسته‌بندی و خط‌قرمز‌های خاص خودش را دارد. هرچقدر بخواهی واقع‌بینانه و منصفانه سیاست‌ها و عملکرد و خط‌مشی این مراکز را مورد بررسی همه‌جانبه قرار دهی، باز برخوردها و تصمیم‌گیری‌هایی را می‌بینی که به سوءتفاهمات دامن می‌زند و تو مجبوری ناخواسته عینک بدبینی به چشم بزنی. طبیعتا وقتی موجودیت و تشخص سینمای مستند در شرایط کنونی در «مرکز گسترش سینمای تجربی» خلاصه شده است، هرچقدر هم مدیران و سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان این حوزه استحفاظی بخواهند از خود سعه‌صدر نشان دهند، باز به طور اجتناب‌ناپذیر، سلیقه‌ای عمل می‌کنند و ساز خودشان را می‌زنند و حتی- بعضا- برخوردهایی خط‌کشی‌شده دارند.

جالب آنکه در مناسبات و مذاکرات حضوری با افرادی بسیار فرهنگی و خوش‌برخورد سروکار داری، ولی وقتی در به رویت بسته شد و آنجا را ترک و مسیر بعدی را دنبال کردی، می‌بینی که چقدر برخوردها شخصی و یک‌سویه و نامنعطف می‌شود. انگار با آدم‌هایی طرفی که چشم ديدنت را ندارند و نهایتا می‌خواهند اسب خودشان را برانند و اعمال قدرت کنند. این نگاه و سمت‌وسو خودبه‌خود به جشنواره «سینما- حقیقت» و شیوه برنامه‌ریزی و گزینش و چینش داوران و هیأت انتخاب آن، سیاست‌های کلان درباره فیلم مستند در طول سال و نحوه نمایش مستمر و پوشش رسانه‌ای آن تسری پیدا می‌‌‌کند. تصور می‌کنم برای آنکه سینمای مستند از این حالت انحصاری و مهجورمانده و بدون برنامه مدون در امر توليد بیرون بیاید، ‌باید اراده و خرد جمعی زمینه‌ساز تعریف متکثرتر و جسورانه‌تر از چنین سینمای تأثیرگذار و ریشه‌داری شود و براساس آن مطالبات خود را بنا کند و برای شکل‌یابي آن، بسترسازی مناسب و کارآمد داشته باشد.

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200