صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

پاک کردن لکه‌ ننگ بیماری روانی!

بیماری‌های روانی روی ما تاثیرگذار هستند. به عنوان یک پزشک جوان، به‌طور کامل چگونگی بیماری‌های شایعی مانند افسردگی و اسکیزوفرنی را درک نمی‌کردم. اکثر بیماران روانی که من با آنها ملاقات کرده بودم شدیدا بیمار بودند و شبیه به مردمی که هر روز با آن‌ها سروکار داشتم، نبودند. اما سال‌ها تجربه و ملاقات با هزاران بیمار و مهمان در برنامه‌ی تلویزیونی به من نشان داد که بیماری روانی بسیار رایج است و افرادی با آن دست و پنجه نرم می‌کنند که شما هرگز تصورش را هم نمی‌کنید. با این وجود، بیماری روحی هنوز در سایه پنهان است و علت این امر نیز ناشی از ننگی است که به بیماران روانی چسبانده می‌شود. اغلب مردم با شرم و خجالت آن را مخفی می‌کنند. می‌خواهم از برخی افسانه‌های رایج و سوء‌برداشت‌ها درباره‌ی بیماری روانی پرده بردای کنم.


اشتباه 1 : حتی یک بیمار روانی نیز نمی‌شناسم.
این جمله را از بسیاری شنیده‌ام، اما احتمال اینکه فردی مبتلا به بیماری روانی را بشناسیم از اینکه نشناسیم، واقعا بیشتر است. در ایالات متحده از هر ۵ نفر، حداقل ۱ نفر در سال بیماری‌های روحی را تجربه می‌کند. مگر اینکه هیچ دوست، خانواده یا آشنایی نداشته باشید، اما احتمال اینکه فردی مبتلا به بیماری روانی را بشناسید وجود دارد.


اشتباه 2 : بیماران روانی فقط از نظر روحی ضعیف هستند.
من بارها و بارها از افرادی که اغلب از جدیدترین دانش درمورد چگونگی بروز بیماری روانی اطلاعی ندارند، در این مورد چیزهای گوناگونی شنیده‌ام. این موضوع همین چند دهه‌ی پیش صحت داشت، پزشکان بیماری‌هایی مانند اضطراب یا اختلال دوقطبی را به نقص شخصیتی افرادی که از این بیماری‌ها رنج می‌بُردند، نسبت می‌‌دادند. آن‌ها قربانی را برای بیماری‌اش سرزنش می‌کردند. اما انفجار اطلاعات جدید در مورد مغز، ایده‌های گذشته را متحول ساخت.


تحقیقات منتشر شده نشان می‌دهد که بیماری‌های روانی مانند افسردگی، اضطراب، اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی و گروهی دیگر از بیماری‌های روانی، بیماری‌های مغز هستند، همان‌طور که سرطان سینه، ذات‌الریه یا پسوریازیس بیماری‌های دیگر اندام‌های بدن هستند. همانطور که بیماری‌هایی مانند سرطان یا ذات‌الریه ارتباطات و شیمی مغز را دستخوش تغییر می‌کنند، بیماری‌های روانی نیز تغییراتی در شخصیت و رفتار افراد مبتلا ایجاد می‌کند. همین آگاهی موجب شد افرادی که مبتلایان به بیماری‌های روانی را به تنبلی یا سستی متهم می‌کردند، افکار خود را تغییر دهند. اکنون همه می‌دانند که بیماری‌های روانی مغز و ذهن را عمیقا دگرگون می‌کند تا جایی که برای تغییر به کمک حرفه‌ای نیاز است.


اشتباه 3 : افراد مبتلا به بیماری روانی بی‌ثباتند.
رسانه‌ها افراد مبتلا به بیماری‌های روانی را در قالب کاریکاتورهایی از آنچه که در دنیای واقعی می‌بینیم به تصویر می‌کشند.

 

در برنامه‌های تلویزیونی، بیماران روانی ترسناک، خارج از کنترل و به طور کامل جدا از واقعیت به نظر می‌رسند. آنها تمایل دارند بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی را متمایز از بیماری‌های دیگر، مانند افسردگی، نشان دهد تا مردم را تحت تاثیر قرار ‌دهند. حال آنکه، گرچه افراد مبتلا به بیماری شدید گاهی خارج از کنترل به نظر می‌رسند، اما بسیاری از مبتلایان به بیماری‌های روانی، ظاهرا افراد طبیعی و سالمی هستند، به ویژه افرادی که به‌طور موثر درمان می‌شوند. در واقع، کسانی که بیماری خود را تحت کنترل دارند، می‌توانند یک زندگی نزدیک به زندگی طبیعی داشته باشند و ممکن است در کنار افرادی که از بیماری آنها آگاهی نداشته و ندارند، زندگی کنند. نکته‌ی کلیدی که باید به خاطر بسپاریم این است که افراد مبتلا به بیماری‌های روانی درست مثل ما هستند، اما ذهن آنها جهان را به دقت مشاهده و تفسیر نمی‌کند. آن‌ها براساس دیدگاه تحریف شده خود نسبت به جهان، رفتار و عمل می‌کنند، نه مانندکسانی که مغزهای طبیعی‌تری دارند.

