صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۴۲۴۶۹۶
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۱ - ۲۶ مهر ۱۳۹۴ - 18 October 2015

مين، كابوس ساكنان مناطق مرزي ایران

قادر نباتي مين را نديد. شاخك مين ضد نفر حتي برق هم نمي‌زد آنقدر كه در عمق خاك بود. قادر نباتي بيهوش هم نشد.

يك لايه... ٥ لايه... ١٥ لايه... ٢٠ لايه... قادر نباتي بايد باقيمانده پاي راستش را در ٢٠ لايه پارچه نخي بپيچد تا در پروتز جا شود. اگر تعداد لايه‌هاي پارچه‌اي كم باشد، پروتز نامرغوب، باقي مانده پاي قادر نباتي را زخم مي‌كند و زخم بيشتر، يعني قطع پا، هر بار بالاتر و بالاتر.... .

به گزارش اعتماد، قادر نباتي روز ٤ آبان ٩٣ رفت روي مين والمرا. نرسيده به كانال مرزي بانه. ١٠ دقيقه به ٧ صبح بود و قادر نباتي مي‌خواست برود آن‌طرف مرز تا يك كوله بار به ارزش ٦٠ هزار تومان بياورد و خرج يك روز زندگي خانواده‌اش را تامين كند.

قادر كه پرت شد بالاي درخت و از بالاي درخت كه افتاد پايين، فهميد رفته روي مين. دست كشيد به پاي راستش. پاي راست، از زانو به پايين ديگر نبود. به جاي مچ و ساق و پاشنه و پنجه پا، خرده استخوان آمد زير دستش و رگ و پي ريش ريش شده. پشت سرش، عادل محمديان كور شده بود. فكش خرد شده بود. صورتش پر از تركش مين شده بود......

امروز، روز جهاني حمايت از قربانيان مين است. ديروز چهار نفر در دهلران روي مين رفتند. سه نفرشان ديگر امروز زنده نيستند و يك نفرشان هم مجروح است و روي تخت بيمارستان. فرماندار شهرستان مرزي دهلران گفته كه اين چهار نفر دنبال جمع‌آوري ضايعات جنگي رفته بودند.

نامگذاري اين روز و هزاران روز درباره قربانيان مين به درد قادر نباتي و عادل محمديان و هيچ كدام از آنهايي كه تا امروز قرباني مين شده‌اند نمي‌خورد. او و عادل محمديان عليل شده‌اند. او و عادل محمديان و باقي قربانيان مين، قرباني مين نشده‌اند، قرباني فقري شده‌اند كه پنجه‌هايش بر پيكر زندگي عادل و قادر و هزاران هزار ديگر چنگ مي‌اندازد.

قادر و عادل، امروز بيكارتر و بي‌درآمدتر و فقيرتر از روزهاي قبل از ٤ آبان ١٣٩٣ شده‌اند. اگر تا روز ٤ آبان ١٣٩٣ مي‌توانستند هفته‌اي يك بار با دفترچه واردات مرزي كه از هنگ مرزي گرفته بودند، بروند بازارچه مرزي عراق و يك كوله به ارزش حداكثر ٦٠ هزار تومان بياورند و باقي روزهاي هفته را هم بروند قاطي دو هزار باربر پشت مرز كه باركشي كنند و براي هر كول تا پاي تويوتاها سه هزار تومان مزد بگيرند و ١٠ كول كه بردند، ٣٠ هزار تومان درآمد يك روز كارشان را به جيب بگذارند و مسير ٦٠ كيلومتري تا سقز را ٢٥ هزار تومان كرايه ماشين بدهند و برگردند به سمت خانه، امروز ديگر هيچ كدام اينها نيست.

قادر نباتي، امروز زندگي‌اش را با قرض كردن از قوم و غريب و آشنا مي‌گذراند كه آنها هم از قرض دادن خسته شده‌اند.

