بدون شک میتوان گفت هاشمی فعالترین سیاستمدار ایرانی است. او تنها سیاستمداری در ایران است که هم بر کرسی مجلس تکیه زده است و هم ردای ریاست جمهوری را به تن کرده است. او ریاست مجلس خبرگان را نیز تجربه کرده و اکنون عهده دار ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
دوران حضور هاشمی در قدرت موافقین و مخالفین بیشماری داشته است. او روزگاری «سردار سازندگی» بود و زمانی از جانب منتقدان رادیکال « پدر معنوی فتنه گران»لقب گرفت.. روزی محافظه کاران دشمنی با هاشمی را دشمنی با رهبری میپنداشتند و چند سالی است که اصلاحطلبان آیتالله را پدر اعتدال میدانند.
در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 اگر چه در مرحله اول نفر نخست شد اما در رقابت مرحله دوم این احمدی نژاد بود که گوی سبقت را ربود و به قدرت رسید و در سال 92 همان مردم از هاشمی دعوت کردند تا در انتخابات شرکت کند. صلاحیت هاشمی در سال 92 اما احراز نشد و با حمایت از روحانی زمینه پیروزی شیخ دیپلمات را فراهم کرد.
همه این اتفاقات نشان میدهد که هاشمی در طول دوران زندگی سیاسیاش فراز و نشیبهای زیادی داشته است. همین حضور باعث شده است تا آیتالله «متفاوتترین» سیاستمدار انقلاب اسلامی لقب بگیرد.
هاشمی در آخرین گفتوگوی خود به نکتهای اشاره میکند که بازهم تاکیدی به وجه تمایز بزرگ هاشمی با دیگر رجال سیاسی ایران است. او در این مصاحبه میگوید:«بعضيها ميگويند كه چرا نوشتي كه به لتيان رفتيم؟ بله وقتي به لتيان رفتيم، چرا نگويم؟ دلم ميخواهد هماني كه هستم، باشم و نميخواهم خودم را به صورت ديگري نشان بدهم. اگر با انصاف خاطرات من خوانده شود، خواننده پي ميبرد كه در هر لحظه آن سالها، كي بودهام و چه ميكردم.»
کسانی که خاطرات هاشمی را خواندهاند به راحتی میتوانند پی به این معنا ببرند که او در کتابهای خاطراتش هرچیز را سانسور کرده باشد خودش را سانسور نکرده است. هاشمی رفسنجانی در خاطراتش خود واقعیاش را نشان میدهد. طرز زندگی هاشمی رفسنجانی همانی است که در کتاب خاطراتش آمده است.
شاید این بزرگترین ویژگی هاشمی رفسنجانی در این سالها باشد. او میتوانست بسیاری از فعالیتهای خصوصی خود را سانسور کند تا مورد هجمه قرار نگیرد اما هاشمی میخواست همانی باشد که هست.
در ایران بسیاری از سیاستمداران و یا حتی آدمهای عادی تلاش میکنند در زندگی شخصی خود به شکلی باشند و در زندگی عمومی خود به گونه دیگر عمل کنند. در دین اسلام از این رفتار به «ریا» تعبیر میشود و نکوهیده شده است.
هر نقد و مناقشه ای که به دوران حضور هاشمی در صحنه سیاسی کشور وارد باشد اما میتوان گفت برچسب «ریا کاری» به آیتالله نمی چسبد.
در ادامه به بخشی از خاطرات او از سال 71 اشاره میکنیم:
-١٥ خرداد ٧١ - : تا شب در لتیان ماندیم.وقت به مطالعه و صحبت و قدم زدن و قایق سواری و تماشای «جت اسکی » سواری مهدی و یاسر گذشت.
-٢٩ خرداد ٧١ - :ساعتی در دریا شنا کردم.کمی هم با «جت اسکی » کار کردم؛خیلی ابتدایی بود،خسته ام کرد.
- ٣٠خرداد ٧١ - : با استفاده از دریا و قایقرانی وقتم را گذراندم. «جت اسکی » سواری را هم یاد کرفتم ولی خیلی خسته شدم.
- ٥ تیر٧١ - : در خانه بودم. استخر را آب انداختم و عصر هم استفاده کردم.
-٩ تیر٧١ - :به مهمانسرای سعدآباد رفتم و در کنار استخر با میهمانان تاجیکی صبحانه خوردم.
