عصر ایران - ماهنامه «نسیم بیداری» در شماره تازه خود به چند موضوع پرداخته و خصوصا دو پرونده خواندنی دارد.
در یکی به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به نقش سازمان امنیت در رژیم شاه پرداخته و برای اولین بار ترجمه ای از گزارش جوزف کرافت خبرنگار آمریکایی در نشریه نیویورکر در سال 57 را منتشر ساخته که بسیار جالب توجه است.
پرونده متفاوت دیگر «نسیم بیداری» به جهان پهلوان تختی اختصاص دارد. هر چند که سالمرگ تختی در دی ماه است و زادروز او در شهریور و مجله در بهمن ماه منتشر شده اما این ماهنامه چندان درگیر مناسبت ها نمیماند و در چند گفت و گو و تحلیل، درصدد یافتن پاسخ یک پرسش 48 ساله برآمده است:« این که تختی خودکشی کرد یا به قتل رسید؟»
مهرداد خدیر در تحلیلی سیمای سیاسی تختی را بررسیده و نوشته است: « سیاست، انتخاب تختی نبود. کار سیاسی نمی کرد. اما زندگی او ناخواسته رنگی و انگی از سیاست داشت و پس از مرگ دکتر مصدق سرخورده تر از همیشه احساس تنهایی می کرده است.»
خواندنی ترین مصاحبه درباره تختی نه تنها در این شماره که شاید در تمام این سال ها گفت و گویی است با مهدی طالقانی – پسر آیت الله طالقانی –که طی آن از موافق نبودن پدر با ازدواج تختی و شهلا توکلی پرده برداشته و گفته است:
«صیغه عقد تختی با همسرشان را هم مرحوم طالقانی در خیابان عین الدوله و در منزل مرحوم توکلی که صاحب تشکیلات اتو توکل بود، خواندند، با وجود اینکه آقا موافق ازدواج تختی با شهلا نبود. پدر میگفتند که دو خانواده به قول معروف به هم نمیآیند. البته به دلیل احترام به تصمیم تختی مخالفتی نکردند، اما حتما موافق این ازدواج هم نبودند. البته هیچگاه به ما چیزی نگفتند که چرا راغب نیستند. به هر حال فاصله طبقاتی را نمیتوان نادیده گرفت، تختی فقط به دلیل قهرمان بودن و شهرتش با شهلا ازدواج کرد که همه آخر و عاقبت ازدواجشان را دیدند.»
پسر طالقانی همچنین درباره نظر آیت الله درباره مرگ تختی گفته است:
«با وجود احتمال خودکشی تختی، پدر تنها روحانی حاضر در مراسم ختم تختی بود و با این کار نشان داد که برخلاف گفتهها و شنیدهها، اعتقادی به خودکشی ندارد. حتما میدانید که ار نظر علما حضور در مراسم سوگواری کسی که خودش را کشته است، کراهت دارد. یادم میآید که آقا از ته دل اندوهگین بود و مرگ در چنین سن و سالی را برای غلامرضا زود میدانست، البته همیشه میگفت که تقدیر و خواست الهی مقدم بر همه چیز و همه کس است. حتی آقای دکتر سحابی که مذهبیتر از آقا بودند، به پدر زنگ زده و گفتند که «این جوان سبک سر که خودشکی کرد» اما آقای طالقانی در جواب گفته بود«مگه شما اونجا بودی» البته مهندس حسیبی در مجلس ختم پدر را میبینند، تعجب کرده بود.
به اعتقاد شخص من اما تختی حتما خودش را کشته است. اما درباره آقا، همان حضورش در مراسم ختم کافی است که اعتقادشان مبنی بر عدم خودکشی بود و لاغیر.»
به دوستداران مباحث تاریخی سیاسی خرید و مطالعه این شماره نسیم بیداری را توصیه می کنیم.