« هنوز آفتاب نزده بود. ١٠ دقيقه به هفت صبح بود. من آن‌روز اجازه استفاده از دفترچه نداشتم. مامور صورتش را پوشانده بود كه ما نشناسيمش. گفت بايد ٢٠٠ هزار تومان بدهي تا بتواني از پشت برجك بروي و از مرز رد شوي. ندادم. آمد جلويم رابگيرد رفتم سمت كانال مرزي. مرز ايران را با كانال جدا كرده بودند. هنوز به كانال نرسيده بودم. همان جا مين منفجر شد.»

قادر نباتي مين را نديد. شاخك مين ضد نفر حتي برق هم نمي‌زد آنقدر كه در عمق خاك بود. قادر نباتي بيهوش هم نشد. تا به بيمارستان سنندج رسيدند و تا رفت اتاق عمل هم به هوش بود. آن موقع هم كه مسوولان بيمارستان گفتند «بيمه سلامت ايرانيان» براي مجروحان مين به هيچ دردي نمي‌خورد هم به هوش بود.

«ماشين از روستاي عباس‌آباد آمد و من را بردند بيمارستان صلاح‌الدين ايوبي بانه. دكترها گفتند نمي‌توانند كاري برايم انجام بدهند چون وسيله‌اي ندارند. از آنجا رفتيم بيمارستان بعثت سنندج. ساعت چهار بعدازظهر من را بردند اتاق عمل. شش ساعت زير عمل بودم. ١٢ روز بستري بودم. دو ميليون تومان در بيمارستان بانه گرفتند. هفت ميليون تومان در بيمارستان سنندج گرفتند. گفتند رفتي روي مين و بيمه قبول نمي‌كنيم.»

هفته ديگر همين موقع قادر نباتي به يك سال قبل فكر مي‌كند. پروتز پلاستيكي را درمي‌آورد.
٢٠ لايه پارچه نخي را از روي باقيمانده پاي راستش باز مي‌كند روي صندلي پلاستيكي آبي رنگش مي‌نشيند، عصايش را كنار مي‌گذارد. پرونده‌اش را كاغذ به كاغذ روي زمين مي‌چيند و آن جمله‌اي را بلندتر از بقيه مي‌خواند كه نوشته «متهم به ورود غيرقانوني از مرز عراق به داخل خاك ايران و حمل بار قاچاق» و هرچه فكر مي‌كند جواب اين سوال را پيدا نمي‌كند كه چطور در حال ورود غيرقانوني بوده اما شاهدان داخلي از محتواي بار قاچاق او گزارش داده‌اند....

 

آخرين گزارش رسمي اعلام شده درباره آلودگي مين در ٥ استان مرزي

خوزستان: يك ميليون و ٣٨٠ هزار هكتار از زمين‌هاي استان آلوده به مين بوده است.

ايلام: بيش از ٤٠٠ هزار هكتار از زمين‌هاي استان آلوده به مين بوده است.

كردستان: هزارو ٤٨٠ هكتار از زمين‌هاي استان آلوده به مين بوده است.

كرمانشاه: ٦٩١ هزار هكتار از زمين‌هاي استان آلوده به مين بوده است.

آذربايجان غربي: ٥٩ هزار هكتار از زمين‌هاي استان آلوده به مين بوده است.


آخرين وضعيت پاكسازي و حمايت از قربانيان مين در استان كردستان

محسن بيگلري _ نماينده سقز و بانه

بارها در مجلس اعلام كرديم كه قربانيان مين نيازمند توجه و حمايت هستند و پاكسازي اين مناطق بايد تسريع شود. وزير كشور هم دستور داد كه اعتبار ويژه‌اي براي پاكسازي اين استان‌ها اختصاص داده شود. متاسفانه در هر ماه يك يا دو بار شاهد انفجار مين در استان كردستان هستيم كه منجر به كشته شدن يا معلوليت ساكنان استان مي‌شود.

