صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۴۹۵۵۷۱
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۰ - ۰۳ مهر ۱۳۹۵ - 24 September 2016

برنامه هفت؛ اسفندیاری: انگار فروشنده فیلم پورن است / فراستی: اگر کسی غیر از فرهادی فروشنده را می‌ساخت او را هو می‌کردند

برنامه‌ی «هفت» اخیر با نقد و بررسی فیلم «فروشنده»، گله‌ی تهیه‌کننده فیلم «اروند» از تعداد سالن‌های این فیلم همراه بود.

به گزارش روابط عمومی برنامه‌ی «هفت»، این برنامه در بامداد شنبه 3 مهرماه با نقد و بررسی فیلم سینمایی «فروشنده» ساخته اصغر فرهادی روی آنتن شبکه سه سیما رفت.

120 میلیارد تومان فروش 6 ماه نخست سینماها

بهروز افخمی، مجری «هفت» در ابتدای این برنامه درخصوص استقبال مخاطبان از سینماها گفت:امشب فروش کل سینمای ایران از 120 میلیارد تومان عبور می‌کند یعنی 3 برابر 6 ماهه اول سال گذشته، البته این میزان فروش با احتساب سینماهای غیرمکانیزه و هنروتجربه است البته پیش بینی می‌شود تا انتهای سال این عدد به بیش از 200 میلیارد تومان یعنی 30 میلیون مخاطب برسد.

وی در ادامه درباره علت نقد فیلم «فروشنده» در این برنامه توضیح داد: فیلم «فروشنده» به عنوان نماینده ایران در اسکار 2017 انتخاب شده است و این موضوع سبب شد تا مخاطبان بسیاری از ما بخواهند با توجه به ناقص و یکسویه بودن نقد گذشته درباره فیلم «فروشنده»، درباره این فیلم و اساسا فیلم نماینده ایران در اسکار پیش رو بیشتر صحبت کنیم. دوست داشتیم بحث گرمتر و پرتعدادتر بود اما هم کسانی که مخالف یا موافق این فیلم‌اند به نظر خیلی دوست ندارند در این باره با هم جدل کنند و روبروی هم بنشینند.

در ادامه برنامه شهاب اسفندیاری، منتقد، استاد دانشگاه و عضو شورای پروانه نمایش فیلم‌های سینمایی به همراه مسعود فراستی به نقد و بررسی فیلم «فروشنده» پرداختند.

اسفندیاری در ابتدای صحبت‌هایش گفت: اولا لازم است برخلاف تصور عامه درباره مسعود فراستی، از نقد سازنده او در برهه پس از انقلاب ستایش کنم. در زمانی که هنوز ابراهیم حاتمی کیا را کسی نمی‌شناخت، او با نقد فیلم «دیده بان» حاتمی کیا را به بسیاری شناساند یا کتابی که درباره «زیر نور ماه» رضا میرکریمی یا «بچه های آسمان» مجید مجیدی نوشت و...

او افزود: در نقدهای اخیر فراستی همچون نقد فیلم‌های «ایستاده در غبار»، «چ» و... با نقدهای بسیار استوار و جدی طرف هستیم و کسی حس دشمنی او با فیلمساز را نمی‌کند. برای همین است که من می ‌خواهم به شدت انتقاد کنم که چرا مسعود فراستی و برنامه سینمایی «هفت» کاری می‌کنند تا عقلانیت از نقد دور شود و فضای دوقطبی شکل گیرد که مخالفت با نقد او به مثابه دینداری و بی دینی، ناموسی و بی‌ناموسی و ... شناخته شود؟ این فضا مضر است.

وی افزود: از سویی چون شما در تلویزیون جهموری اسلامی نقد می‌کنید، برخی گمان می‌کنند که همه اینها توطئه‌هایی است که از سوی نظام کشیده شده است یا کسی از او خواسته چنین کاری کند. حال اینکه اینطور نیست. اصلا موضع او موضع حکومتی نیست. برعکس برخی از نقدهای مسعود فراستی ضد مصالح جمهوری اسلامی است.

