صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۴۳۳۳۳۵
تاریخ انتشار: ۱۸:۰۹ - ۰۱ آذر ۱۳۹۴ - 22 November 2015

مهدی یزدانی خرم: نویسنده کسی است که در مقابل شرّ دنیا می‌ایستد/ نوشتن آداب خاصی می‌خواهد

نویسنده هیچ فضیلت زیستی نسبت به دیگران ندارد و با نوشتن جهان خود را عَلَم می‌کند.

 باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهدی یزدانی‌خرم روزنامه‌نگار ادبی و داستان‌نویس است. وی در دوم شهریور سال 1358 در تهران متولد شد. او فارغ‌التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی در مقطع لیسانس دانشگاه تهران است.


یزدانی‌خرم از اواسط دهه هفتاد در صفحات ادبی مطبوعات ایران مقالات، گفتگوها و یادداشت‌هایی را منتشر کرده است؛ اما عمده شهرتش در این حوزه به نقدهای ادبی او بازمی‌گردد. از آثار او می‌توان به «به گزارش اداره هواشناسی، فردا این خورشید لعنتی»، «من منچستریونایتد را دوست دارم» اشاره کرد.


*آقای یزدانی‌خرم در ابتدا برایمان بگویید، چه چیزی تخیل شما را برای نوشتن تحریک می‌کند؟

اتفاقات تاریخی، تماشا کردن عکس‌های قدیمی، دیدن انسان‌های بی‌نام و نشان که عکس‌هایشان در روزنامه‌های 70، 80 سال پیش به چشم می‌خورد و ... . همه این مسائل مرا قلقک می‌دهد تا برایشان قصه طراحی کنم.


*چه تعریفی از یک نویسنده دارید؟

نویسنده آدمی است که سعی می‌کند، در مقابل شر دنیا بایستد تا جهان خود را عَِلَم کند، نویسنده انسانی است که هیچ فضیلت زیستی نسبت به بقیه ندارد. کسی که از مرگ و فناپذیری خود آگاه است. به خاطر همین از این امر بسیار رنج می‌برد. بنابراین می‌نویسد تا بتواند مرگ روحی خود را به تعویق بیاندازد.


*از نظر شما نوشتن آدم خاصی می‌خواهد یا هر کسی می‌تواند بنویسد؟

به طور قطع نوشتن آدم و آداب خاصی می‌خواهد. مهم‌ترین امر داشتن دانش برای نوشتن حرفه‌ای است. مثل هر حرفه دیگری، نویسندگی هم یک حرفه است که نیازمند آموزش تجربه‌اندوزی است. نوشتن به طور حرفه‌ای آموزش خاص خودش را می‌خواهد. در غیر این صورت هر کسی می‌تواند از اتفاقات و تجربه‌های خود یادداشت بردارد.


*برای افزایش دانش و آگاهی در نویسندگان چه راهکارهایی را پیشنهاد می‌کنید؟

نکته‌ای که همه نویسندگان قدیمی به ما یاد دادند، نگاه دقیق به پیرامون است. علاوه بر آن خواندن، دیدن، گوش کردن و ... . ما نباید خودمان را از تماشای نقاشی‌ها، گوش دادن به موسیقی، نگاه کردن فیلم و مهم‌تر از همه خواندن متون مختلف محروم کنیم.


*از نظر شما اهل جایی بودن (شهر یا روستا) در نوشتن مهم است؟ 

از طرفی مهم و از طرف دیگری اصلا مهم نیست. مهم است؛ چون افراد می‌توانند تجربه‌های خاص خودشان را نسبت به جایی که زندگی می‌کنند، داشته باشند. ولی در ارزش‌گذاری‌هایشان اهمیتی ندارد. داستان‌نویس می‌تواند اهل هر جایی باشد؛ ولی مهم چگونه نوشتن است.


*شما یکی از اساتید دوره آموزشی داستان‌نویسی «جلال آل احمد» بودید. در این جلسات برای شرکت‌کنندگان چه چیزی را بیان کردید؟

من در این جلسه برای شرکت‌کنندگان درباره لحن و آسیب‌شناسی لحن، در داستان صحبت کردم. این جلسات برای خود من بسیار جالب و جذاب بود.


*آسیب‌شناسی لحن به چه معناست؟

به این معنی است که کاربرد لحن در داستان و در روایت داستانی، چه شکل‌هایی می‌تواند داشته باشد. البته در اینجا گاهی یک تلقی غلطی از لحن وجود دارد. لحن لزوما لهجه یا یک بیان خاص احساسی و عاطفی در دیالوگ نیست. باید سعی شود، این تلقی غلط برطرف و در نهایت وارد ساحت بزرگتری شود. رفتار شخصیت، زبان شخصیت، اعمال شخصیت و در جمع لحن، امر شخصیت را در برمی‌گیرد.


*شما تدریس هم می‌کنید؟ یا در کلاس‌های نقد شرکت دارید؟

من یک کارگاه کوچک رمان با اعضای سه، چهار نفره دارم که در آنجا به کار تدریس می‌پردازم؛ ولی در کلاس‌های نقد و محافل نقد ادبی حضور داشته‌ام اما نه زیاد ... .


*به کسانی که تازه وارد عرصه نویسندگی شده‌اند، چه نکته‌ای را گوشزد می‌کنید؟

به نظرم باید علاقه‌مندان به داستان‌نویسی، نوشتن را به صورت روشمند یاد بگیرند؛ زیرا نویسندگی یک فن است. از طرفی غریزی نوشتن، نویسنده را هرز می‌دهد و تلفات غریزی‌نویسی زیاد است. باید علاقه‌مندان سعی کنند تا جایی که می‌توانند چارچوب‌ها و ساختارهای کلی داستان‌نویسی را یاد بگیرند. پس از آن می‌توانند آن را بشکنند و به سبک بیان خودشان برسند.


*سوال آخر اینکه؛ شما نقطه عطف داستان‌نویسی یا برگ برنده داستان‌نویسی را در چه چیزی می‌بینید؟

در نوگرایی و در اینکه بدانیم چگونه از کنار ابتذال رد شویم، بدون اینکه در دام نخبه‌گرایی ملا‌ل‌آور بیفتیم.

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200