پاكسازي در استان كردستان انجام شده اما كامل نيست و بقاياي مين‌ها همچنان در شهرهاي مرزي سقز و مريوان و بانه و سروآباد وجود دارد.

در واقع تا امروز، عزم جدي براي پاكسازي مين‌ها نبوده و اگر چنين عزمي وجود داشت، شاهد تداوم حوادث انفجار مين و تلفات انساني نبوديم. انتظار ما، حمايت از قربانيان، تخصيص اعتبار ويژه و شناسايي اين افراد به عنوان جانباز و شهيد است در حالي كه اين افراد، نه‌تنها اغلب به عنوان شهيد و جانباز محسوب نمي‌شوند بلكه حتي اگر پس از طي كردن هفت خوان رستم، بتوانند تحت پوشش بنياد شهيد قرار بگيرند، اخيرا اعلام شده كه حقوقي به اين افراد پرداخت نشود.

متاسفانه هر روز هم به تعداد قربانيان مين اضافه مي‌شود و اكثر قربانيان مين افراد زير خط فقر هستند چون اگر تمكن مالي داشتند براي دامداري و چيدن گياهان دارويي به نقاط صعب‌العبور كوهستان نمي‌رفتند و كول بري نمي‌كردند.

من در حوزه انتخابيه خودم- سقز و بانه- تلاش كردم كه روند رسيدگي به پرونده اين افراد در كميسيون ماده ٢ فرمانداري تسريع شود و انتظار دارم يكي از اعضاي كميسيون ماده ٢ فرمانداري‌ها، نماينده مردم باشد.

متاسفانه در رسيدگي پرونده‌ها از سوي كميسيون ماده ٢ با اين مشكل مواجهيم كه در شرايط همزمان براي دو قرباني مين، يكي از قربانيان را به عنوان شهيد محسوب كرده اما از ديگري كه دچار قطع عضو شده صورت سانحه مي‌خواهند در حالي كه هر دو نفر در يك محل و بر اثر انفجار يك مين قرباني شده‌اند.

آخرين وضعيت پاكسازي و حمايت از قربانيان مين در استان خوزستان

سيد راضي نوري _ نماينده شوش

متاسفانه يكي از عواقب منفي جنگ براي استان خوزستان و ساير استان‌هاي مرزي، باقي ماندن مواد منفجره است.

چنان كه هنوز در شوش دانيال، مرز شلمچه، مرز چزابه و مرز فكه، مين و مهمات باقي مانده و طي سال‌هاي گذشته هم شاهد تلفاتي بوديم.

البته پاكسازي در حال انجام است و زمين‌هاي كشاورزي تقريبا به طور كامل پاك شده اما مراتع و زمين‌هايي كه از نظر كشاورزي بكر بوده به طور كامل پاكسازي نشده و در مناطقي هم به دليل ماسه‌اي بودن بافت زمين و وزش بادهاي موسمي در تابستان، مين‌ها جابه‌جا شده و توسط ماسه‌ها پوشيده شده‌اند كه اين اتفاق بسيار خطرناك است.

انتظار داريم وزارت دفاع و ستاد كل نيروهاي مسلح و ارتش كه متولي پاكسازي هستند به پاكسازي كامل از بابت مين‌هاي ضد نفر و راكت‌هاي منفجر نشده و حتي راكت‌هايي كه عراقي‌ها در عقب‌نشيني‌هاي‌شان جا گذاشتند بيشتر توجه داشته باشند.

البته تمام مناطق جنگي كشور با اين مشكل مواجهند و توجه بيشتر به تكميل پاكسازي مي‌تواند توسعه اقتصادي را در اين مناطق به دنبال داشته باشد. متاسفانه بسياري از هموطنان ما كه بر اثر انفجار مين ضد نفر دچار قطع عضو شده‌اند نه‌تنها توسط بنياد شهيد به عنوان جانباز تاييد نمي‌شوند بلكه رسيدگي به كارشان هم بسيار كند است.