این منتقد در پایان سخنانش گفت: وقتی مسعود فراستی کلمات و تعابیری استفاده می‌کند که هیجانی و احساساتی است، برخی از حزب اللهی‌ها گمان می‌کنند، باید احساس تکلیف کنند و به پا خیزند. لذا بجای ایجاد یک فضای هیجانی مطابق نقدهای مکتوب مسعود فراستی، فضای عقلانی ایجاد کنیم.

فراستی: مملکتم را تحت هیچ شرایطی نمی‌فروشم!

در ادامه مسعود فراستی در پاسخ به وی گفت: در تمام نقدهای من چه آنجا که یک ساعت وقت داشتم و چه آنجا که 3 دقیقه وقت داشتم یک خط را دنبال کردم. آن خط هم این است که من این مملکت را تحت هیچ شرایطی نمی‌فروشم و به مزایده نمی‌گذارم. اصول و نقدم را نیز نمی‌فروشم و با صدای بلند میان روشنفکران می‌گویم، من از سال 57 تا الان به صورت تئوریک طرفدار جنگ تحمیلی و مخلص رزمندگانش هستم.

خاطره فراستی از نقد فیلم «پایان نامه» در «هفت»ِ جیرانی

فراستی ادامه داد: تو به درستی می‌دانی که ایستادن روی نظرات خسارت دارد. من یکبار در برنامه «هفت» سابق فریدون جیرانی را در نقد فیلم «پایان نامه» دیدم که رنگش پریده! گفتم: چه شده؟ گفت: می‌دانی چه شده؟ امشب بدترین شب «هفت» است. فیلم، فیلم نظام است و تو هم که هیچ چیزی حالی‌ات نمی‌شود! مراقب باش! حواست باشد. گفتم: نگران نباش! من برایم این چیزها مهم نیست. مسئله من فیلم است و بابتش هزینه خواهم داد. رفتیم و در میز نقد به کارگردان گفتم: تو یک پلان مثبت در فیلم نداری! از رهبری و انقلاب و ... صحبت کرد. گفتم: ربطی ندارد، اینها را در فیلم‌ات نداری. دوستانی که آن زمان بودند شاهدند چنان جوی راه انداختند که فیلم، فیلم نظام است و نقد هیس! منتقدانِ زمان پشت من آمدند که تو روی مین برو تا ما حرف بزنیم.

منتقد «هفت» افزود: لذا من وظیفه‌ام می‌دانم به عنوان منتقد تا با فیلم خوب یا بد مواجهه شوم و مواجهه‌ام را اعلام کنم و از آن نترسم.

در ادامه بهروز افخمی با اشاره به عدم تمایل به حضور بسیاری از منتقدان «فروشنده» برای حضور در «هفت» گفت: فشار روی منتقدین «فروشنده» آنقدر زیاد است که سعید قطبی زاده می‌گوید بخاطر فشارهای وارد بر من از برنامه گذشته، درباره نقد این فیلم به «هفت» نمی‌آیم!

در ادامه مسعود فراستی در نقد فیلم «فروشنده» گفت: «فروشنده» در همه زمینه‌ها ماقبل بد است. در زمینه فیلمنامه هنوز فیلمنامه نیست و دو کانسپت است. در زمینه کارگردانی آن قدر بد است که اگر کسی غیر از فرهادی آن را کارگردانی کرده بود، هو می‌کردند. اشتباهات فاحشی دارد. بیش از 40 جامپ کات در تئاتر داریم. دوربین بجای رودست، روی کول است!

وی افزود: اصل فیلمنامه که درباره تجاوز بوده است، اساسا حذف شده است. اساسا این ترفند فرهادی است که نمی‌تواند تعلیق یا سوسپانس ایجاد کند و لذا با حذف یک بخش اصلی، غافلگیری در بخش انتهایی فیلم ایجاد می‌کند، تعلیق کارگردان خودش را می طلبد.

