عصر ایران - ۱. مدتی است که برخي به درستی خواهان آنند که
بدانند توافقات اخیر میان مقامهای اقتصادی کشور و نهاد «فتف» FATF چه بوده و آیا این بخشی از توافقات نانوشته برجام بوده است
یا خیر؟ اما مقدماتی که ذکر میشود روشن نمی کند که آیا از موضع تدبیر و تامل در
کار ملک و حكمراني می اندیشند یا چونان رند عالم سوز سوزنده هر مصلحت بینی هستند؟
۲. يكی از مهم ترین استدلالهاي مطرح شده آن است که آمریکا برجام ۲ را طراحی کرده و به موجب آن در پی بریدن بال پر منطقه ای ایران از جمله حزب الله و جنبش مقاومت است. بی گمان آمریکا به دنبال چنین اهدافی است. همانطور كه هر دانشجوی تازهوارد روابط بین الملل می آموزد که دشمن یا رقیب را تا حد امکان باید محدود کرد و این نیاز به اطلاعات آشکار و پنهان ندارد. ایران نیز اگر بتواند با رقبا و یا دشمنانش بايد چنین رفتاري داشته باشد. اما این که بریدن بال و پر منطقه ای ایران بخشي از توافق برجام باشد، نیاز به اطلاعات و شواهد دقيقي دارد كه در دسترس و قابل مشاهده نيست.
۳. نوشتهها و مطالب ارائه شده اخير پيرامون كيفيت تعامل با نهاد «فتف» بیانگر آن است که نسبت به درهم تنیدگی نظام مالی و بانکی بین المللی آگاهی وجود دارد و اينكه چگونه هر گونه تعامل مالی و بانکی در شبکه ای در هم تنیده از ارتباطات بین المللی انجام می پذیرد و بدون رعایت این استانداردها که «فتف» تنها یکی از آنها است نقل و انتقال و تعامل مالی بین المللی صورت نمیگیرد و اگر انجام شود در ارقام بسیار پایین و با هزینه های بسیار بالایی است که تنها موجب خشنودی واسطه ها است.
یک نمونه از این مطالب، گزارش دقیقی بود که در تاریخ ۹ تیر ماه در خبرگزاری تسنیم با عنوان از چاله نقض برجام به چاه FATF منتشر شد. اما آن چه در این رشته گزارشها و تحلیلها به صورت جدي مفقود است ارائه راهکاری است كه از سر تدبیر و تامل تبیین کند كه کشوری با ظرفیت ایران با این نظام درهم تنیده مالی و بین المللی چگونه باید رفتارکند.
۴. در تحلیل "چه باید کرد؟" می بایست در نظر آورد که ایران کشوری است که از جهات عدیده با نظام بین الملل گره خورده است. آن بال و پر منطقه ای که لازم است همگي نسبت به آن توجه داشته باشیم و راههای حفظ و تقویتش را بیابیم، خود ناشی از موقعیت بین المللی ایران است.
اگر کره شمالی از طریق بمب اتمی و موشکهای دوربردش در پی ایجاد موقعیت بین المللی برای خود است، ایران از راه تاریخ و جغرافیا، ژئوپلتیک، فرهنگ، دین، مذهب و همزبانی و نفت موقعیتی بینالمللی دارد که اقتضائات، امکانات و محدودیتهای خود را دارد. با قاطعیت می توان گفت که ربط ایران با نظام بین الملل بیش از ربط هر بسیاری از دولتهای اروپایی با این نظام است.
تنها کافی است که ربط ما با اقتصاد جهانی را از منظر فروش نفت بنگریم که چگونه ما و جهان صنعتی را به هم گره زده است. نظام بانکی و مالی بین المللی این پیوستگی را تشدید کرده است. بديهي است که پول فروش نفت جز از مسیر شبکه بانکی و مالی بین المللی به کشور بازنخواهد گشت. آنگاه که در دوران تحریم خواستیم از خراجات شام این نظام بانکی و مالی بین المللی بگریزیم، گرفتار غولهای بیابانی و دلالهايي شدیم که نمونه هاي آن بر همگان روشن است.
۵. امروز افرادي که به حق نگرانند و می خواهند مطمئن شوند که در تعاملات اخیر با «فتف» اصول و منافع جمهوری اسلامی ایران رعایت شده باشد، همزمان باید از منظر ملکداری راهکار خود را برای انجام تعاملات مالی و بانکی بین المللی ایران به صورت شفاف و روشن ارائه نمايند و بگویند چگونه آن راهکار کشور را بار دیگر به پای میز مذاکره ای دیگر نخواهد کشانند.
همچنین بايد روشن شود که چگونه است که بیش از 190 کشور جهان مقررات «فتف» را رعایت می کنند و چرا کره شمالی نیز قانون پولشویی خود را گذرانده و به دنبال آغاز مذاکرات با «فتف» برای خروج از فهرست سیاه آن است.
۶. نگارنده اين سطور نیز همچون ديگران دغدغه دارد که مبادا بال و پر منطقه ای ما چیده شود، اما از منظر حكمراني از خود می پرسد آیا هیچکدام از اين بيش از 190 کشور عضو «فتف» يا زيرمجموعههاي منطقه اي آن، که همزمان عضو دیگر شبکه های مالی و بانکی بین المللی نیز هستند از جمله روسیه، چین، هند، پاکستان و بسیاری دیگر بال و پر منطقه ای و به عبارتی همپیمان منطقه ای ندارند؟ چگونه است که آنها می توانند هم عضو نهادهای مالی و بانکی بین المللی باشند و هم همپیمانان خود را تغذیه کنند و ما نمیتوانیم.
پاسخ صرفا آن نیست که آمریکا قویترین ذره بین خود را بر روی تعاملات بانکی ایران گذارده است، که چنین است. اما همه واقعیت این نیست. بخش مهمی از واقعیت آن است که همه ما خواه موافق و خواه مخالف برجام و یا «فتف» باشیم، در دورانی که باب تعاملات بین المللی کشور اندکی بازتر شده است، همچون اصحاب کهف از خواب برخاسته و سیم و زر دوران دقیانوس را در دست گرفته اصرار می ورزیم که با آن در بازاری که در دوران خواب ما بسیار پیچیده تر و امنیتی تر شده است به معامله بپردازیم.
جان سخن آن است که این بازار تازه کسانی را می طلبد که هم مؤمن به اصول باشند و هم با کیاست و زیرکی سیم و زر کشور را در جهت ارتقای موقعیت بین المللی آن و همپیمانانش صرف کنند.