به گمان من، رئیسجمهور در سفر خود، به بازتعریف هوشمندانه رابطه ایران و اروپا از موضع حکمت و عزت پرداخت. امروز نه دنیا، دنیای سالهای آغازین قرن بیست و یکم است، نه منطقه، نه آمریکا، نه اروپا و البته نه ایران! آمریکای خسته از جنگ، ثقل تمرکز خود را از خاورمیانه به شرق آسیا میبرد.
چین -بهعنوان بازیگری بزرگ- در منطقه در حال ظهور است. بسیاری از حکومتهای دیرپای منطقه فروپاشیده یا ترک خوردهاند. جریان رو به رشد سلفی - تکفیری، ثبات فردای بسیاری از کشورهای اسلامی از اندونزی تا پاکستان، ترکیه، عربستان و مصر را زیر سوال برده است. ایران، زخمخورده و مجروح، اما استوار و توانمند از تله تحریم بیرون آمده است.
هیچ چیز صحنه بازی، شبیه قبل نیست. پس رابطه ایران به عنوان بازیگر محلی درجه اول با دیگر بازیگران بزرگ، محتاج بازتعریف است. داراییهای ایران در چانهزنی برای تامین منافعش هم اصلا کم نیست. نظام سیاسی ایران در این بازتعریف هوشمندانه، تفاهم با روسیه، چین و اروپا را مقدم داشته است.
دیدار پوتین و رئیسجمهور چین از تهران و ملاقاتشان با رهبرمعظم انقلاب و سفر اروپایی روحانی، همه در این راستا قابلتفسیر است. این موضوع ایران را در بازتعریف مرزهای نفوذش با آمریکا، باز هم در موضعی قویتر قرار خواهد داد. فهم این مکانیزم است که بازیگران منطقهای متکی به آمریکا را تا سرحد جنون برده است. چه کسی گمان میکرد از ریاض -مرکز محافظهکاری منطقه- اعمالی صادر شود که خاطره هاوانای دهه 70 را زنده کند؟
روحانی به نیکی لزوم «بازسازی تصویر ایران» نزد افکار جهانیان را میداند. تصویر «ایران اسلامی حکیم و سازنده» با ندانمکاری برخی مدیران داخلی و البته تلاش همهجانبه دشمنان ایران بالاخص صهیونیستها، مخدوش شده بود. «پدیده ظریف» پاسخ اول و موثر دولت روحانی به این چالش بود. اروپا در این سفر نیز، دولت ایران را حرفهای، آگاه، هوشمند و تحصیلکرده یافت. رفتار دیپلماتیک مناسب، اعلام مواضع پخته و نطقهای فاخر و هوشمند روحانی، تاثیر عمیقی بر جا گذاشت. روحانی در حین حفظ مواضع اصولی ایران که گاهی با مواضع میزبان مغایر بود، تحسین و احترام دولتمردان و مطبوعات را به دست آورد.
اما اتاق ایران در این سفر، مسوولیت طراحی و اجرای مذاکرات اقتصادی را بر عهده داشت. دو هیات سیاسی و اقتصادی برای اولین بار کاملا مستقل اما در اهداف همدل و در صحنه همافزا بودند. تیمی مجرب از اتاق، ماهها با اتاقها و تشکلهای بالادستی بخش خصوصی فرانسه و ایتالیا و سفرای مجرب ایران در دو کشور، مشغول کار بود. به وضوح سفارتخانههای دکتر ظریف، از همیشه با اقتصاد همراهترند. در تنظیم برنامهها و در تعیین ترکیب تیم اقتصادی ایران، هدف اول ما، مشارکت در زنگارزدایی از «چهره زیبای ایران اسلامی» بود.
هدف دوم ما زمینهسازی برای تقویت رابطه بنگاههای ایران با ایتالیا و فرانسه در راستای منافع کشورمان بود. برگزاری دو فروم اقتصادی مشترک، پانلهای تخصصی متعدد، نشست با اعضای متنفذ اتاقها و تشکلهای بالادستی اقتصادی و جلسات حرفهای با بانکها، موسسات اعتباری و بیمههای صادراتی در این راستا بود. اثری از انفعال نبود.
طرف ایرانی در تعیین برنامهها، حاضران و محتوا، دست بالا را داشت. رئیسجمهور و به تبع ایشان نخستوزیران و وزرای عالیرتبه ایتالیا و فرانسه، بارها در فروم، شام رسمی و نشست با مدیران برگزیده بنگاهها، در جمع بخش خصوصی حاضر شدند.
تمامی پانلهای تخصصی بخش خصوصی، با حضور موثر و حمایت قوی معاونان رئیسجمهور، رئیسکل بانک مرکزی و وزرای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران برگزار شد.
هدف سوم اتاق و هیات اقتصادی آن بود که بلوغ بخش خصوصی ایران در مدیریت ارتباطات اقتصاد بینالملل، اثبات شود. بازخوردهای دریافتی از ریاستجمهوری، دولت ایران، دولتهای میزبان، سازمانهای بالادستی خصوصی ایتالیا و فرانسه و سفرا و بنگاههای دو طرف، نشان میدهد در وصول به این هدف ناکام نماندهایم. محوریت سیاست ملی «اقتصاد مقاومتی»، حضور حداکثری مردم در اقتصاد و به صحنه آوردن بخش خصوصی است.
دکتر روحانی در این سفر نشان داد به این آرمان باور دارد. او پشیمان نخواهد شد. هیچ دولتی از اعتماد به مردمش ضرر نکرده است.
منبع: دنیای اقتصاد