فراستی مطرح کرد: واکنش ما به مسئله‌ی فیلم اساسا «چه» هست، نه «چگونه». چه چیز اتفاق افتاده است؟ کارگردان خوشحال است که مردم پرسوال از سالن سینما بیرون می‌آیند. پرسوال از چه چیز؟ از جهان و قصه‌ای که برایم ساختی یا شاکله‌های داستانی که نساختی و هنوز نمی‌دانم؟ مخاطبان هنوز نمی‌دانند درحقیقت چه روی داده است. فرهادی در مصاحبه‌هایش یک جا می‌گوید تجاوز شده یک جا می گوید نشده و... . و او از این سوالاتی که ساخته کیف می‌کند.

این منتقد نهایتا گفت: ما فیلم می‌بینیم تا شیوه و چگونگی را تجربه کنیم نه «چه» را. تمام سوالات حول فیلم فرهادی درباره «چه» است.

در ادامه شهاب اسفندیاری در نقد این فیلم گفت: متاسفانه در روزهای اخیر جوی به وجود آمده بود که هر کسی از «فروشنده» حمایت کند، بی‌ناموس است. حتی به آقای حجت الاسلام خاموشی (رئیس سازمان تبلیغات اسلامی) می‌گفتند تو حاضری با خانواده‌ات فیلم را ببینی؟ انگار که «فروشنده» فیلم پورن است!

وی در پاسخ به این سوال افخمی که "آیا می‌توان درباره فیلمی که یک قاعده استثنایی را طرح می‌کند می‌توان یک نتیجه اجتماعی گرفت؟" بیان داشت: اساسا نمی‌توان فیلمنامه نویس را بخاطر طرح یک سوژه استثنایی برای طرح یک مسئله اجتماعی مزمت کرد. اما یک تم ادامه دار در فیلم‌های اخیر فرهادی، مسئله اخلاق و قضاوت زود اجتماعی است. فیلم های فرهادی دشواری قضاوت اجتماعی را برای مخاطبان جا می‌اندازد. این نسبی گرایی نیست که شما گفتید. این فیلم نسبی گرا نیست.

در ادامه فراستی بیان داشت: این فیلم مشکل اصلی شخصیت دارد. در ابتدای فیلم شهاب حسینی روی پشت بام خطاب به دوستش می گوید این شهر را باید ویران کرد و او جواب می‌دهد این شهر یکبار ویران شده است و بنا شده. بهتر نمی‌شود! این شعار سیاسی است که برای دهن آن فرد نیست و بدون شخصیت پردازی از زبان او زده می‌شود! در این صورت حرف می‌شود موضع کارگردان. من می‌گویم می‌خواهی متلک بیاندازی، خب بگو متلکت را اما در شخصیتت. اینجا فقط کانسپت است. فرهادی یک دکمه دارد به اسم "حریم خصوصی" و برای این دکمه می‌خواهد کُت بسازد. نه قصه دارد و نه شخصیت! وقتی شهاب حسینی در ابتدای فیلم در کلاس درس درباره فیلم «گاو» حرف می‌زند و می‌گوید برخی رفته رفته گاو می‌شوند، می خواهد بگوید آخر فیلم خودش گاو شد؟! بعد چرا سیلی می‌زند؟ شخصیت پاره پاره است. نه تیپ است نه شخصیت. همه‌اش فرهادی است که خود را به کاراکترها سنجاق می کند.