چگونگی بروز بیماری روانی

افراد مبتلا به بیماری روانی باید خود را عوض کنند.

 

اشتباه 4 : افراد مبتلا به بیماری روانی باید خود را عوض کنند.
اگر با یک بیمار روانی زندگی نمی‌کنید، تصور اینکه افراد مبتلا به افسردگی باید فقط مثبت فکر کنند، افراد مبتلا به اضطراب دست از نگران بودن بردارند یا افرادی که جنون دارند فقط باید آرام باشند، آسان است. ما اغلب کنترلی که روی احساساتمان داریم را فراموش می‌کنیم و شیوه‌ی درک ما از جهان مشابه افراد دیگری که می‌شناسیم و یا ملاقات می‌کنیم، نیست. اغلب اوقات، اختلافات ظریف در درک، یک اختلاف بزرگ را پدید نمی‌آورد. اما مبتلایان به بیماری‌های روانی، جهان را به شیوه‌ای کاملا متفاوت می‌بینند. مبتلایان به اضطراب نمی‌توانند کمتر نگران شوند، زیرا آنها واقعا جهان را تهدیدآمیزتر از آنچه که شما به آن‌ها می‌گویید، تصور می‌کنند. به همین دلیل دارو و درمان همراه هم خیلی مفید هستند؛ داروها به عادی سازی تفکر کمک می‌کنند تا درمان عملی شود.


اشتباه 5 : هیچ درمانی برای بیماری‌های روانی وجود ندارد.
بسیاری از افرادی که با آن‌ها صحبت کرده‌ام، کسانی هستند که با بیماری روانی مبارزه می‌کنند و اغلب درباره‌ی اینکه طول درمان چقدر ممکن است به طول انجامد، می‌پرسند. اغلب تصور می‌کردند نمی‌توان کاری برای آن‌ها انجام داد و نمی‌دانستند از کجا باید کمک بگیرند، اما این تصورات غلط و ناآگاهی‌ها به مرور از بین رفت. خوشبختانه، پیشرفت‌ها در درمان بیماری‌های روانی، در هر دو حوزه‌ی روان‌درمانی و دارو‌درمانی در طول چنددهه‌ی اخیر انقلابی برپا کرده است. در حال حاضر بسیاری از بیماری‌های روانی با بهترین نتایج که اغلب از طریق ترکیبی از جلسات درمانی و داروهاست قابل درمان هستند. این ترکیب کمک می‌کند تا اختلال و افکار منحرف فرد دوباره مرتب شود و به آن‌ها اجازه می‌دهد تا راه‌های جدیدی را برای مقابله با بیماری‌های مزمن بیازمایند. آنچه ضروریست درمان سریع است. زیرا کمک می‌کند تا فرد پیش از آنکه به طور کامل از مسیر زندگی خویش خارج شود، به زندگی ادامه دهد و درمان سریع به پیشگیری از آسیب‌های مغزی که در نتیجه‌ی این بیماری‌ها ایجاد می‌شود کمک می‌کند.


اشتباه 6 : هیچ کاری از دست من برای کمک به عشقم که بیماری روانی دارد بر نمی‌آید.
احساس ناتوانی در مواجهه با یک بیمار آسان است که می‌تواند عمیقا شخصیت و رفتار فردی که دوستش دارید را تغییر دهد. اما نکته‌ی مهمی که بباید به خاطر داشته باشید این است که خودتان نمی‌توانید به عزیزتان که بیماری روانی دارد کمک کنید. این بیماری‌ها نیازمند کمکی حرفه‌‌ای هستند، اغلب به هر دو شکل روان‌درمانی و دارودرمانی. بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید یافتن یک متخصص حرفه‌ای برای کمک و مشاوره است. از بیمارتان حمایت کنید و در گروه‌های پشتیبانی مخصوص افرادی که عزیزانشان بیماری روانی دارد مشارکت کنید.

منبع: آی بانو

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200