حميدرضا عسگري در روزنامه آفرینش نوشت: هدف اصلي بهداشت حرفهاي، ارتقاي ايمني وسلامت شغلي در همه محيطهاي کاري است که باعث ارتقاي آگاهيهاي مردم وهمچنين افزايش امنيت وسلامت در محيط کار ميشود. سازمان بهداشت جهاني وسازمان بينالمللي کار که درسال 1950 تشکيل شد، بهداشت حرفهاي را چنين تعريف نموده است: «تامين و ارتقاء عالي ترين سطح سلامت جسمي، رواني واجتماعي براي کارگران همه مشاغل، پيشگيري ازبيماريها و حوادث ناشي ازکار، بکارگماردن نيروي کار درمحيط وشغلي که از لحاظ جسمي و رواني قدرت انجام آن را دارد و بطورخلاصه تطابق کاربا شرايط انسان است».
امروزه بسيار مشاهده مي شود كه خطرات فراواني سلامت جان شاغلين را تهديد ميكند و آسيب شناسي دراين حوزه تبديل به يك رشته علمي برگرفته از مطالعات پزشكي و مهندسي ميباشد.
شناسايي آسيبهاي مختلف فيزيكي، شيميايي و رواني هدف اصلي بهداشت حرفهاي است كه امروزه بسياري از شاغلين را تحت تاثيرخود قرار دادهاند. اما باتوجه به نوع تغيير زندگيهاي اجتماعي و پيشرفت تكنولوژي، درحال حاضر بسياري ازمخاطرات اصلي كه بهداشت و سلامت حرفهاي افراد در محيط كار را تهديد ميكند، فشارهاي رواني هستند . فشارهايي كه از بابت شغل به افراد تحميل ميشود و موجب تغيير رفتار و كنشهاي آنها در محيط هاي خانوادگي و اجتماعي ميگردد.
عوامل زيان آور روحي ورواني محيط کار مانند روابط کارگربا کارفرما، همکاران و زيردستان، استرسهاي شغلي، تشويقها وتنبيه ها، ارتقاء شغلي، رضايت شغلي و... ميباشند. اما درجامعه ما بيشترين فشار بر روي شاغلين ازبابت عدم كسب درآمد كافي از فعاليتهاي شغلي است. البته اين به معناي كار زياد و درآمد كم نيست، چرا كه ميزان كارمفيد دركشورما بسيار پايين و بهره وري كاري درحد قابل قبولي قرار ندارد. اما با تمام اين اوصاف به علت مشكلات اقتصادي موجود از جمله تورم و ركود، درآمد افراد كفاف زندگي و معيشت روزمره آنها را نميدهد.
مهمتر ازهمه اينكه امنيت شغلي كه تاثير و ارتباط مستقيمي با سلامت رواني شاغلين دارد، درجامعه ما بسيار ضعيف است و اكثر مردم نسبت به آينده شغلي خود و بيكارشدن، اضطراب دارند. چرا كه مراكز شغلي به سبب بي ثباتيهاي اقتصادي كه طي سالهاي گذشته شاهدش بوديم از حاشيه امنيت مناسبي برخوردار نيستند و امكان تعطيلي و يا تعديل نيرو در آنها بسيار زياد است.
ازسوي ديگر بسياري از افراد جامعه مجبورند درچند شيفت كار كنند و تمام اعضاي خانواده براي تامين نيازهاي موجود در كنار سرپرست خانوار به كسب درآمد بپردازند. اين موضوع خواسته يا ناخواسته بار منفي بر روي عملكرد روحي و فيزيكي فرد، ومانع از رشد شخصيتي و تكامل اصولي آنها ميگردد.
ضمن اينكه اين فشارها پس از مدتي موجب بازآفريني آفتها و معضلات اجتماعي متعددي ميگردد. تصور كنيد مردي كه از 24 ساعت نزديك به 16 ساعت كارميكند، چگونه ميتواند نقش پدري يا همسري خود را به خوبي ايفا نموده و وظايف خانوادگي را به نحو احسن عملي سازد؟! يا زني كه سرپرست خانوار شده چه فشار روحي و بدني را بايد تحمل كند تا مايحتاج اوليه زندگي خود همچون خوراك و مسكن را تامين نمايد؟!
اينها تنها ذره اي درمقابل دريايي از مشكلاتي است كه بهداشت حرفه اي و شغلي بايد به آنها توجه داشته باشد. شايد گفته شود كه مردم دغدغه نان شب دارند و طرح چنين مسائلي بيهوده و بي ارزش است. اما بايد به اين نكته اشاره كنيم كه امروز بسياري از معضلات اجتماعي كه با آنها سروكار داريم از قبيل خودكشي، قتل، اعتياد، طلاق و... ريشه در همين بهداشت حرفهاي دارد كه شايد به نظر برخي از ما بي اهميت جلوه كند!.
انتخاب اين موضوع از بابت اهميت و درك بالاي وزيربهداشت درحوزه درمان وسلامت عمومي بود. لذا انتظار ميرود تا وزارت بهداشت در مقطع كنوني باتوجه به اولويت بنديهاي درماني براي جامعه، بخشي از توجه خود را نيز به سلامت و بهداشت حرفهاي و شغلي كشور معطوف سازند تا شاهد بهبود اين حوزه درآيندهاي نچندان دور باشيم.
منبع: روزنامه آفرینش