وی افزود: اصل مسئله فیلم چیست؟ بحث درست بعد از تجاوز است. یعنی داستان اینجاست. هیچکاک قصه‌ای دارد؛ روزی شوهری وارد خانه می‌شود، می‌بیند به زنش تجاوز شده است. افسرده باهم بیرون می‌روند و زن اولین مردی را که می‌بیند، می‌گوید این بوده و شوهر آن فرد را در انتقام می‌کشد! ولی فروپاشی روانی به حدی است که این فقط یک مرحم است. شب وارد عصبی وقتی خانه می‌شود و صبح از خانه بیرون می‌روند، زن مجددا اولین مردی که می‌بیند، می‌گوید این فرد بوده! یعنی فاجعه. یعنی ویرانی روانی برای این خانواده. اما این مسئله در «فروشنده» کجاست؟

فراستی در ادامه بیان داشت: در «فروشنده» نیز قصه از پلان آخر فیلم شروع می شود و بعد تمام می شود. بعد از داستان تجاوز و تعدی، رابطه بین این دو آدم مسئله است. نه پیرمرد و نه آن تئاتر مسخره. تمام درون این دو آدم مسئله است. فیلم دقیقه 121 است که در دقیقه 122 هم تمام می شود.

در ادامه شهاب اسفندیاری بیان داشت: فرهادی تنها می‌گوید با یک انقلاب همه مشکلات را نمی شود حل کرد. این شخصیت که یک شخصیت روشنفکر و امروزی است برایش یک اتفاق می‌افتد. حادثه تعرض و ورود یک فرد غریبه به خانه اتفاق مهمی است و روان آن مرد را نابود کرده است و قصه همین است. چطور می گویید قصه ندارد؟ اوج قصه تجاوز است. اگر سینمای فرهادی قصه ندارد، کیارستمی قصه دارد؟

این استاد دانشگاه خطاب به فراستی گفت: آقای فراستی امروز دوره دوگانه هیچکاک و تارکوفسکی گذشته و الان دیگر دوره نولان است. این دوگانه هیچکاک و تارکوفسکی تمام شده است. من طرفدار سینمای متعهد، اخلاقی، پیام دار و... هستم و با سینمای هنر برای هنر مخالفم. اما وقتی در این سینما با دو فیلمساز اجتماعی دغدغه مند اینگونه برخورد می کنیم، اگر «فروشنده» را بخاطر پیام دار بودن بکوبیم، پس تمام فیلم های دفاع مقدس ما را باید بکوبیم.

وی افزود: من خیلی فیلم «فروشنده» را دوست ندارم و فیلم ایده‌آلم نیست. می خواهم بگویم درواقع موضعم دفاع از یک فیلم و فیلمساز نیست.

فراستی پاسخ داد: من با سینمای پیام دار یا فرهادی مشکلی ندارم. مشکل اینجاست این پیام باید در قصه بگنجد. این فیلم فرهادی قصه ندارد. تم فیلم فرهادی، تم تجاوز و فحشا است که بعد از انقلاب تابحال نداشته‌ایم. از این تجاوز به پیام‌هایی که تو می‌گویی می‌رسیم. آدم‌ها در لحظه‌هایی دچار خشونت می‌شوند و این خشونت گاهی به فاجعه تبدیل می شود. و فرهادی می‌خواهد این خشونت را کنترل کند و پیام این است. فرهادی در میزانسن سه نفره آخر فیلم - عماد، همسرش و پیرمرد - طرف پیرمرد است. در نمای سینمایی فرهادی در موضع طرفداری و دلسوزی برای این پیرمرده است. ترحم در تمام مواجهات سینمایی این سکانس مشخص است.

این منتقد ادامه داد: اینکه شهاب با تاخیر یک سیلی می‌زند این طرف برایش مخاطب کف می‌زند و آن طرف بخاطر همین سیلی به آن جایزه می‌دهند. کمااینکه در کن گفته شد این سیلی نشان از توحش و خشونت جاری در جامعه است.

اسفندیاری پاسخ داد: سیلی بخاطر تجاوز نیست. سیلی بخاطر خیانتی است که این پیرمرد به همسر مهربان خود کرده است.

