این کارگردان دربارهی جریان اکران فیلمها در سینما اظهار کرد: به خاطر اهمیت سرمایه در سینما عموماً به فیلمهایی اهمیت داده میشود که امکان بازگرداندن سرمایه به شکل وسیع را داشته باشند. از طرفی تماشاگر نیز به نوعی تربیت شده که با موجی که جریان سرمایه راه میاندازد همراه میشود.
وی ادامه داد: اخیرا که جشنواره کودک و نوجوان در همدان برگزار شد، متولیان سینما نیز با شعارهای ترویج سینمای کودک و نوجوان حرفها و سخنرانیهای خود را تنظیم میکنند، اما واقعیت ماجرا وضع فیلمسازانی است که به وجود آورنده چنین فیلمهایی هستند.
رفایی در پاسخ به این سؤال که آیا برای جذب سرمایهی فیلم جدیدش اقدام کرده است یا خیر، اظهار کرد: برخی اصطلاحات در سینمای ما باب شده است که وجود خارجی ندارد. یکی از آنها سرمایهگذار است که در سینمای ما فقط یک اصطلاح است. البته سرمایهگذاریهای ابتدایی و بعضاً مضحکی در تهیهی فیلمهای تلویزیونی آن هم صرفاً برای شروع و به عنوان پیشبرندهی کار اتفاق میافتد که سازنده هم مطمئن است بعد از ساخت و ارائه فیلم به تلویزیون پولش را میگیرد و میتواند جوابگوی سرمایهگذار باشد. اما سرمایهگذاری که حاضر باشد با علاقه در فرهنگ و سینما سرمایهگذاری کند تقریباً نایاب است و اگر هم وجود داشته باشد نمیتوان امیدوار بود که برخوردی حتی اتفاقی با این سرمایهگذارانداشت.
او تصریح کرد: بعضی فیلمها مشخصاً برای سینمای بدنه ساخته میشوند که آن هم فرمولهای خاص خودش را دارد. برای مثال کافی است یک ستاره را که مطمئن هستید نزد تماشاگران از محبوبیت برخوردار است در میان بازیگران خود قرار دهید تا قبل از ساخت فیلم، پخشکننده فیلم را از شما بگیرد.
کارگردان فیلم «چتر سبز» در خصوص نقش سالندارها در انتخاب و پخش فیلمها توضیح داد: نمیشود سالندارها را در این زمینه مقصر دانست، چون آنها دخالت زیادی در روند انتخاب فیلم ندارند. در دورانی که من برای پخش فیلمهایم تلاش میکنم دیدهام که سالندارها هم تابع فضایی هستند که در سینما وجود دارد.
این کارگردان سینما در خصوص بیتوجهی متولیان به جریان ناعادلانهی پخش فیلم نیز گفت: اینکه چرا این قضیه مسکوت مانده است و حداقل برخوردی رسانهای با آن نمیشود و چرا وزارت ارشاد به عنوان متولی امر که با همه مراحل ساخت یک فیلم سروکار دارد در مرحلهی پخش خود را کنار می کشد، برای ما مبهم است.
او با بیان اینکه امروزه خانوادهها نمیدانند بچهها را برای تماشای فیلم کجا ببرند، گفت: بیشتر فیلمهایی که ساخته میشود مناسب بزرگسالان است که آنها هم حق انتخابی ندارند و بیشتر تابع موج هدایتشدهی اکران هستند.
ناصر رفایی در ادامه با اشاره به راهاندازی گروه سینمایی هنر و تجربه گفت: حتی اگر تنوعی نابرابر در حوزهی پخش به وجود بیاید -مانند اتفاقی که در سینمای هنر و تجربه افتاده و تا حدی هم موفق عمل کرده است- شاید ما پاسخ خواستههای خود را بگیریم. البته سینمای هنر و تجربه هم هنوز در برگرداندن سرمایه نتوانسته است به نتیجه مطلوب برسد. اما میتوان به آیندهی آن امیدوار بود، شورای راهبردی سینمای کودک هم قراری برای اکران فیلمهای کودک و نوجوان به وجود بیاورد که امیدواریم این امر محقق شود.
