چگونه می توانیم به فرزندان خود کمک کنیم تا در میدان مغناطیسیِ شبکههای ارتباطی و القائات رسانه ها، ایدئولوژیها و امواج ماهوارهها، قدرتِ انتخاب خود را از دست ندهند؟ گُم نشوند؟ و ضمن حرکت با دنیای جدید بیاصالت نشوند؟ 10 پیشنهاد ما پاسخ به این پرسش هاست:
۱. نحوه برخورد با ایرانیت و اسلامیت؛ چگونه؟ به فرزندانمان یاد بدهیم با هفت هزار سال فرهنگ ایران، واقع گرا و منطقی برخورد کنند. برخوردی نه از روی تقلید و نه تسلیم، نه پذیرش و نه پرستشِ بی دلیل و نه نفی و نه انکار.
پس چگونه؟ "برخورد نقادانه و پرسشگرانه."
اینکه هر سخنی را به نام زرتشت و کوروش و اسلام نپذیریم. کمک کنیم تا فرزندان ما هوشمندانه و از روی فکر با تاریخ و فرهنگ خود برخورد کنند تا دچار آشفتگیِ هویتی نشوند. افزایش کانالهای ماهوارهای و مجازی، خطر نیست، خطر اصلی آنجاست که نسل جوان توان تشخیص و ارزیابی گذشته خود را از دست بدهد. اجبار، اصرار و فشار هم هیچ گاه جواب نداده است.
۲. دو بال برای پرواز !هرگونه اقدام برای کمرنگ کردن وجه ایرانی یا اسلامی فرهنگ و یا به مواجهه کشاندن این دو، تلاشی بی ثمر است. هرگز نباید به دنبال اثبات غلبه دادن یکی بر دیگری باشیم. اگر در محیط خانواده به این تعادل توجه نکنیم، کمکی به هویت یابی درست فرزند خود نکرده ایم. جشن ها، عیدها و مناسبت های و آداب بزرگ آیینی و ملی را باید احترام کنیم و پاس بداریم.
۳. فرهنگ مدارا و ادب ایرانی به فرزندانمان از روحیه مدارا و تفاهم ایرانیان بگوییم. احترام به دیگران، ادب و نجابت ایرانی را به فرزندانمان در عمل بیاموزیم. بگوییم که در منش نیاکان ما و در دیرینه فرهنگ و ادب ایرانی، خشونت طلبی و ستیزه گری با ادیان و مردمان دیگر سرزمین ها جایی نداشته است.
۴. شادمانی و خردورزیبه فرزندان خود بگوییم که در فرهنگ ایرانی به مناسبت های مختلف و در فصل ها، ماهها و روزهای سال بیش از سی جشن برگزار می شود که هر کدام از زیبایی و فلسفه خاصی برخوردارند. ستایش ایزد یگانه و پاسداشت خرد از ویژگی های بارز جشن های ایرانی است. قرآن هم می گوید کسی که ایمان به خدا دارد نه محزون می شود و نه می ترسد. این "خاطرِ جمع و شادمانی" سهم کسانی است که خدا را حاضر و ناظر بر اعمال و رفتار خود می دانند. پس فرهنگ ما، فرهنگ خردورزی و شادمانی است و نیاز جامعه امروز ما بیش از هر چیز به شادی و عقلانیت است.
۵. نقشه ایران حتماً در خانه یک نقشه ایران داشته باشیم. این خوب نیست که بچه های ایران سخت ترین اسامی باشگاه ها و بازیکنان تیم های اسپانیا، پرتقال و انگلیس را با لهجه اصلی تلفظ کنند اما ندانند جاذبه های جهانی آذربایجان، سیستان و بلوچستان یا گیلان و مازندران و لرستان چیست؟ دزفول به چه معناست؟ جیرفت و کاشان و نیشابور کجاست؟
6. دست کم، ده پیروزی و شکست!ما لازم داریم تا نسل های جدید بدانند این کشور از رهگذر چه حوادث تلخ و سختی به اینجا رسیده است و اگر حاکمان و نیاکان گذشته چگونه عمل می کردند امروز در نقطه بهتری بودیم و اکنون ما باید چگونه حرکت کنیم تا مورد مؤاخذه آیندگان قرار نگیریم.