فراستی بیان داشت: مسئله شهاب حسینی که اصلا همسر پیرمرد نیست. مسئله خودش است. این اولین واکنش هر انسانی نه فقط شرقی در لحظه وقوع چنین حادثه‌ای است. اما شما صحنه رویارویی این فرد با متجاوز را طوری می‌چینید که همه چیز به نفع متجاوز است. از طرفی در فیلم هیچ رابطه عاشقانه خوبی بین این زن و شوهر نیست و رابطه خراب است. چرا زن در انتهای فیلم آن رفتار را می‌کند؟ چرا می رود؟ چرا به پلیس نمی‌گویند؟

فراستی بیان داشت: چطور کن می پذیرد فیلم با این تاخیر وارد جشنواره شود و جایزه بگیرد؟ چطور کمپانی اسپانیایی ساخت فیلمش را به تاخیر می اندازد؟ بعد هم دختر پادشاه قطر برای فیلم سرمایه گذاری می‌کند!

در ادامه بهروز افخمی بیان داشت: من معتقدم درباره این فیلم به گونه‌ای کلک زده شده است و فیلم را دیر در معرض عموم قرار داده‌اند که فرصت کمی برای نقد پیدا کند و به عنوان نماینده سینمای ایران به سادگی برای اسکار انتخاب کنند. لذا فضاسازی از جای دیگری شروع شده و ما هم در برنامه «هفت» در همین راستا به نقد فیلم پرداختیم.

در ادامه اسفندیاری خطاب به افخمی بیان داشت: شما در هفته گذشته برنامه «هفت» نیز به آمار سایت متاکریتیک اشاره کردید حال اینکه اصغر فرهادی در 10 فیلم اول منتخب جهان فیلم قرار دارد. این چیزایی که می‌گویید جزء اعتبار جهانی اصغر فرهادی است. او این جایگاه را دارد. اینکه این مسئله را به لابی عضو ایرانی و سرمایه‌گذاری کشور عربی و ... نسبت دهیم، اشتباه است. یک وزنه بردار ما وزنه بالای سر می‌برد و طلا می‌گیرد، ما بدان افتخار می‌کنیم اما به این اعتبار فرهادی، افتخار نمی‌کنیم.

وی افزود: ما امروز مواجه می‌شویم با فیلمسازان مهاجر ایرانی در کشورهای جهان که نماینده آن کشورها در جشنواره‌های خارجی از جمله اسکار می شوند. نظیر فیلم ایرانی نماینده بریتانیا در اسکار 2017. این اتفاق را باید جدی گرفت. عملا فیلمی که پخش کننده قوی در آمریکا نداشته باشد، نمی‌تواند موفق باشد. برای فرهادی هم دیگر گرفتن اسکار افتخاری نیست. من هم دوست داشتم یک فیلمساز دیگری در سطح جهان مطرح شود و جایزه بگیرد اما این احتمال عملا صفر است. چون همه می‌دانیم فیلمی در اسکار موفق است که قدرت بیشتری در خرید رای‌ها در پارتی‌ها و... اعضای آکادمی داشته باشد.

افخمی پاسخ داد: درباره سایت متاکریتیک به نظر درست نمی‌دانی. 10 منتقد اولی که درباره این فیلم در متاکریتیک حرف زدند، هواداران فیلم و فرهادی هستند و از اینجا به بعد امتیاز «فروشنده» کمتر می‌شود که بیشتر نمی‌شود.

فراستی نیز درخصوص نماینده فیلم ایرانی در اسکار بیان داشت: من با ارسال فیلم‌هایی با تصویر اگزوتیک به این جشنواره ها مخالفم. «فروشنده» اگزوتیک است. من می‌گویم سیاه‌تر از این بسازید اما نسبت خود را با این سیاهی مشخص کنید. فیلم نسبت ندارد. باید مشخص کنید آیا بر این سیاهی فائق می‌آئیم یا سیاهی بر ما چیره می شود؟ این نسبت مهم است.

