در شبکه گردی عصرایران مطالب متنوعی در حوزه های سیاسی و اجتماعی گردآوری شده است که در ادامه می توانید بخوانید و ببینید:
1- لیوان آب و گوشیپیمان در تلگرام نوشت:
لیوان آب مال قدیما بود.
الان دیگه باید بگی گوشی دستته بذار زمین بیا کارت دارم!
2- دختر ترانه علیدوستیترانه علی دوستی با انتشار تصویر دو نفره از خود و حنا دخترش در اینستاگرام نوشت:
خیلی بی مقدمه برگشت بهم گفت: تو بی من کجایی؟
3- خودکشی گرگ حمید در فیس بوک نوشت:
ﺩﺭ ﻗﻄﺐ ﺷﻤﺎﻝ ﮔﺮﮒ ﻫﺎ ﺭﺍ اینگونه ﺷﮑﺎﺭ می کنند:
ﺭﻭﯼ ﺗﯿﻐﻪ ﺍﯼ برنده مقداری ﺧﻮﻥ می ریزند ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﯾﺨﯽ ﻗﺮﺍﺭ داده ﻭ ﺩﺭ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﺭﻫﺎ می کنند. ﮔﺮﮒ ﺁﻥ ﺭﺍ می بیند، یخ را به طمع ﺧﻮﻥ ﻟﯿﺲ ﻣﯿﺰند.
ﯾﺦ روی تیغه کم کم ﺁﺏ می شود ﻭ ﺗﯿﻐﻪ ی تیز، ﺯﺑﺎﻥ سرد و بی حس شده ﮔﺮﮒ ﺭﺍ می بُرد. ﮔﺮﮒ ﺧﻮﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ می بیند ﻭ به ﺗﺼﻮﺭ و خیال این که ﺷﮑﺎﺭ و طعمه ﺧﻮﺑﯽ پیدا کرده ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻟﯿﺲ می زند اما نمی داند یا نمی خواهد بداند که با آن حرص وصف ناشدنی و شهوت سیری ناپذیر، دارد ﺧﻮﻥ ﺧﻮﺩش ﺭﺍ می خورد.
ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﺍﺯ آن ﮔﺮﮒ زبان بسته ﺧﻮﻥ می رود تا به دست خودش کشته می شود.
نه گلوله ای شلیک می شود، و نه حتی نیزه ای پرتاب! اما گرگ با همه غرورش سرنگون مي شود. طمع، پول، قدرت، تكبر، فخرفروشی، خيانت، جنايت، حب جاه و مقام و احساس بى نيازى و بی مسئولیتی در قبال هم نوع مي تواند هر انسانى را به سرنوشت این گرگ قطب گرفتار كند.
هلاکت به دست خودش، نه گلوله ای، نه نیزه ای
4- حکایت صدا و سیماکامبیز نوروزی در فیس نوشت:
پیشنهاد می کنم مدیران صدا و سیما ، یک بار قانون اساسی کشور را بخوانند و اگر هم فرصت ندارند ، فقط همان اصل یکصد و هفتاد و پنجم را از نظر بگذرانند که در آن تعبیر نامأنوسی آمده است به نام " آزادی بیان " و گفته شده است "در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور باید تأمین گردد." مدیران صدا و سیما ( نمی دانم کدامشان ) ظاهرا با پخش مصاحبه عادل فردوسی پور با وزیر خارجه ممکلت از برنامه نود مخالفت کرده اند و نگذاشته اند این مصاحبه پخش شود. یاللعجب !!!!این مصاحبه خلاف موازین اسلام بوده است ؟ یا با مصالح کشور مغایرت داشته ؟؟
باغ این صداوسیما ، چنان آباد و شکوفاست که هر دم بار و بر تازه ای از آن می رسد
5- بستری شدن بهنوش بختیاریبهنوش بختیاری که فعالیت زیادی در فضای مجازی دارد، اینبار تصویری از خود در اینستاگرام منتشر کرد و نوشت:
آسمان ما رو پس بدید... اینجا درمانگاه... آی لاو یو محیط زیست... یاعلی
6- فرق سیلی و مشت بابک اسحاقی در وبلاگش نوشت:
سیلی یک فرق اساسی با باقی همخانواده هایش دارد . آدمی تکلیفش با مشت و لگد معلوم است . مشت و لگد که بخوری جایش درد می گیرد . مشت و لگد وصل می شوند به اعصاب حسگر درد مغز اما سیلی نه . سیلی انگار وصل است به غده هایی که اشک می سازند . انگار وصل است به ماهیچه هایی که بغض می کنند . سیلی هم زدنش هم خوردنش با سایر زدنی ها و خوردنی ها توفیر دارد . سیلی لزوما از سر نفرت نیست . کسی که سیلی می زند ممکن است عاشق تو باشد . کسی که سیلی می زند ممکن است به مراتب از تو ضعیف تر و کوچکتر باشد . سیلی گاهی از روی محبت است و گاهی به جبران اعتماد از دست رفته و کسی که سیلی می خورد بیشتر از صورت ، غرورش درد می گیرد.
7- هوای تمیزوحید در یک گروه تلگرامی نوشت:
میخوام روزی 5 تا چیپس بخرم
نه بخاطر چیپسش! به عشق هوای پاک توش!
8- خواجه امیری زیر سرماحسان خواجه امیر هم با انتشار تصویری از خود در بیمارستان نوشت:
من و سرم یهویی! هوا بده بیرون نرین خودم عمل نکردم!
9- کار خیرمحمدرضا شهبازی در فیس بوک خود تصویری در خصوص غذا دادن به پرندگان در زمستان منتشر کرد:
10- فرهنگ بز باشروح الله صالحی در تلگرام نوشت:
فرهنگ بز باش
هرچند بز به اندازه گوسفند در زندگی روزمره ایرانی ها نقشه نداشته است که البته به واسطه گوشت سفت و دیر پز این حیوان بوده از این رو در دوره قاجار آبگوشت بز باش رواج پیدا میکند
اما لفظ بز باش با باشی در مقابل حکیم باشی قرار می گیرد و به عمد نقش دستوری به خود می گیرد.
فرهنگی که بز بودن را می ستاید تا گوسفند بودن را گوسفند حیوان اجتماعی خاصی نیست و به اصطلاح سرش به کار خودش است اما بز اگر در مرتبه بزرگی خود قرار نگیرید به تبعیت کننده بدل می شود و طبع بز از همین جا شروع می شود.
از صبح تا شب در حال تبعیت هستیم کسی حوصله قهرمان شدن را ندارد اما تا دلتان بخواهد تبعیت را پیروی می کنیم.
کافیه نفر اول از سر جوی آب بپرد بقیه هم می پرند و گرنه ساعت ها بهم خیره می شوند.
بزباشی در فضای مجازی بسیار خوب دیده می شود به یکباره همه گروه میزنن تا خود رهبر شوند چون تجربه نفرقبلی هست وکسی تمایلی ندارداز فضای مجازی بیرون بیاید و گروه برای سر و سامان دادن به محیط زندگیش انجام دهد.
بز بودن جای پاها را شبیه هم کرده و مثل هم راه می رویم و این وسط عده ای با خوراک نوشتاری در حال سرنخ دادن به ما هستند که پیروی کنیم.
فرهنگ را گاهی باید از گنجشک ها یاد گرفت. سر و صدا زیاد می کنند اما همیشه راه تعامل را آموخته اند حتی زندگی درکنار تمساح.