صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۴۸۷۰۶۹
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۱ - ۲۶ مرداد ۱۳۹۵ - 16 August 2016

حداد عادل چقدر حقوق می گیرد؟

من را با اين گونه حرف‌ها در صفحه اول عملا دروغگو معرفي مي‌كنند، در حالي كه اگر من دروغگو باشم آنقدر دقيق حرف نمي‌زنم. واقعا نمي‌دانم يك جريان سياسي چه نفعي مي‌برد كه چنين حرفي بزند؟!
حداد عادل گفت: در اصفهان در یک برنامه زنده تلویزیونی از من پرسیدند که حاضرید بگویید چقدر حقوق می‌گیرید؟من هم گفتم بله. سوال کردند و من جواب روشنی دادم. گفتم که ٥٠ سال است که معلم دانشگاه هستم. ابلاغ دارم. اوایل مهر ١٣٤٥ نخستین ابلاغ خودم را در دانشگاه شیراز به عنوان معلم دانشگاه گرفته‌ام.

وی در گفتگو با روزنامه اعتماد اظهار داشت: الان حقوق استادي مي‌گيرم. حقوق من هشت ميليون و صد هزار تومان است. اگر من رفته بودم و پنجاه سال پيش يك بقالي سر كوچه‌اي باز مي‌كردم الان بعد از ٥٠ سال درآمد بيشتري داشتم.

بعد هم گفتم كه من از جاي ديگري هم حقوق مي‌گيرم، به عنوان رييس فرهنگستان كه يك سمت آموزشي مطابق مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي است و بر اساس همين مصوبه معادل رييس دانشگاه تهران بايد حقوق بگيرم. من از حقوق رييس دانشگاه تهران خبر ندارم اما به عنوان رييس فرهنگستان زبان و ادب فارسي ماهانه سه ميليون و چندصدهزار تومان حقوق مي‌گيرم. بعدا گفتم كه من از بنياد سعدي كه سه، چهار سال است تاسيس شده و مديرعامل آن هستم ديناري حقوق نمي‌گيرم. ٢٢ سال است كه مديرعامل بنياد دايره‌المعارف اسلامي هستم و در عرض اين ٢٢ سال ديناري حقوق از بنياد نگرفته‌ام. عيدي و پاداش هم همين‌طور. حتي از مجلس هم حقوق نگرفتم. من اين موارد را گفتم تا مردم تصور نكنند تمام كساني كه در كشور بر سر كار آمده‌اند ماهي چند ده ميليون تومان حقوق مي‌گيرند. من اينها را گفتم كه نااميدي در مردم ايجاد نشود.

تازه همانجا هم گفتم كه البته اين حقوق من در مقايسه با حقوق يك كارگري كه ماهي يك ميليون تومان دريافتي دارد زياد است.
 
يك روزنامه اصلاح‌طلب آمد و يك كاريكاتور عجيب و غريب در صفحه اول از من به عنوان خبر اصلي درج كرد و زير آن نوشت كه «دخل و خرج حدادعادل با هم نمي‌خواند.» تلويحا مي‌خواست كه بگويد من به مردم دروغ گفته‌ام و استدلال كرده است كه چون من دو سال پيش در حاشيه نمايشگاه‌كتاب گفته بودم روزي ١٠ جلد كتاب به كتابخانه من اضافه مي‌شود پس ماشين حساب را جلويش گذاشته و با ١٠ جور وصله و پينه خواسته بگويد كه كسي كه روزي ١٠ جلد كتاب مي‌خرد سالي ١٠٠ ميليون تومان هزينه كتابش است پس چگونه ممكن است كه درآمدش ماهي هشت ميليون و صد هزار تومان باشد؟ حالا روزانه بيشتر از ١٠ جلد كتاب به كتابخانه من افزوده مي‌شود ولي به اين نكته توجه كنيد كه من در عرض اين ٤٠ سالي كه در اين انقلاب كار فرهنگي كرده‌ام حداقل در تاسيس ١٠ موسسه انتشاراتي موثر بوده‌ام يا خودم آنها را به وجود آورده‌ام، پس طبيعي است كه وقتي كتابي منتشر مي‌كنند براي من هم بفرستند. بالاخره من دوستان و آشناياني دارم كه مولف هستند و حتي افرادي هم هستند كه من آنها را نمي‌شناسم اما كتابي مي‌نويسند و براي من مي‌فرستند.

من را با اين گونه حرف‌ها در صفحه اول عملا دروغگو معرفي مي‌كنند، در حالي كه اگر من دروغگو باشم آنقدر دقيق حرف نمي‌زنم. واقعا نمي‌دانم يك جريان سياسي چه نفعي مي‌برد كه چنين حرفي بزند؟!

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200