-١١ تیر٧١ - :عصر به سد لتیان رفتیم.به تدریج بستگان،عفت و والده و همشیره و بجه ها آمدند.عصر در آب سد شنا کردم.هوای خوبی دارد.
-١٢ تیر٧١ - :تا ساعت ده شب در لتیان بودیم.صبح و عصر شنا کردیم.بجه ها بیشتر به «جت اسکی » مشغول بودند.
-اول مرداد ٧١ -:عصر به خانه آمدم و در استخر خانه مقداری شنا نمودم.
-١٥مرداد ٧١ -:قبل از غروب به خانه آمدم واز استخر استفاده کردم.از صندلی مخصوص ماساژ برقی هم استفاده کردم.
-٢٢ مرداد ٧١ -:هنگام آزمایش آب درمانی ، آب روی من ریخت و حسابی خیس شدم.عبای خوب خاشیه ام خراب و خانم مسئول آزمایش شرمنده شد.عبایم را عوض کردم.
-٢٠ مهر ٧١ -:عصر کارها را انجام دادم و از استخر دفتر استفاده کردم.
-٢٣ مهر ٧١ -:ظهر بعد از نماز و ناهار و استراحت به استخر دفتر رفتم.عصر با هلی کوبتر به محل سد لتیان رفتیم.بجه ها هم به تدریج آمدند.
-٢٤ مهر ٧١ -:تا غروب در محل سد لتیان بودیم.
-١١ آبان ٧١ -: سرشب از استخر دفتر استفاده کردم. عفت از گوشت شکاری که یاسر زده است کباب درست کرده است.
-١٢ آذر٧١ -:به همراه تمام اعضای خانواده به جز یاسر به کیش رفتیم.هدف سفر استراحت بود ولی نگذاشتند.قبل از ظهر در دریا شنا کردم و مقداری «جت اسکی » نمودم. «جت اسکی » خوبی دارند و استفاده از آن آسان است.شام را در رستوران سبز صرف کردیم.مناظر شاعرانه ای دارد.
-١٣ آذر٧١ -:بعد از صبحانه به ساحل جزیره رفتم. مقدار زیادی وقت با «جت اسکی » و شنا در دریا مشغول بودم.عصر سوار کشتی شدیم و ساعتی در دریا بودیم.
-٢٢ بهمن ٧١ -:بعد از سخنرانی با هلی کوبتر به فرودگاه و از آنجا به جزیره کیش رفتیم.بعد از ناهار و استراحت مقداری با مهدی قایق سواری کردیم.شام را در رستوران درخت سبز خوردیم.
-٢٧ بهمن ٧١ -: عصر برای رفع خستگی سفر از استخر دفتر استفاده کردم.
شاید بسیاری از سیاستمداران دیگر نیز بخواهند خاطرات خود را بنویسند اما بسیار بعید است که به نکاتی از این دست اشاره کنند. در تاریخ معاصر ایران شاید تنها اعتماد السلطنه ، امیراسدالله اعلم و هاشمی رفسنجانی دستنوشتههای روزانه داشته باشند و خاطرات دیگران بیشتر مصاحبههایی است که در مورد فعالیتهای سیاسیشان است. دیگران شاید سعی میکردند حتی اگر حتی کبابی خوردهاند از آن گذر کنند.
این رفتار میتواند درس بزرگی برای سیاستمداران و مردم باشد. قضاوت ها درباره عملکرد هاشمی رفسنجانی یک سان نیست و از سرزنش تا ستایش را در برمی گیرد اما میتوان از این رفتار او به نیکی یاد کرد.
به نظر بنده ایشان در مساله کنترل فرزندان خود موفق نبودند و حرمت لباسشان را نگه نداشتند
2. در مورد حجم عظیم سد سازی و نه اصلاح استفاده از آب در صنایع و کشاورزی در کشوری که از سالها قبل پیش بینی می شد دچار خشکسالی می شود.
3. رشد قارچی دانشگاه های آزاد و غیره که از مردم پول گرفته شد ولی به فکر کار این همه جوان فارغ التحصیل نبودند که نبود کار و حقوق های پایین باعث فرار نخبگان ازین کشور شد .
چاپ کنید اینا رو . توضیح بخواین.