گناه اين افراد چيست كه اغلب هم جوان و حداكثر ٢٠ الي ٣٠ سال سن دارند؟ يك دامدار كه بر اثر انفجار مين دچار قطع عضو شده بايد به عنوان مجروح جنگي يا متضرر از آثار جنگ شناسايي و حمايت شود تا به اين شكل، حداقل مرهم را بر زخم‌هاي عميق‌شان گذاشته باشيم.

آخرين وضعيت پاكسازي و حمايت از قربانيان مين در استان ايلام

علي محمد احمدي _ نماينده دهلران، آبدانان و دره‌شهر

دولت، وزارت دفاع و ستاد كل نيروهاي مسلح تاكنون اقدامات خوبي براي پاكسازي مناطق جنگي انجام داده‌اند اما در استان‌هاي شمال غرب، جنوب غرب و خوزستان و در طول ١٤٠٠ كيلومتر مرز مشترك با عراق و به خصوص در استان ايلام كه بيش از ٤٠٠ كيلومتر مرز مشترك دارد، گستره وسيعي از منطقه آلوده به مين و مواد منفجره بوده است.

آنچه پاكسازي شده، عمدتا ميدان مين و مناطقي است كه نقشه داشته در حالي كه بسياري از مواد منفجره، مين‌هاي ضد نفر كه سبك هستند و گلوله‌هاي عمل نكرده، عمدتا بر اثر فرسايش خاك، باران و تاخير زماني از نقطه‌اي به نقطه ديگر منتقل شده كه آسيب و تلفات جاني از كشاورزان و دامداران در آن مناطق را به دنبال داشته و هر دو يا سه ماه شاهد انفجاري هستيم كه تعدادي بر اثر آن شهيد و تعدادي هم مجروح مي‌شوند.

نمي‌توان اين ادعا را داشت كه تمام مناطق جنگي پاكسازي شده و عمدتا به دليل پايان جنگ، بسياري از اين مناطق آلوده هم رها شده است. به دليل بيكاري در منطقه، برخي افراد هم با انگيزه دسترسي به اين مواد كه ارزش اقتصادي دارد سراغ اين مواد مي‌روند و تلاش مي‌كنند بخشي از اين مهمات را با كوبيدن به زمين يا با استفاده از ابزار تيز جدا كنند كه حين اين عمل، اين مهمات منفجر مي‌شود و از اين مسير هم تعداد مجروح و كشته‌هاي ما زياد است. در حالي كه هنوز ادعاي تكميل پاكسازي در اين مناطق پذيرفته نيست، اين افراد كه براي امرار معاش وارد منطقه مي‌شوند در صورت وقوع انفجار بايد مورد حمايت دولت قرار بگيرند و از امكانات مشابه ساير شهدا و جانبازان بهره‌مند شوند در حالي كه اين اتفاق معمولا نمي‌افتد.

آخرين وضعيت پاكسازي و حمايت از قربانيان مين در استان كرمانشاه

فتح‌الله حسيني _ نماينده قصر شيرين، سرپل ذهاب و گيلانغرب

سال ٩١ وزارت كشور و وزارت دفاع جشن پاكسازي استان كرمانشاه از مين و مهمات دوران جنگ را برگزار كردند و گفتند كه ديگر مين در استان كرمانشاه نيست كه ما اين جشن را محكوم كرديم و به وزير دفاع و وزير كشور اخطار داديم كه از اين پس مسووليت هر انفجار و تلفاتي با شماست و آنها هم اين اخطار ما را پذيرفتند.

بعد از يك هفته از برگزاري اين جشن هم چند نفر از ساكنان استان بر اثر انفجار مين مجروح و شهيد شدند. دولت مدعي است كه تا امروز ٧٥٠ هزار هكتار از زمين‌هاي ايلام و كردستان و خوزستان پاكسازي شده اما طبق قانون، پاكسازي بايد در عمق ٨٠ سانت انجام شود در حالي كه امروز پاكسازي در عمق ٣٠ سانت انجام مي‌شود.

