انتشار نامه امام (ره) درباره علل پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران، که پس از 18 سال از سوی هاشمی رفسنجانی صورت گرفت، تبدیل به مهمترین سوژه خبری رسانه های ایران شده وعلاوه بر آن، بازخوردهای متعددی نیز در سطح رسانه های جهان داشته است.
پس از انتشار این نامه، موج بزرگی از انتقادهای کشور به راه افتاده است.منتقدان که عمدتا از اردوگاه محافظه کاران هستند، هاشمی را متهم به افشای اسناد محرمانه نظام می کنند و مدعی می شوند که انتشار نامه محرمانه امام در شرایط کنونی، برخلاف مصالح امنیتی کشور بوده است و سخنانی از این دست که از شرح شان در می گذریم.
هجمه های صورت گرفته نشان می دهد که روحیه پنهانکاری همچنان از میان طیف های وسیعی از سیاسیون ما وجود دارد به گونه ای که حتی انتشار نامه ای که تاریخ نگارش آن به 18 سال قبل بازمی گردد و موضوع آن (یعنی جنگ و پایان اش) نیز منتفی شده است، را برنمی تابند.
بی گمان اگر منتشر کننده این نامه فرد دیگری جز هاشمی رفسنجانی بود، اینک تلاش های محافظه کاران برای محاکمه منتشر کننده شروع شده بود و احیانا آن شخص اکنون در بازداشت به سر می برد؛ چنانچه تعطیلی روزنامه سلام و حادثه کوی دانشگاه پس از انتشار یک سند محرمانه روی داد.
در کنار روحیه پنهانکاری که در وجود بسیاری از سیاست پیشگان وطنی نهادینه شده،برای مخالفت اقدام هاشمی در انتشار نامه، علت دیگری نیز می توان متصور بود.
هاشمی رفسنجانی، از همان اول انقلاب در جریان همه مسایل کشور و پشت پرده ها قرار داشته است و به خاطر نفوذ کم نظیری که در طول سالیان گذشته از آن برخوردار بوده، اطلاعات، اسناد و مدارک متعددی در اختیار دارد.
در این میان، برخی از سیاسیون که ردپای خوبی در مدارک مذکور ندارند، به شدت نگران آنند که روزی اسناد مورد بحث منتشر شوند.در چنان صورتی، شاید پایان عمر سیاسی بسیاری از فعالان کنونی فرابرسد.
هاشمی، نامه امام را هنگامی منتشر کرد که برخی مسوولان درباره پایان جنگ اتهاماتی را متوجه وی کرده بودند و هاشمی به جای آنکه خود رأسا به پاسخگویی بپردازد، به رئیس دفترش دستور داد متن نامه امام را به خبرگزاری ها ارسال کند.
اگر هاشمی بخواهد چنین رویکردی را در قبال دیگران نیز اتخاذ کند، اوضاع افراد زیادی به هم می ریزد و از این رو به نفع آنهاست که جو سنگینی علیه هاشمی شکل بگیرد تا او دیگر دست به چنین "خطا"یی نزند؛ به عبارت دیگر هزینه بازی باید بر هاشمی سنگین شود تا آنها مجبور نباشند درآینده هزینه های سنگین تری بپردازند.
گذشته ازهمه اینها، انتشار اسناد مربوط به سالهای گذشته، یکی از رسوم متعارف همه کشورهاست و لذا هاشمی نیز کار خلاف عرفی مرتکب نشده است، ضمن آنکه هرچند متن نامه تاکنون منتشر نشده بود ولی محتوا و کلیات آن، در زمان پذیرش آتش بس و در خطبه های نماز جمعه توسط خود هاشمی به مردم اعلام شده بود ولذا نکته محرمانه ای که باعث افشای اسرار نظام شود، در آ ن نبود.
اما در سطح رسانه های بین المللی نیزانتشار این نامه بازتاب داشت با این تفاوت که رسانه های خارجی، فارغ از مسایل داخلی پیرامون انتشار نامه بخش سانسور شده آنرا بزرگنمایی کردند.
نامه منتشرشده در رسانه های ایران، دو نسخه داشت: در برخی رسانه ها اشاره ای شده بود دستیابی ایران به سلاح های لیزری و اتمی ولی اغلب رسانه ها به نسخه ای دسترسی داشتند که این اشاره کوتاه در آن حذف شده بود.
به نظر می رسد سانسور نامه امام اقدام مناسبی نبود چرا که دقت در بخشهای پیش و پس عبارت سانسور شده، نشان می دهد که از این جمله هرگز نمی توان تلاش ایران برای دستیابی به سلاح های ممنوعه را استنباط کرد.
با این حال حذف این بخش، باعث حساسیت زایی شد و به رسانه های غربی فرصت داد چنین استدلال کنند که مسوولان ایران برای جلوگیری از افشای تلاشهای تلاش های دیرین شان جهت دسترسی به سلاح هسته ای، نامه رهبر فقیدشان را نیز سانسور کردند.
این در حالی است که در نامه آمده است تنها در صورتی استمرار جنگ ممکن است که قدرت نظامی ایران افزایش یابد و از آن جمله برتعداد زیادی هواپیما و تانک و سایر ادوات نظامی به تجهیزات نظامی ایران افزوده شده و ارتش و سپاه نیز به ترتیب 2/5 و 7 برابر شوند و سلاح های لیزری و اتمی نیز در اختیار نیروهای مسلح باشد.
جالب اینجاست که دو روز پس از نگارش این نامه، ایران، رسما آتش بس را پذیرفت و این پذیرش نشان می دهد که هیچ کدام از آن نیازها از جمله دستیابی به سلاح های لیزری و اتمی، قابل برآورده شدن نبود وگرنه ایران جنگ را تا پیروزی نهایی ادامه می داد.
لذا سانسور نامه امام نه تنها از پیش آمدن سوء تفاهم ها جلوگیری نکرد بلکه باعث سوء تفاهم نیز شد و بهانه به دست رسانه های غربی داد.
در مجموع، انتشار نامه امام توسط هاشمی، اقدام شجاعانه ای بود که در فضای کنونی انجام شد و این امید رابه وجود آورد که در آینده نیز می توان شاهد انتشار اسناد و مدارکی که از طبقه بندی خارج شده اند بود.