رونمایی از آوتوبیوگرافی یوهان کرایف، گواردیولا و پسر کرایف، یوردی را کنار هم قرار داد و این بهترین فرصت برای انجام یک مکالمه جذاب با آن ها بود. اگر کرایف را نمی شناسید یا واقعا تاثیر او را بر فوتبال درک نکرده اید، این مکالمه برای شماست.گفت و گویی که از طریق اسکی اسپورت پخش شد و ای اسپورت آن را پیاده کرده است.
گواردیولا : فکر می کردم می دونم فوتبال چیه. اما وقتی شروع به کار کردن با یوهان کردم، یه دنیای جدید جلوم ظاهر شد. خیلی از مربیا خیلی چیزا گفتن، اما هر چیزی که یوهان گفت کاملا متفاوت بود. او به ما کمک کرد فوتبال رو بفهمیم. کمکون کرد چرا ها رو بفهمیم.
در دوران بازیگریم من خیلی خوش شانس بودم. اینجا به عنوان مربی منچستر سیتی می شینم، قبلشم بارسلونا و بایرن بودم، و همه اینا به خاطر این بود که کرایف رو ملاقات کردم. اگر این اتفاق نمیفتاد، هیچ کدوم از اینا ممکن نبود.
انگار هر روز داشتم دانشگاه می رفتم. اگر بخوایم در مورد تاکتیک ها حرف بزنیم، تا پس فردا هم هنوز اینجاییم. اما به طور فلسفی، او قدم به قدم یک راه خاص رو برای ما درست کرد تا فوتبال رو ببینیم.
پیوند قوی این دو نفر از زمانی شکل گرفت که کرایف، پسر نحیف و لاغر بارسلونای بی رو در تیم اصلی فیکس کرد. با هم موفق شدن اولین قهرمانی بارسلونا در اروپا رو کسب کنن. اما مهم ترین چیز این بود که اونا با یک سبک خاص موفق شدن، با سبک کرایف.
گواردیولا : بارسلونا یک باشگاه بزرگ بود، اما فرهنگ مشخصی برای بازی کردن نداشتن. کرایف اومد و گفت، از این به بعد قراره این شکلی بازی کنیم، و همه اجراش کردن. از آکادمی و بازیکنای 7 8 ساله تا به بالا. الان اگه بری بارسلونا، اون 7 8 ساله ها دارن دقیقا تمرینات تیم اصلی رو با همون الگو ها انجام می دن. اینارو کرایف ساخت. او به بارسلونا اومد و از هیچ، یه چیزی ساخت. برای انجام چنین کاری باید کاریزما داشته باشی. فقط دانش کافی نیست، باید کاریزما و شخصیت داشته باشی. همه فوتبال رو می شناسن. اما این که بیای بگی همه باید این کارو انجام بدن و مردمم اطاعت کنن، این خیلی واقعا سخته.
حالا گواردیولا در سیتی در تلاشه میراثی شبیه به کرایف رو به جا بزاره و این رو یک جورایی وظیفه خودش می بینه. آیا موفق میشه؟
گواردیولا : همه در مورد این که کیا بهترین مربی هستن فکر می کنن. تمام فکر و ذکر مردم اینه که یک مربی چقدر جام و عنوان برده. از نظر من این یه اشتباهِ بزرگه. چون مربیا یک دیکتاتور نیستن، ما با بازیکنای بزرگ در باشگاه های بزرگی هستیم. پس چیزی که مهمه اینه که مربیا چجوری روی نسل جدید تاثیر میزارن، مخصوصا بازیکنای باشگاه. کرایف روی همه بازیکنا تاثیر گذاشت. مثلا از زمان آژاکس کسایی مثل فن باستن و ریکارد بودن و الان همه این بازیکنا یه مربی شدن. خیلی ها در بارسلونا الان یه مربی هستن. به خاطر اینه که ما سعی می کنیم چیزی که به ما یاد داد رو دنبال کنیم. کرایف خاص بود. همه مربیا و تمرین دهنده ها تاثیر این چنینی روی بازیکنا ندارن. از نظر من، کرایف تاثیرگذار ترین شخصیتِ فوتباله.
یوردی کرایف هم معتقده پدرش امروز، بزرگترین هوادار گواردیولا می شد.
یوردی کرایف : اگه پدرم باید یک نفر رو انتخاب می کرد تا امروز کنارم بشینه، شک ندارم اون شخص پپ بود. پدرم نه تنها طرفدار بارسلوناش بود بلکه از بایرن هم در چند سال اخیر طرفداری می کرد. مطمئنم اگه هنوز می تونست فوتبال ببینه، یکی از طرفدارای بزرگ منچستر سیتی می شد.
چطور می شه واقعا یوهان کرایف رو به عنوان یک شخصیت تاثیر گذار فوتبالی درک کرد؟ آیا فهمیدنِ ایده های او کار راحتیه؟ پسرش یوردی شاید جوابِ خوبی داشته باشه.
یوردی کرایف: فکر می کنم پدرم همیشه یه ذهنِ انقلابی داشت، اونم از یه زاویه خوشبینانه. ایده اول او این نبود که چطور می تونم جلوی گل زدن حریف رو بگیرم.
ایده اول او اینه که چطور می تونم گل بزنم و توپ رو کنترل کنم، چون مسلما برای گل زدن باید توپ رو داشته باشی. او خیلی دیوانه وار در این مورد کار کرد. بعد سراغ بازی مالکانه رفت، و این جور بازی زوایای خاصِ خودش رو داره، مثل این مساله که بدنت رو باید چطوری نگه داری، این که آزاد هستی یا نه. او همیشه با این چیزا درگیر بود.
بعدِ همه اینا به سراغ دروازبانی رفت که باید از محوطه جریمه بیرون میومد تا تبدیل به یک مدافع اضافه بشه. اگه حریف با یه مهاجم بازی می کرد، او فقط دو مدافع رو تو زمین قرار می داد. کافیه بعضی لاین آپ هاش رو در دهه 80 نگاه کنی، پیش میومد که مثلا وینگر چپ رو دفاع راست ببینی یا دفاع راست در حال بازی تو وینگ چپ باشه. یا هافبک وسط بره دفاع راست که گواردیولا یه نمونش بود، یا کومان رو میدیدم که می رفت دفاع وسط.
اون روزا وقتی مردم اینارو می دیدن می گفتن این دیوانگیه. اما خب این ایده پدرم بود. همیشه یه ایده آلیست بود و تا آخر با ایده های خودش جلو می رفت. به نظرم به عنوان مربی تاثیر بیشتری داشت تا به عنوان یک بازیکن. وقتی به عنوان بازیکن داخل زمین هستی، باید به خودت فکر کنی، هم رو خودت تمرکز داری و هم رو هم تیمی هات. ولی به عنوان مربی، می تونی به بهترین شکل فلسفه ات رو بروز بدی. می تونی کنار زمین وایسی و مهره هارو اونطوری که می خوای حرکت بدی.
و نکته آخر:
گواردیولا : دلم واسش تنگ شده ...