صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۵۰۵۹۵۴
تاریخ انتشار: ۰۰:۱۳ - ۲۶ آبان ۱۳۹۵ - 16 November 2016

سفر به چذابه

أهلاً بالزائر.. هلا بالزوار»؛ میزبانی از زائران از همین «عین دو» آغاز می‌شود. پرچم های سبز و مشكی و موكب‌ها و سازه‌هایی با طعم عشق و غم و بوی قهوه و چای پررنگ هل‌دار همه طریق‌الحسین(ع) را شكل داده‌اند.

به گزارش همشهری؛ عقربه‌های ساعت 10:45 دقیقه را نشان می‌دهد و ما به‌همراه عكاس روزنامه، راهی گذرگاه مرزی چذابه می‌شویم. 160 كیلومتر به سمت جنوب غربی خوزستان. هوا بهتر از همیشه است و تا چشم كار می‌كند، آبی آسمان جای خود را از ریزگردهای لعنتی پس گرفته است.

در طول مسیر گروه گروه و فرد فرد زائر در حال حركت به سمت میعادگاه عاشقان و آزادگان در شهرستان حمیدیه دیده می‌شود.

كوت
در جاده از كوت سید نعیم تا سوسنگرد، كمبود علائم و خط كشی دیده می‌شود، اما هرچه نزدیك‌تر می‌شویم، قلب‌هامان تندتر می‌زند. دراین میان یك صدا بیشتر از همه شنیده می‌شود؛ جاده در قرق صدای «باسم كربلایی»؛ ذاكر اهل بیت(ع) است.

بعد از كوت سید نعیم كیفیت جاده پایین می‌آید اما عشق و استقبال از زائران بیشتر می‌شود. عكس شهدای مدافع حرم هم همین طور.

نیزارهایی كه در طول مسیر در كنار جاده‌هستند گویی پیام دارند؛ اینكه زمانی آب به‌اندازه بود، كشاورزی رو به راه بود، اما اكنون آب باریکه‌ای از كرخه مانده است. در یك جمله می‌توان گفت: «خشكی، كرخه را كور كرده است. »
 
سوسنگرد
شور و هیاهوی عاشقان با ورود به سوسنگرد شدت می‌گیرد. پس از تجدید قوا در «موكب اهالی الخفاجیه» و گذر از كمربندی سوسنگرد و فلكه علامه محمد كرمی جاده باریك تر و خطرناك تر می‌شود.

بوی شلتوك و برنج عنبوری كه از حمیدیه فضا را پر كرده تا خود بستان شامه را در اختیار دارد. انشعابات كرخه فعلا جان دارند و خبری از احداث سدهای جدید نیست. صدای پای آب، صدای زندگی است.

«ناجی حیدری» معلم خوش فكر سوسنگردی با دشداشه‌ای سورمه‌ای در مُضیف روستای بردیه در بستان برای استقبال و پذیرایی از زائران اربعین حسینی با دستانی باز، ما را به حضور دعوت می‌كند. یك كیلومتر پایین تر، چهره نام آشنای «باسم حمادی» در روستای دحیماویه و مضیف پرآوازه اش «میسان» ما را به خود می‌كشاند. این مضیف در 50 كیلومتری چذابه روزانه با چای، قهوه و خرما از زائران عازم چذابه پذیرایی می‌كند. از اصرار باسم و دوستانش برای ماندن برای صرف شام می‌گذریم و به راه خود ادامه می‌دهیم.

زنی كه در تنوری گلی نان محلی می‌پزد، اصرار می‌كند مهمانش باشیم. نان داغ و شیر گاومیش می‌چسبد. زن می‌گوید: خانواده «ام علی بنی لام» در ۱۰ كیلومتری چذابه اقدام به پخت نان برنجی «سیاح» می‌كند. پسری كه علی نام دارد با رویی باز سیاح‌ها را تقدیم به زوار اربعین حسینی می‌كند. كمی آن طرف تر «ام امحمد» ۱۰ روز است كه با فرزندانش خیمه برپا كرده و با دست خود نان برنجی می‌پزد و تقدیم زوار می‌كند. می‌گوید روزی 4 تا 5 گونی آرد را نان می‌کند. صبح‌ها «سیاح» و بعد از ظهرها «شات» (نان گندم). بعد و قبل از روستای فنیخی، جاده پهن تر می‌شود.
 
بستان
ورودی شهر بستان دروازه بزرگ ساخته شده كه دو سالی وعده افتتاح آن را می‌دهند اما هنوز نیمه كاره است. به گفته مسئولان شهری قرار است در آن موزه‌ای متشكل از نمادهای بومی، آثار تاریخی و به تصویر كشیدن زندگی علمای خوزستانی راه‌اندازی شود.

