عصر ایران - در انتخابات 7 اسفند، مردم به ویژه در تهران بیش از آن که به افراد رأی دهند، به لیست ها رأی دادند. این مسأله به ویژه در مورد فهرست اصلاح طلبان و اعتدالگرایان، موسوم به "فهرست امید" بیشتر صدق می کند چرا که به جز تعداد انگشت شماری از اعضای این فهرست، بقیه شان اساساً برای رأی دهندگان شناخته شده نبودند و مردم برای اولین بار در این انتخابات با نام و چهره آنها آشنا شدند.
این که چرا مردم به این افراد ناشناس رأی دادند، دقیقاً به مبحث "برند" بر می گردد. در تجارت هم این گونه است: اگر شما لباسی را از یک برند معروف و معتبر بخرید، چون به آن اطمینان دارید، زیاد درگیر کیفیت پارچه و دوخت و این که رنگ پس می دهد یا آب می رود و مسائلی از این قبیل نیستید. اما این دغدغه ها درباره یک محصول ناشناخته همواره وجود دارد.
درباره فهرست امید نیز، مردم تهران به افراد فهرست، از این بابت رأی ندادند که آنها را فرد به فرد می شناختند، بلکه به این اعتبار نام آنها را در برگه های رأی نوشتند که تحت برند اصلاح و اعتدال به مردم معرفی شده و بزرگان این برند، آنان را تأیید کرده بودند.
بنابراین، اکثر قریب به اتفاق برندگان انتخابات تهران، اعتماد مردم به خود را رهین بزرگان جریان اصلاح و اعتدال هستند.
در این میان، یک زنگ خطر جدی، برند اصلاح و اعتدال را تهدید می کند که بی هیچ تعارفی باید بدان پرداخت و الّا این برند آسیب بسیار جدی می بیند.
واقعیت این است که بسیاری از چهره های قدرتمند جریان اصلاح و اعتدال در جریان رد صلاحیت ها از مسابقه انتخابات کنار گذاشته شدند. بدین ترتیب، این جریان سیاسی، دو راه بیشتر نداشت: راه اول، کناره گیری و واگذاشتن زمین به رقیب بود و گزینه دوم، حضور با حداقل نیروها.
بزرگان اصلاح و اعتدال، راه مدبرانه دوم را برگزیدند و با تیم امید آمدند و با همین تیم هم توانستند تیم بزرگسالان و اصلی رقیب را در یک رقابت نابرابر، مغلوب کنند.
اما این پایان ماجرا نیست. این نگرانی جدی - و بسیار جدی - وجود دارد که تازه واردهای تیم امید، که به اعتبار بزرگان اصلاح و اعتدال وارد مجلس می شوند، نتوانند در حد و اندازه های این جریان ظاهر شوند و در بازی اصلی 4 ساله که بعد از ورودشان به مجلس در خرداد ماه آغاز می شود، خوب ظاهر نشوند و امید را به ناامیدی تبدیل کنند.
البته به جز معدودی از اعضای تیم برنده، بقیه در سطح ملی کارنامه شناخته شده ای ندارند و ای بسا در عمل، بسیار هم قوی ظاهر شوند و امید را تقویت کنند. اما به هر حال نمی توان نگران نبود چرا که هر گونه خطایی که از این تیم و اعضایش سر بزند، فقط به نام فرد نوشته نخواهد شد بلکه برند را خراب خواهد کرد و تخریب برند هم یعنی مقدمه شکست برند.
از این رو ، انتظار می رود بزرگان اصلاح و اعتدال، برای حفاظت از برندی که با هزار خون دل مردم به دست آمده است، کار خود را در تشکیل مجلس دهم، تمام شده نپندارند و دو کار حیاتی را در دستور کار خود قرار دهند:
1 - برگزاری جلسات تخصصی با چهره های جدید و کم تجربه برای انتقال تجربیات و ارائه آموزش های لازم به آنها قبل از آغاز مجلس و نیز در بازه های زمانی منظم در طول مجلس
2 - ایجاد تشکیلات منسجم برای هماهنگی نمایندگان جریان اطلاح و اعتدال در مجلس
مردم از مجلس جدید کار می خواهند و نخواهند گفت که چون چهره های اصلی اصلاح طلبان و اعتدالگرایان را رد صلاحیت کردند، نمایندگان کنونی این جریان حق خطا دارند!
آنها از نمایندگان شان در مجلس دهم، انتظار کار و خدمت دارند و کار و خدمت هم ، "بلدی" می خواهد.