7. دست کم 10 مورد از ابتکارات شگفت انگیز نیاکان! به فرزندان خود بگوییم ایرانیان، 4500 سال پیش توانستند چشم مصنوعی بسازند. پدیده ای که تا سال ۲۰۰۸ نظیر نداشته است. و بگوییم که نیروی دریایی سپاه ایران در عصر هخامنشیان مجهز به سیستم مکان یاب بوده و نیز بگوییم بیشتر فرضیه های نیوتن و دکارت درباره فرضیه نور و انعکاس و انکسار آن به ابن سینا، ابن هیثم و ابوالحسن فارسی تعلق دارد. بچه های ایران باید بدانند که "غیاث الدین جمشید کاشانی" ۱۶۰ سال زودتر از سیمون استون، ریاضیدان بلژیکی به تعریف کسور اعشاری و کاربرد آن ها پرداخته است. به بچه های ایران حتماً بگوییم بیش از 300 اختراع، ابداع و خدمت بزرگ به بشریت منحصراً در کارنامه ایرانیان ثبت شده است. باید این ها را بدانند تا با خود فکر کنند چرا عقب افتادیم و اکنون مسؤولیت ما چیست؟
8. سفر به ایران! یک مسافرت خاطره انگیز و با آگاهی، از مطالعه ده ها کتاب تاریخی درباره فرهنگ ایران اثربخش تر است. سفرهای خوب، بهترین و لذت بخش ترین آموزشگاه برای فرزندان ما برای گم نکردن ایران است! آنچه به سفر طعم و رنگ فرهنگی و هویتی می بخشد، کیفیت مسافرتهای ماست. نقشه خوانی، تاریخچه مختصری از مقصد سفر، آشنایی با جاذبه های فرهنگی و گردشگری و حتما معاشرت با مردمان آنجا از جمله راههایی برای معنی دار شدن مسافرتهای ماست.
9. مفید بودن را بیاموزیم نه معروف بودن را ! به بچه های خود یاد بدهیم مفید بودن از معروف بودن بهتر است. امروز و فردای ایران به آدم های مفید بیشتر از آدم های معروف نیاز دارد. ما به جای آنکه به دنبال این باشیم که فرزندمان در آینده "کسی بشود و سری در بین سرها در بیاورد"، بهتر است تلاش کنیم فرزندانمان برای خود و مردم کشورشان مفید باشند.
و پیشنهاد پایانی؛
10. کسی که وطنش ایران را دوست دارد یعنی؛عشق و علاقه به وطن اگر به اصلاح و تغییری در رفتار ما منجر نشود، صرفاً یک احساس زودگذر و تعلق بی ثمر است. به فرزندان خود در عمل یاد بدهیم کسی که وطنش ایران را دوست دارد یعنی:
کم فروشی نمی کند، به اطرافیانش اعتماد می کند، اگر کاره ای شد و چند روزی بر مسندی نشست خیانت نمی کند، با هر نوع آسیب رساندن به وطنش اعم از آسیب به منابع ملی و عمومی و یا خدشه به اعتماد و سرمایه اجتماعی مخالف است، هرگز غارتگران بیت المال را دوست ندارد، تحت هیچ شرایطی دروغ نمی گوید، به توسعه فردی خود می پردازد، به هموطنانش کمک می کند، کمتر قضاوت می کند و بیشتر مطالعه می کند.
اما در مجموع بد نبود
این دوره زمانه " پُست مدرن" هنگام نسخه پیچی برای خانواده ها بسر آمده . شما فرزند خودت را خوب و پسندیده تربیت کن ، بقیه مردم پیشکش ...
اين مقاله را مسوولان هم بايد بخوانند
زبان احساسات و عواطف
زبانی که با روح و جنبه انسانی سر و کار دارد
زبانی که هویت و فرهنگ را منتقل میکند.
صد البته خواندن و نوشتن است که یک زبان و به تبع فرهنگ و هویت را حفظ میکند.
آموزش زبان مادری و آموزش به زبان مادری
"""به فرزندانمان یاد بدهیم با هفت هزار سال فرهنگ ایران، واقع گرا و منطقی برخورد کنند. برخوردی نه از روی تقلید و نه تسلیم، نه پذیرش و نه پرستشِ بی دلیل و نه نفی و نه انکار.
پس چگونه؟ "برخورد نقادانه و پرسشگرانه."""
بچه ها اگه توی مدارس قدرت تشخیص درست پیدا کنند گول نمی خورند
شما که خودتان بیشتر به معروف بودن خشک و خالی(آنهم به حساب نیاکان!)تاکید کرده ایدتا مفید بودن و مفید ماندن و انتقال این طرز فکر به آیندگان!