آدم برفی هم که باشی دوست داری یه دوست داشته باشی تا همدمت باشه و تنهاییتو پر کنه داشتن یه دوست خوب مثل داشتن یه فنجون چای تو هوای سرد زمستونیه
**************************
یادش بخیر :
اوج زمستون
کوچه های برفی
سردی زمین
حس سرمای عجیب انگشتهای پا
عجله برای رسیدن به خونه
ولی
گرمای خونه و مادری که بهار و زمستون نداشت …
*************************
توی این برف و سرما میتونم خودمو گرم کنم
امــا . . .
جواب دلمو چی بدم ؟!
**************************
چه حسی بود در قلبم شبیه کوچه برفی
به راه کوچه ی برفی تو را از خود جدا کردم
نفهمیدم که می میرم نباشی مثل پروانه
تو را من در ته این کوچه ی برفی رها کردم
**************************
امیدوارم هر برفی که از آسمون میاد یه غم از دلت کم کنه، انقدر که دیگه هیچ غمی نداشته باشی...
زمستان مبارک...
**************************
الا ای برف!
چه می باری بر این دنیای ناپاکی؟
بر این دنیا که هر جایش
رد پا از خبیثی است
مبار ای برف!
تو روح آسمان همراه خود داری
تو پیوندی میان عشق و پروازی
تو را حیف است باریدن به ایوان سیاهیها
تو که فصل سپیدی را سرآغازی
مبار ای برف!
**************************
تا وقتی تو هستی که دستانم را بگیری ، آرزو میکنم هر روز زمین بخورم !
کاش تابستانها هم برفی بود !
**************************
نمی خوام خش خش این برگا زیر پام تموم شه، نمی خوام نم نم بارون تو غروبای ابری تموم شه، نمی خوام غروبای نارنجی آسمونتموم شه...اما همه ی اینا یه طرف...اون خرپ خرپ برفی که تو زمستون با پوتین از روشون رد میشیم یه مزه دیگه داره....زمستان خوش آمدی...
**************************
آدم برفی هم که باشی دلت میخواهد کسی در آغوشت بگیرد …
دلت میخواهد یک نفر کنارت باشد تا گرمت کند ، تا آرامت کند …
مهم نیست آب شدن ، نیست شدن …
مهم آن آرامش است حتی برای چند لحظه …
**************************
هنوز هم برام هیچی جالب تر از این نیست که
صبح پاشم ببینم کلی برف اومده و هیچکی هم از روش نرفته
**************************
سوزی که برف داره ، بارون نداره
معرفتی که تو داری ، هیچ کــس نداره !
**************************
عشق یعنی آن نخستین حرفها
عشق یعنی در میان برفها
عشق یعنی یاد آن روز نخست
عشق یعنی هر چه در آن یاد توست