همچنان در مناطق سومار و تيله كوه و فامو و كورموش و روستاي سرابله آلودگي مين وجود دارد. البته تلاش‌هايي در پاكسازي بوده و دولت هم مصمم به پاكسازي است اما با برگزاري آن جشن، مردم فريب خورده و فكر مي‌كنند كه مين در زمين‌ها نيست كه متاسفانه طي سال‌هاي گذشته بارها شاهد انفجار مين در همين مناطق و
قرباني شدن هموطنان بوده‌ايم.

آخرين وضعيت پاكسازي و حمايت از قربانيان مين در استان آذربايجان غربي

رسول خضري _ نماينده پيرانشهر و سردشت

من بارها به وزير كشور سابق در مورد پاكسازي مناطق جنگي از مين تذكر دادم و ضمن تذكر به آقاي رحماني فضلي، وزير كشور دولت يازدهم كار به طرح سوال از ايشان رسيد. مين‌هاي دوران جنگ كه در مناطق كوهستاني كاشته شده بود، طي سال‌هاي گذشته توسط آب و سيلاب و رانش زمين جابه‌جا شده و سالانه شاهد قربانياني هستيم كه بر اثر انفجار مين‌هاي باقيمانده از دوران جنگ، جان‌شان را از دست مي‌دهند يا دچار معلوليت مي‌شوند و در حالي كه اين جنگ افزارهاي باعث معلوليت يا كشته شدن اين عزيزان، از ابزارهاي دولت و بازمانده‌هاي جنگ است، به ندرت هم تحت پوشش بنياد شهيد قرار مي‌گيرند و اغلب به عنوان مددجويان كميته امداد مورد حمايت قرار مي‌گيرند كه مستمري‌هاي كميته امداد هم بسيار ناچيز است و اين افراد نمي‌توانند با اين رقم‌ها امرار معاش كنند.

متاسفانه روند پاكسازي هم بسيار كند است و با وجود تذكر كتبي و شفاهي و حتي طرح سوال از وزير كشور، شاهد تحرك لازم در پاكسازي‌ها نبوده‌ايم. بارها شاهد بوده‌ايم كه اين افراد به صورت گروهي مقابل مجلس مي‌آيند تا دادشان را به گوش ما برسانند و واقعا درد سنگيني دارند و ما هم از روند پاكسازي و حمايت‌هاي دولت از اين افراد ناراضي هستيم.

مين، مهمان ناخوانده

حسين احمدي نياز _ وكيل قربانيان مين

مين، اين مهمان ناخوانده كه هيچ تفكيكي هم بين زن و مرد و پير و جوان قايل نمي‌شود و بيشترين قربانيانش هم نان‌آوران خانواده و كودكان هستند، بخش لاينفك زندگي ساكنان جنوب غرب تا
شمال غرب ايران است.

بسياري از قربانيان مين از وضعيت معيشتي بسيار بدي برخوردارند. اگر روز ٢٦ مهر ماه، روز جهاني مبارزه با فقر است، يكي از عوامل اصلي توليد فقر در مناطق غرب و جنوب غرب و شمال غرب ايران، مين است كه منتج به توليد فقر مي‌شود چون نان‌آور خانواده پس از مجروحيت بر اثر انفجار مين، عليل و ناتوان مي‌شود و جايي هم به او كار نمي‌دهند.