کارگردان فیلم «امتحان» با اشاره به اینکه تماشاگران سینما فقط لذت بردن از یک فیلم را مد نظر دارند، افزود: در این سوی قضیه مشکلات زیادی متوجه فیلمسازان است. در حالی که صحبت از موفقیت فیلمها و فروش میلیاردی آنهاست با نگاهی به آمار جشنواره فجر که تولید سالانه حدود 100 فیلم را نشان میدهد به این نتیجه میرسیم که در خوشبیانهترین حالت، حداکثر 10 یا 15 فیلم به مرحله سوددهی میرسند و تعداد زیادی از این فیلمها که توسط بخش خصوصی تولید میشوند با عدم موفقیت در گیشه روبرو هستند که باعث بروز مشکلات اساسی برای ادامهی کار فیلمسازان میشود.
او دربارهی تولید فیلم «موتورسیکلت» و اکران آخرین ساختهاش نیز گفت: درحال حاضر فقط با فیلمنامهی «موتور سیکلت» روبرو هستیم. فیلمی که سال گذشته با نام «فرمول 13» در حوزهی کودک و نوجوان تولید کردهایم آمادهی اکران است. طبیعتاً الان بحث عرضه این فیلم مهم است چون بخش عمدهی سرمایهگذاری آن توسط بخش خصوصی یعنی شخص خودم انجام شده است و بازگرداندن سرمایه در سینما جزو اصلهای مهم است که متأسفانه با وضعیت فعلی سینمای کودک و نوجوان با بنبستهایی در این زمینه روبرو شدهایم که مهمترین آن بحث پخش و اکران فیلم است.
این فیلمساز دربارهی ادامهی پروژهی «موتورسیکلت» نیز توضیح داد: ساخت این فیلم هم تابع اتفاقاتی که برای فیلم قبلی افتاده به تعویق افتاده است. باید حاصل فعالیتهای سال گذشته را به نتیجه برسانیم تا بتوانیم برای ساخت فیلم بعدی اقدام کنیم. با توجه به سابقهی این نوع سینما میتوان گفت فیلم «موتورسیکلت» هم از نوع سینمای مورد توجه جریان سرمایه نیست و باز هم باید پیش از تولید فیلم تمهیداتی برای عرضهاش در نظر بگیریم.
کارگردان «فرمول 13» اظهار کرد: چنین فیلمهایی با نگرش فرهنگی ساخته میشود و گرنه سوابق حضور فیلمسازانی که کار کودک میکنند، ثابت کرده است که میدانند چه سینمایی برای بازگرداندن سرمایه مناسب است اما اینکه به سمت این حوزه میروند، به خاطر اهمیتی است که برای فرهنگ قائل هستند.
رفایی با تأکید بر این که برخی فیلمها قبل از تولید برای پخش انتخاب میشوند، دربارهی نمایش فیلم «فرمول 13» نیز گفت: با چند پخشکننده وارد گفتوگو شدیم که حتی حاضر نشدند فیلم را ببینند! نه اینکه فیلم را ببینند و بگویند برای اکران یا سرگروهی مناسب هست یا نیست. این تصور قریب به یقین برای من ایجاد شده که فیلمها قبلاً انتخاب شدهاند و اصرار بر گرفتن سرگروهی نشان دهندهی ناپختگی است. اما ما تسلیم این فضا نشدهایم و تلاش میکنیم فیلم را اکران کنیم و به همین منظور به شورای صنفی نمایش هم تقاضای اکران در سینمای آزاد را ارائه کردیم.
او دربارهی این فیلم توضیح داد: این فیلم، فیلم ویژهای در سینمای کودک است که در بخش نسبتاً پرمخاطب سینمای کودک هم قرار میگیرد که میتواند هم بزرگسالان و هم کودکان را جذب کند. فیلم پروداکشن سنگینی داشت و ما چیزی کم نگذاشتهایم. اگر همان سیاستی که تماشاگر را به سمت فیلمها هدایت میکند در قبال این فیلم هم اعمال میشد، مطمئناً میتوانست اکران شود و حتی در گیشه موفق باشد.
ناصر رفایی در پایان در پاسخ به این سؤال که آیا اتفاقات جاری در سینمای کودک و نوجوان او را از فعالیت در این حوزه دلزده کرده است، گفت: من از سینمای اجتماعی به سینمای کودک آمدم و این تغییر مسیرها خیلی قابل پیشبینی نیست. بسیاری از مواقع وضعیت اجتماعی فیلمساز را به سمت موضوع هدایت میکند. اینکه دوباره به سمت سینمای کودک بروم بستگی به این دارد که موضوع مرا ترغیب به ساخت فیلم کند یا نه. من خودم را به ژانرها وابسته نمیدانم. دربارهی فیلم جدیدم با نام «موتورسیکلت» هم احساس کردم این فیلم باید در این مقطع ساخته شود و امیدوارم که مشمول گذر زمان نشود.