رای میلیونی مجلس و تبدیل شدن به نفر اول جریان اصلاحات در سپهر سیاست ایران، سیل انتظارها را به سمت عارف روانه کرد. همه از عارف انتظار دارند که یک گلادیاتور تمام عیار باشد. کسی که نطق کند. رایزنی کند. فریاد بزند.
عارف اما آرام است و این آرامش و سکوت او صدای رای دهندگان و بخشی از جریان اصلاحات را بلند کرده است.
رییس فراکسیون امید در آخرین گفتوگوی خود در واکنش به این اعتراضها با بيان اينكه هيچگاه در مجلس سكوت نكردهام، گفت: «حضور من در مجلس بيشتر صرف مديريت فراكسيون اميد ميشود اما گاهي تصميمات لحظهاي و فوري بايد در مجلس گرفته شود كه من احساس ميكنم وظايف من در اين بخش است.»
رای اعتماد به سه وزیر پیشنهادی دولت روحانی نشان داد که عارف در رایزنیهای سیاسی موفق بوده است اما به نظر میرسد کسانی که به او رای دادهاند از معاون اول دولت اصلاحات انتظار دارند مرد اول پارلمان باشد نه مرد ساکت مجلس باشد.
سکوت عارف اما میتواند دلیلهای گوناگونی داشته باشد. اولین آن میتواند به شخصیت او برگردد. عارف ذاتا انسان آرامی است و از یک سیاستمدار آرام نمیشود انتظار داشت برونگرا باشد. عارف چه در مجلس باشد و چه در دولت و چه در هر نهاد دیگری همین است.
دومین دلیل آن را میتوان در انتظار عارف از مجلس دانست. آنگونه که از شواهد پیداست عارف به دنبال ریاست مجلس بوده است و الان بعد از گذشت چندین ماه از آغاز مجلس دهم همچنان از شرایط بوجود آمده دلخور است. در این میان باید به نکته قابل توجهی اشاره کنیم. بسیاری از نمایندگان موثر مجلس در قبل و بعد از انتخابات هیچگاه رییس مجلس نبودهاند. دکتر مصدق، آیتالله مدرس و محمد تقی بهار در دوران پهلوی رییس مجلس نبودند اما تاثیر بسزایی در آن دوران داشتند و نام خود را در تاریخ ماندگار کردند. بعد از انقلاب هم بودند افرادی که رییس مجلس نبودند اما پارلمان بر روی انگشت آنها میچرخید.
آیتالله طالقانی در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی نفر اول مردم تهران شد. او با اینکه به راحتی میتوانست به کرسی ریاست مجلس تکیه بزند حتی حاضر نشد بر صندلیهای قرمز مجلس تکیه بزند و بر روی زمین نشست.
تمام این افراد نشان دادهاند
که اگر میخواهی موثر باشی احتیاجی نیست حتما رییس باشی. در همین مجلسهای اخیر
ایران علی مطهری به خوبی این معنا را نشان داد.
انتظار مردم از عارف همین
است که او به جای علی مطهری و یا مسعود پزشکیان بار مجلس را به دوش بکشد. قطعا
بسیاری از رای دهندگان به عارف به این نیت به او رای ندادهاند که یک گوشه بنشیند
و تماشاگر اتفاقات مجلس باشد.
به نظر میرسد او برای خود جایگاهی فراتر از نمایندگی مجلس تعریف کرده است. در حالی که او نماینده مردم است مانند دیگر نمایندگان. آنگونه که از شواهد پیداست نماینده مردم تهران منتظر یک اتفاق بزرگ است و اتفاقی که شاید در سال 1400 اتفاق بیفتد.
به نظر میرسد رای دهندگان به عارف از او میخواهند تغییر رویه بدهد. تهرانیهایی که به معاون اول دولت اصلاحات رای دادهاند از او نمیخواهند عارفانه سیاست ورزی کند. در فضای سیاسی باید سیاسی بود.
او رئيس مجلس است و مجبور است حرف بزند ، اما آيا چيزي راجع به رفتارهاي او در راهروهاي مجلس شنيده ايد ؟
رهبري فقط به فرياد زدن نيست ،
به كسي كه همه كارها را خودش انجام مي دهد مدير نمي گويند ،
او با اين سكوتش علاوه بر اينكه بهانه را از تخريب گران گرفته ، در قضيه رياست مجلس هم بدون اينكه شخصا"كسي را متهم كند و يا هزينه اين موضوع را برعهده بگيرد ، كاري كرد كه مردم درباره ماهيت برخي از اعضاي ليست اميد باخبر شوند ،
براي اولين آزمايش ، ديديم كه اگر اصلاح طلبان متحد باشند ، تهران شهر آنهاست ،
اين تجربه در آينده به كمك آنها خواهد آمد تا بدون وام گرفتن از كسي ،فقط با تكيه به داشته هاي خودشان وارد رقابت شوند ، سي كرسي تهران در مجلس و اكثريت تهران براي رياست جمهوري مطعلق به اصلاحات است ،
همانطور كه نيويورك و كاليفرنيا از آن دموكرات ها بود
خوب شد که ایشون از انتخابات ریاست جمهوری هم کشید کنار چون بعید میدونم که میتونس در برابر مخالفان مقاومت بکنه!!
هرجند از رایی که به ایشون و فهرست 30 نفره دادم و یا جمع کردم پشیمون نیستم! جز یکی دونفر که خودشون چسبوندن و بعد رای گیری کشیدن کنار!!!