يعني در حالت عادي هم شغلي در اين مناطق وجود ندارد و مجروحيت هم باعث مي‌شود كه زندگي روزانه خانواده‌هاي قرباني مين دچار زيان هنگفتي شود آن‌هم در حالي كه مين‌ها را دولت‌ها و دشمن‌ها مي‌كارند و شهروند عادي مثل من و شما هرگز دسترسي به مين ندارد و امكان كاشت مين در زمين را هم ندارد. مين‌هاي موجود در خاك ايران را بايد در سه گروه طبقه‌بندي كرد؛ مين‌هايي كه در سال‌هاي جنگ توسط عراق در مناطق مرزي ايران كاشته شد. حسب كنوانسيون‌هاي بين‌المللي، طرفين مخاصمه بايد پس از پايان جنگ نقشه‌هاي مين را به يكديگر بدهند. اما از آنجا كه طرف ما در جنگ هشت‌ساله، يك دولت بسيار خطرناك بود كه به هيچ نوع حقوق انساني قايل نبود، بسياري از اين نقشه‌ها را هم به طرف ايراني نداد.

پس از پايان جنگ و بر اثر عوامل طبيعي، بسياري از اين مين‌ها جابه‌جا شدند و با وجود آنكه وزارت دفاع قراردادهاي متعددي براي مين‌روبي توسط بخش خصوصي منعقد كرد و اين گروه‌ها هم در كشف و خنثي‌سازي بسياري از مين‌ها موفق بودند، اما به دليل آنكه حوزه استحفاظي كاشت مين‌ها بسيار وسيع بود، بسياري از مين‌هايي كه به اراضي كشاورزي يا سكونتگاه‌هاي شهروندان يا عشاير رانده شده بود هرازگاهي فاجعه آفريد. دسته دوم مين‌ها، آنهايي بود كه در دهه ٦٠ و در مناطق كرد‌نشين و در اطراف پايگاه‌هاي ايجاد شد.

در دهه ٧٠ و پس از پايان جنگ و برقراري امنيت، اكثر پايگاه‌ها تخليه شد اما مين‌ها جمع نشد. اين پايگاه‌ها روي تپه‌هاي مشرف بر روستاها ايجاد شده بود و نزولات شديد آسماني در مناطق كرد نشين باعث شد بسياري از اين مين‌ها هم جابه‌جا شده و وارد اراضي كشاورزي شود و همچنان هم بسياري از روستاهاي اين حوزه آلوده است.

مشكل اينجاست كه شهروندان و روستاييان و كشاورزان هم از هيچ آموزشي در برخورد با مين و نحوه جمع‌آوري مين‌ها و اقدامات پس از حادثه برخوردار نشده‌اند، ضمن آنكه هنوز آمار دقيقي از تعداد مين در اين مناطق در دست نيست و مناطق آلوده به مين هم مشخص نيست. گروه سوم مين‌ها توسط دولت ايران و در نقاط مرزي براي حفاظت از مرز كاشته شده كه هنگ مرزي هم كه مسووليت امنيت مرزها را بر عهده دارد، هيچ علامت هشدار‌دهنده درباره وجود مين در اين مناطق نصب نكرده است.

اقتصاد مناطق كرد نشين وابسته به مرز است چون در اين مناطق هيچ كارخانه و صنعتي وجود ندارد و اقتصاد اين مناطق پرجمعيت كوهستاني هم متكي به كشاورزي نيست چون كشاورزي وجود ندارد بلكه وابسته به داد و ستد‌هاي مرزي است كه متاسفانه اغلب هم توسط استانداري‌ها ساماندهي نشده و مردم براي امرار معاش بايد در قالب كول‌بري يا كاسب‌كاران مرزي به آن سوي مرز رفته و در قبال مزدهاي ناچيز، بار بياورند كه معمولا هم از مناطقي عبور مي‌كنند كه ناخواسته با تله‌هاي انفجاري برخورد مي‌كنند و پس از وقوع انفجار، اين افراد به عنوان قاچاقچي معرفي و از هر حمايتي محروم مي‌شوند، غافل از اينكه اين افراد شهروندان ما هستند ولو اينكه قاچاقچي هم باشند، چون داخل خاك ايران دچار حادثه انفجار مين شده‌اند، دولت مكلف به جبران خسارت براي اين افراد است.

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200