وی افزود: فیلمی را که روی آن شبهه داریم و جامعه و خانواده را می زند و این زدن برای کسب جایزه است، نباید فرستاد. ما چه فیلمی را باید به اسکار بفرستیم؟ فیلمی بفرستیم که شعار سیاسی ما را بدهد؟ فیلمی را بفرستیم که سینما باشد و در عین حال به ارزش‌های ملی و دینی ما پایبند باشد؟ تکلیف خود را مشخص کنیم. من معتقدم «فروشنده» ضدخانواده است و به نظرم فیلمی که شبهه ناک است نباید ارسال شود.

در ادامه اسفندیاری بیان داشت: فرهادی اگر می‌خواست مثل مخلمباف برای جایزه فیلم بسازد، بعد از «درباره الی»، «جدایی ...» را نمی‌ساخت. اتفاقا برای من از این جهت فرهادی ارزشمند است که فیلم خود را می‌سازد و عقیده خود را دارد. من موافقم که تکلیف خود را با اسکار مشخص کنیم. برای سینمای ایران اگر جایزه بردن در اسکار خوب است، طبیعتا فیلمی باید برود که پخش کننده بهتری دارد. چون باید با لابی و نمایش در پارتی‌ها رای کسب کند. هرچند مسئله ضدخانواده بودن مهم است و موافق ارسال فیلم ضدایرانی نیستم. و اگر بتوانیم پخش کننده خوبی برای فیلم های دیگر پیدا کنیم، بهتر است کارگردانان جوان و جدیدی را به جهان معرفی کنیم.

برنامه «هفت» در ادامه با مهدی داوری و پوریا آذربایجانی، تهیه کننده و کارگردان فیلم سینمایی «اروند» گفتگو کرد. مهدی داوری، تهیه کننده فیلم «اروند» با موضوع شهدای غواص با اشاره به سرمایه گذاری کامل این فیلم در بخش خصوصی و عدم حمایت نهادهای فرهنگی گفت: حتی جاهایی مثل حوزه که نباید به دنبال منافع مالی باشند و به دنبال ارزش‌ها باشند اما در عمل حمایتی نمی کنند. ما الان 6 سینما بیشتر نداریم و سینماهای حوزه هنری در اختیار ما قرار نمی‌گیرد.

وی افزود: بسیاری از فیلم های ما به خوبی ساخته می‌شوند اما فضایی برای اکران خوب آنها فراهم نمی شود تا ببینیم اصلا اقبالی به سمت آنها می شود یا خیر. ما تنها 4 روز قبل از اکران فیلم متوجه زمان اکران آن شدیم. البته ما علاقمند بودیم با این وجود در هفته دفاع مقدس اکران این فیلم را شروع کنیم. کیفیت سینماهایی هم که در اختیار داریم خوب نیست. سینما آفریقا به عنوان سرگروه ما کیفیت 20 سال پیش را دارد.

وی نهایتا گفت: اگر حوزه هنری از این فیلم هم حمایت نکند قرار است از کدام فیلم حمایت کند؟ من خواستار حمایت از این فیلم هستم.

پوریا آذربایجانی نیز بیان داشت: الحمدلله این فیلم از معدود فیلم‌هایی است که آدم تا انتها فیلم را تماشا می‌کنند و بعد با حال فیلم و سکوت بیرون می روند. نکته مهمی که برای من وجود دارد این است ما در عصری زندگی می‌کنیم که همه مان می خواهیم خود را برندینگ کنیم و «من» خود را بزرگ کنیم و آدم‌های این قصه اصلا اهل خود بزرگ بینی نیستند و مناسب حال امروز جامعه است.

وی افزود: من سینما را از رسول ملاقلی پور یاد گرفتم. یاد گرفتم آدم‌هایی هم که جانشان را کف دستشان گرفتند و برای حفظ خاک و آرمان این کشور جلوی دشمن ایستادند برای من بسیار ارزشمند باشند و امروز که شغلم سینماست باید ادای دین کنم به این افراد.
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200