موكب «اهل البسیتین» قهوه را سنتی‌تر از همه جا سرو می‌كنند. اینجا قهوه، دروازه گفت‌وگوست.

تابلوها سریع تر جلوی راه ماشین ردیف می‌شوند؛ چذابه 30 كیلومتر... كربلا 480 كیلومتر... چذابه 20 كیلومتر... نجف 390 كیلومتر.... موكب‌ها روستایی تر و مردمی تر می‌شوند و پیچ های جاده بیشتر. جاده به طول 5/5 فاقد شانه در 10 كیلومتری چذابه.

«خطر مین!» زمین هایی كه می‌تواند بستری برای توسعه گردشگری و استفاده از ظرفیت های تپه‌های ماسه‌ای در این صنعت باشد همچنان خطرآفرین است. تابلوهای زردرنگ خطر انفجار مین بعد از گذشت بیش از 2 دهه از پایان جنگ زیبنده سرزمین خوزستان نیست.

 چذابه
وارد چذابه می‌شویم؛ منطقه‌ای كه یك در میان تابلوهای راهنمایی اش غلط املایی دارند. دریافت ۵ هزار تومان حق پاركینگ از صدها تن از زائران اربعین حسینی بدون ارائه خدمات باعث نارضایتی زائران و رهگذران شده است.  مسئولان محلی می‌گویند كه شهر و شهرداری بستان در این ایام دربست در خدمت زوار اربعین است و تنها ارگان دولتی نزدیك به مرز شمرده می‌شود و تنها اداره‌ای است كه امكان اداره پاركینگ را دارد و در حال حاضر همه كادر شهرداری در این پاركینگ مستقر هستند. بنابراین با توجه به شرایط محیطی پاركینگ و وجود مین در آن محیط این تنها خدمتی كه فعلا قابل تقدیم است و در سال های بعد با توجه به لزوم اطمینان از پاكسازی كامل، خدمات بهتری ارائه خواهد شد.

گروهی را می بینیم كه در طول مسیر 3 كیلومتری تا مرز چذابه حدود ۲۵ بساط فروش لباس را پهن كرده‌اند. آنها به مدت ۱۰ روز است كه بساط فروش جوراب و شال و لباس را در مسیر زوار اربعین در مرز چذابه پهن كرده‌اند!

مردم شهرهای محور حمیدیه - كوت سیدنعیم - ابوحمیظه - سوسنگرد ‌- بستان و روستاهای آنها امیدوارند به بركت اربعین حسینی، رنگ آبادی را ببینند. البته محرومیت آنها دلیل نمی‌شود تا با همه داشته‌ها و نداشته‌ها به استقبال زائران نیایند و پذایرایی نكنند.

این زنان و مردان به عشق خدمت به زوار امام حسین(ع) صدها موكب از اهواز تا نقطه صفر مرزی دشت آزادگان و هویزه برپا كرده‌اند و زندگی و دارایی خود را وقف امام حسین(ع) كرده‌اند. افتخار برپایی كنگره عظیم خدمت به زوار اربعین حسینی نصیب خوزستانی‌ها شده است و همه می‌دانند كه كرم و مهمان‌نوازی، فصل مشترك مردم این دیار است.

 رسیدگی به مرز چذابه
مدیركل راه و شهرسازی خوزستان می‌گوید: پاركینگ چذابه از 5 هكتار به 50 هكتار افزایش پیدا كرده است. ظرفیت پاركینگ‌ها به صورتی طراحی شده كه حداقل در فاز اول ۱۲ هزار دستگاه ظرفیت جانمایی خودرو داشته باشد.

«منوچهر رحمانی» در گفت‌وگو با همشهری می‌افزاید: خروجی مسیر دسترسی بستان تا چذابه به میزان 17 كیلومتر كوتاه تر و 14 كیلومتر چهارخطه شده و 7 كیلومتر انتهایی آن نیز روكش شده است.

رحمانی می‌گوید: اینها با 40 میلیارد تومان به سرانجام رسیده است. بهسازی و چهارخطه كردن جاده از سوسنگرد به بستان در برنامه قرار دارد. تقریبا 60 درصد مسیر از لحاظ ترافیك و مهندسی قابل قبول است.

شهردار معنوی چذابه نیز به‌همشهری می‌گوید: خدمات رسانی به زوار از 10 آبان آغاز شده و تا 7 آذر یعنی بازگشت آخرین زائر ادامه دارد.

«محمد صفری» با بیان این كه نسبت به سال گذشته كیفیت و كمیت كار بهتر شده است، می‌افزاید: در حدود 200 موكب در مرز چذابه مستقرند كه اكثر آنها مردمی هستند و خودجوش به زوار امام حسین(ع) خدمات ارائه می‌دهند.
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200