بزرگان اصلاح و اعتدال حتماً می دانند که اگر نمایندگان کمتر شناخته شده ای که با امضای آنها به مردم معرفی شدند، نتوانند انتظارات مردم را برآورده کنند، برند اصلاح طلبی و اعتدالگرایی به زمین خواهد خورد و این، دقیقاً همان نقطه امید رقباست.
بزرگان اصلاح و اعتدال، مسؤولیت بسیار سرنوشت سازی بر دوش دارند.
عالییییی
1 رسیدگی به وضعیت اقتصادی مردم کل جامعه و نه فقط جناح خود
2-عدم همصدایی صرف و کورکورانه با دولتی که خود در مسائل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی وامانده است
نماینده بی نماینده! باید همان بی صلاحیت ها از یبرون به این تازه به دوران رسیده ها خط بدهند و برنامه ها و نقشه های خود را بدست این مثلا نماینده ها اجرا کنند.
می بینید این غوغاسالاران چگونه در روز روشن (حتی خجالت هم نمی کشند) نیات غیر مردمی خودرا چگونه در زر ورق می پیچند و به خورد مردم می دهند؟
به عبارتی دیگر اصلاح طلبی به دلیل کارآمدی خودش سرکار نیست بلکه به دلیل ناکارامدی رقیب مورد اقبال مردم هست
-با این کار از تجربه جناب لاریجانی استفاده می کنیم.
- در کنار ایشان جناب عارف ودیگر اصلاح طلبان بیشتر با رمز ورموز امور مجلس آشنا می شوند.
-این کار باعث نزدیکی بیشتر آقای لاریجانی واصول گرایان معتدل به اصلاح طلبان شده وباعث پیشرفت امور کشور خواهد شد.
- با این کار نشان خواهیم داد که تشنه خدمت هستیم نه قدرت.
من و خانواده ام به لیست امید رای داده ایم اما از عزیزانی که با چنین لیستی به مجلس رفته اند درخواست دارم که ریاست مجلس را به لاریجانی بسپارند. دو دلیل اصلی برای چنین پیشنهادی دارم اول آنکه مواضع ایشان بیش از آنکه به تندروها نزدیک باشد به اعتدال نزدیک است. دوم اینکه همکاری مجلس با دولت بیشتر خواهد شد. زیرای به عنوان مثال اگر آقای دکتر عارف رئیس شود، بدنه اصول گرایان با ایشان همکاری لازم را نخواهد کرد و این به ضرر اصلاحات و دولت تمام می شود.
مگه داریم یه همچین چیزی؟؟؟
اصلاحطلبی با وطن پرستی اصلا نمیخونه
اصلاحطلبی با وطن فروشی بیشتر میخونه
اگه باورتون نمیشه برید اظهارات نتانیاهو رو تو 88 بخونید
88 رو یادمون نرفته آقای وطن پرست
اولا اختمال دارد اینها از رقیب بازی و فریب بخورند و ثانیا معلوم نیست در برابر تهدید و تطمیع چقدر مقاوم باشنددر رقابتهای سیاسی عصبانی کردن و کمکهای 5 میلیونی دوره قبل عادی است
مجلس و دولت همه در قبضه ي آقايون است. ببينيم چند مرده حلاجيد.
اونوقت آخر كار ما هستيم و شما و بررسي ركود و رشد اقتصادي و گزارشات فساد اقتصادي.
براتون آرزو ميكنم كه در انتهاي اين مسير سربلند باشيد
امیدوارم آنهایی که باید پیگیر این موضوع باشند
به این رهنمود عاقلانه توجه کنند از آقای محمدی بخاطر مطالب خوب و منطقی باید سپاسگرار باشیم.
کم کم داریم راه و از چاه تشخیص میدیم
متشکرم
نگذاشتن تيم اصلي رو بياريم. مجبور شديم با حداقل داشته ها بازي كنيم.
اگه حق انتخاب بيشتري وجود داشت مي ديديد كه مجلس دست منتخبين مردم ميافتاد.
مردم خواستند نشون بدن كه اصلاحات رو ميخواهند نه همين دور باطلي كه سالهاست با سياسي بازي و گرفتن حق بديهي مردم، تماميت خواهي و زياده خواهي خودش رو پيش ميبره!
سال 88 رو هم خيلي خوب يادمونه! اما شما 88 تا 92 رو فراموش كردي كه چه بلايي به سر مملكت اومد! هر چي داشتيم رو دزديدند و بردند و هيچكس نيست پيگيري كنه!
اين انگيزه انتخاب مردمه ...
ان شالله بايد بتونن.
تكرار ميكنم بايد بتونن
كاش چهارتا آدم درست و حسابي رفته باشن كه حرفي واسه گفتن داشته باشن وگرنه اگه بله قربان گو باشن خدا بهمون رحم كنه